بازسازی ایرانی عراق و سوریه
عملکرد وزارتخانه راه و شهرسازی، شهرداری ها، سازمان مدیریت بحران و سازمان راهداری و حمل ونقل جاده ای در مواجهه با بارش برف چند سانتی متری! در استان تهران خود گواه روشنی از اعمال مدیریت کارآمد این عزیزان در کل کشور در طول سال بود. هرچند طی چند روز گذشته راجع به معضل فوق، قلم فرسایی های زیادی صورت گرفت و نسبت به ناتوانی های سازمان های مذکور انتقادات فراوانی شد، اما آنچه موجب تأکید مجدد بر آن معضل در این مقال شد، توجیهات ناصواب و غیرمسئولانه برخی از مسئولان مبنی بر غافلگیری این عزیزان در مواجهه با بارش نعمت الهی برف بود. فارغ از روز اول اتفاق که منجر به درراه ماندن هشت ساعته هزاران مسافر فقط در جاده مابین کرمان خودرو جاده مخصوص و شهرستان ملارد شد و نگارنده خود شاهد و گرفتار ماجرا بود، استمرار چندروزه بی کفایتی آقایان در برف روبی جاده ها و خیابان ها را چگونه می توان توجیه نمود؟ شاید ساعات اولیه نهایتاً روز اول عدم رسیدگی به وضعیت جاده ها و عدم نجات درراه ماندگان را بتوان با بهانه غافلگیری برخی از آقایان توجیه کرد، اما به هیچ وجه نمی توان سوء مدیریت روزهای دوم، سوم و چهارم مسئولان ذی ربط را به حساب غافلگیری آنان گذاشت! پیش ازاین آقایان، عملکردشان در حوزه «راه» را یکی از افتخارات کارنامه خویش در پاسخ به عدم کارآمدی شان در ساماندهی اوضاع راکد مسکن طی پنج سال گذشته، عدم بازسازی بافت های فرسوده شهری طبق برنامه، عدم مقاوم سازی ساختمان ها که اخیراً در زلزله کرمانشاه منجر به ریزش بیمارستان نوساز شد و ده ها مورد این چنینی، به رخ می کشیدند. همچنین این دوستان با آمار و ارقام غیرواقعی از کارنامه درخشان – به زعم خود- در بخش راه سخن ها می راندند و اتفاقاً علت تمرکز وزارتخانه بر بخش «راه» را نیز اشباع بخش مسکن از نیاز عنوان می کردند، اما اکنون ناکارآمدی آقایان در مقابله با برف در بخش راه به خوبی نشان داد که در این حوزه نیز «سخن سرای» قابلی هستند! کشور کویت برگزارکننده اجلاس بین المللی با حضور 950 شرکت بین المللی جهت سرمایه گذاری در کشور عراق است. بنابر اعلام شورای عالی سرمایه گذاری عراق مسئولان و مقامات کشورها و نمایندگانی از بانک جهانی و اتحادیه اروپا در این کنفرانس حضور خواهند یافت. شاید باورش سخت باشد، اما صادقانه می گویم تاثر نگارنده از شنیدن خبر میزبانی کویت برای سرمایه گذاری در عراق اگر بیشتر از تاثر نسبت به ناکارآمدی مدیران داخلی در مواجهه با برف نباشد قطعاً کمتر از آن نبود. ایران طی 14 سال جنگ و مبارزه با تروریسم نه فقط در پشت سر بلکه همواره در کنار کشور عراق بوده و هنوز هم هست، اما چرا میزبانی 950 شرکت بین المللی برای سرمایه گذاری در عراق را کشور کویت عهده دار می شود؟ مگر سهم ایران در عراق فقط حضور در جبهه های جنگ و مبارزه با تروریسم است و بس؟! ارائه طرح بازسازی و عمران عراق توسط ایران به این کشور، آیا سخت تر از جنگ با تروریسمی مثل داعش بود و است که نه تنها در شهرها و خانه ها بلکه در ایدئولوژی مردم اهل سنت این کشور نیز رسوخ کرده بود، اما ایران و ایرانی بانفوذ دقیق تر و عمیق تر از داعش، از خود اهل تسنن وطن دوست، علیه داعشی ها استفاده کرد و تروریست ها را از کشور عراق بیرون راند؟ اکنون که ادعا می شود نیاز داخلی به مسکن به علت وجود بیش از دو و نیم واحد مسکونی خالی اشباع شده است و به تبع امکان تحریک ساخت وساز از راه ارائه تسهیلات به بخش مسکن بنا به دلایلی فراهم نیست، آیا وقت آن نرسیده است که آقایان برای جامعه بالای 500 هزارنفری مهندسان، پیمانکاران و انبوه سازان آواره در کویر رکود صنعت ساختمان بدون بازار داخلی، بازار خارجی مانند عراق را دست وپا کنند؟ چرا پایان حکومت داعش در کشور سوریه توسط غیورمردان ایران اعلام می شود اما برای حضور در عرصه سازندگی این کشور، آمریکا، آلمان و دیگر کشورهای اروپایی گوی سبقت را از ایران می ربایند؟ نگارنده سه سال پیش در همین ستون از ضرورت حضور ایران در ساخت وساز سوریه با عنوان «ایران چرا سوریه را نسازد؟» مطلب نوشت، اما به یاد ضرب المثل معروف «گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من ...»، البته آنچه هرگز به جایی نرسد، فریاد سوخته دلان خواهد بود! اما آیا ما واقعاً ناتوانیم؟ پاسخ به این سؤال را اگر بخواهیم از میان نوع مدیریت مدیران ناتوان در برف روبی بجوییم البته که جواب «مثبت» یعنی «ما ناتوانیم» خواهد بود، چراکه با مدیریت آقایانی که نتوانستند یا نخواستند «مسکن» یا «راه» داخلی را در شرایط عادی حداکثر با چند سانتی متر برف ساماندهی کنند قطعاً نخواهیم توانست سازندگی در عراق و سوریه را نیز مدیریت کنیم و نمونه این ناتوانی ها را به وفور در امور داخلی محوله به آقایان دیده ایم. اما اگر از منظر حضور مقتدرانه در مبارزه با تروریست در عراق و سوریه به قضیه نگاه کنیم و بخواهیم به سؤال «آیا ما واقعاً ناتوانیم؟» جواب دهیم، بالعکس جواب «ما می توانیم» است و کل دنیا هم به این توانمندی و اقتدار ایران اقرار و اعتراف کرده اند. بنابر این، اکنون که از یک سو توانمندی حضور مقتدرانه و بلامنازع ایران در عرصه های مختلف جهانی وجود دارد و در مقابل، عدم موفقیت های متعدد و متنوع در عرصه داخلی برخی از آقایان به علت سوء مدیریت های مکرر آنان، منابع و منافع ملی کشور را بیش ازپیش حیف ومیل می نماید؛ 1- چه اصراری به ادامه خدمت توأم با ضرر و زیان این عزیزان وجود دارد؟ 2- چرا از مدیریت ایرانی از نوع پایان دهنده به حکومت داعش در کنار سازندگان و پیمانکاران داخلی برای سازندگی عراق و سوریه استفاده نمی شود تا هم بازاری برای فروش مصالح و تولید داخلی و هم بستر اشتغال برای نیروی کار مهندسی در خارج از کشور فراهم شود؟
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :