نمونه های موفق از احیای بناهای تاریخی
در دهه های اخیر استفاده مناسب از نواحی قدیمی درون بافت های شهری اهمیت بسیاری پیداکرده است و بسیاری از این نواحی که غالبا در میانه شهرها هم قرار دارند، به دلیل قدمت دربرگیرنده اماکن تاریخی هستند. تجربه موفق احیای شماری از محله های تاریخی شهرها که در معرض تخریب و نوسازی قرار داشتند و اکنون به نقاطی زنده و پرشور و پویا تبدیل شده اند، چشم انداز تازه ای است در بهبود استانداردهای زندگی و گردشگری و تسهیلات مرتبط با آن ها. تغییر نگرش به بافت های تاریخی و جذابیت روزافزون این نواحی و آگاهی از کیفیت ذاتی آن ها، این محله ها را به نقاطی مطلوب و البته کمیاب تبدیل کرده که در آن ها حفظ و تقویت بافت اجتماعی و اقتصادی به موازات مرمت و احیای فیزیکی انجام پذیرفته است. در دهه های اخیر استفاده مناسب از نواحی قدیمی درون بافت های شهری اهمیت بسیاری پیداکرده است و بسیاری از این نواحی که غالبا در میانه شهرها هم قرار دارند، به دلیل قدمت دربرگیرنده اماکن تاریخی هستند. تجربه موفق احیای شماری از محله های تاریخی شهرها که در معرض تخریب و نوسازی قرار داشتند و اکنون به نقاطی زنده و پرشور و پویا تبدیل شده اند، چشم انداز تازه ای است در بهبود استانداردهای زندگی و گردشگری و تسهیلات مرتبط با آن ها. تغییر نگرش به بافت های تاریخی و جذابیت روزافزون این نواحی و آگاهی از کیفیت ذاتی آن ها، این محله ها را به نقاطی مطلوب و البته کمیاب تبدیل کرده که در آن ها حفظ و تقویت بافت اجتماعی و اقتصادی به موازات مرمت و احیای فیزیکی انجام پذیرفته است. ازاین رو باید تأکید کرد که احیای محله های شهری تاریخی هم مستلزم نوسازی بافت کالبدی و هم استفاده اقتصادی فعال- یا بهره برداری- از بناها و فضاهاست و احیای کالبدی و هم احیای اقتصادی ضروری است. در چند دهه گذشته مقوله طراحی شهری به طور وسیعی بر مسئله احیای شهری متمرکزشده است. شهرهای صنعتی در سراسر دنیا در تلاش برای یافتن پاسخی به تغییرات ساختاری اقتصاد و اولویت های بازار و تأثیر آن بر شکل فیزیکی شهر بوده اند. طرح های احیا عمدتاً بر نواحی مرکزی شهرها و نواحی کنار ساحل متمرکز بوده است. در فرآیند احیا، نقش مشارکت صاحبان سرمایه در تأمین مالی و مدیریت مناطق شهری انکارناپذیر است و با توجه به مخارج بالای توسعه و بهسازی بافت های شهری، غالبا بخش عمده منابع را نهادهای دولتی تأمین می کنند؛ اگرچه این موضوع در کشورهای درحال توسعه یا جهان سوم به علت عدم ثبات مدیران و مسئولان و فقدان تعهد و تخصص لازم در برنامه ریزی، عملاً به اغتشاش در تصمیم گیری و اتلاف سرمایه های محدود طرح های نوسازی و احیای شهری می انجامد و تجربه های ناموفق و ناقص از نقش دولت مرکزی تنها جنبه های تخریبی را در نظر می آورد. با تأکید بر این نکات، در این نوشتار، تجربه یکی از موفق ترین طرح های حفاظت و احیا در آمریکای شمالی به عنوان نمونه مرور شده است. جزیره گرنویل یا گرنویل آیلند، محدوده ای با وسعت تقریبی 14 هکتار در مرکز شهر ونکوور کاناداست. این محدوده با قدمت صدسال، محل استقرار برخی کارخانه ها بوده است که پس از اجرای طرح های توسعه در سال های دهه 1970، با حفظ ساختمان های موجود، به محل سالن های نمایش و بازار روز و فروشگاه های هنری و رستوران و هتل تبدیل شده است. امروزه این ناحیه ونکوور دارای بیشترین تعداد بازدیدکننده است. سه جنبه از برنامه توسعه گرنویل آیلند موجب موفقیت این طرح شد که دو مورد از آن ها به ایجاد مکانی مناسب مربوط می شود. اولین مورد، رشد و توسعه اقتصادی جدید در ساختمان های موجود یا درون پوسته ساختمان های موجود است که پاسخی است به خواست حفاظت ساختار و استمرار شخصیت مکانی طرح و بر منظر ساختمان های حفاظت شده با جزئیات و طراحی خاص آن ها تأکید کردند که باعث شاخص شدن هویت طرح شد. دومین مورد دربرگیری و ترکیب کاربری های گوناگون بود که در ساعات مختلف روز پاسخگوی سنین مختلف باشد. درنهایت این طرح را دولت فدرال با برنامه ای ساده اجرا کرد. زمانی که دولت متعهد به کار شد، در طول یک دهه، ایده به واقعیت اجرایی تبدیل شد که در طرح های شهری پدیده ای شگفت می نمود. ادامه توسعه به گونه ای تقسیم شد که به صورت طبیعی به روند رشد خود ادامه دهد. امروزه این مکان احیاشده، همچنان مطابق با اصول اولیه ای فعالیت می کند که آن را به توسعه ای موفق رساند. این طرح یکی از بهترین طرح های توسعه شهر و لنگرگاه در آمریکای شمالی است که دو جایزه «بازار توانمند، شهر توانمند» و «بهترین محله» را دریافت کرده است. موفقیت گرنویل آیلند را می توان به مجموعه عواملی از طراحی تا مدیریت و ترکیب کاربری ها نسبت داد. زمینه اصلی تمام این ها بصیرت آفرینش محیطی بود که ویژگی هایی را نشان می داد که در مکان های دیگر شهر دیده نمی شد. این مطلب در ونکوور به این معنی بود: دسترسی به بازار عمومی، مکانی برای تجمع هنرمندان، خانواده ها، کودکان، گردشگران و مکانی که یادآور تاریخ صنعتی این شهر باشد. حفاظت در آن زمان روش رایجی در ونکوور نبود؛ به همین سبب این طرح مبتکرانه و بی سابقه بود. ساختمان ها در قالب زمان منجمد نشدند و قرار هم نبود که آن ها را بازآفرینی کنند. همچنین جزیره با برانگیختن حس کنجکاوی مردم را به درون خود می کشاند و به آن ها تجربه ای خاص و شاید هم نوستالژیک می داد و درعین حال، شخص می توانست هر زمان که بخواهد از آن بازدید کند؛ زیرا کلیت فضا مقصد است نه جایی برای عبور. این زیبایی جذاب که آفریننده هویتی محکم و اشتباه نشدنی است، تنها نتیجه برنامه ای جامع با طراحی مناسب است. حفظ شکل و خاطره و دوراندیشی طراحان شهری که مسئولانه عمل کردند، گرنویل آیلند را تحسین برانگیز کرده است. رهبری دولت و مداخله مستمر آن کیفیت طرح را تضمین کرد. تنها بدنه ای دولتی، با توانایی مداخله فارغ از ملاحظات بازار می توانست طرحی را این گونه توسعه دهد. برای سرمایه گذاران خصوصی انتخاب مستأجران از روی حوصله و عقد قراردادهای اجاره مطلوب چه در سال های دهه 1970 و چه در سال های دهه 2000 غیرعملی و ناممکن بود. این یک توجیه نیست، بلکه حقیقت است. این طرح به این دلیل موفقیت به حساب می آید که در آن طراحی شهری آینده نگر، مداخله مسئولانه دولت و مدیریت بلندمدت، مانند یک قطعه موسیقی در کنار یکدیگر قرارگرفته اند.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :