مسکن همچنان بلاتکلیف
وضعیت بازی فوتبال و هواداران آن در ایران را می توان نمونه مناسبی از اوضاع اقتصاد، سیاست، فرهنگ، مسکن، ساختمان و در یک کلمه وضعیت «اجتماع» ایران به حساب آورد؛ چه به لحاظ زیرساختی و چه به لحاظ روبنایی اگر بخواهیم میان آنچه که در ایران فوتبال خوانده می شود با آنچه که در کشورهای اروپایی فوتبال می نامند، مقایسه اجمالی داشته باشیم به راحتی متوجه تفاوت صفر تا صدی «یک رشته بازی در دو نقطه از کره زمین» خواهیم شد. کافی است تنها دو نمونه از واکنش های بازیکنان و تماشاچیان پس از به ثمر رسیدن «گل» در این دو نقطه از جهان را در ذهن خود تصویرسازی کنید؛ ابراز شادی آرام و نشاط بخش اروپایی ها که از قضا بهترین و حرفه ای ترین بازیکنان دنیا در آنجا بازی می کنند با انفجار هیجانی احساسات بازیکنان و تماشاچیان ایرانی که گاهی به وندالیسم و تخریب اموال عمومی شهر هم می انجامد، اصلا قابل مقایسه نیست!
در اروپا همانطور که برای فوتبال زیرساخت های لازم را فراهم کرده اند برای اقتصاد هم اقدامات زیربنایی و روبنایی بایسته را انجام داده اند که یک نمونه آن را می توان در موضع گیری سه کشور اروپایی در قضیه برجام به نظاره نشست؛ با وجود اینکه ترامپ، از ماه ها پیش خروج آمریکا از برجام را اعلام می کرد که نهایتا اعمال هم کرد، اما سه کشور اروپایی، با رفتار حرفه ای شان چه قبل و چه پس از خروج ترامپ از برجام برای حفظ منافع برجامی خود با آمریکا و ایران به دنبال چانه زنی و حفظ منافع خویش بودند و هستند.
اما اگر بخواهیم یک نمونه جدید از رفتار وندالیسمی فوتبالی مان را با یکی از بازار های حساس اقتصادی کشور مورد مقایسه قراردهیم بهم ریختگی بازار مسکن در دو ماه آغازین سال جاری یک نمونه جدید از این رفتارهاست. بازار مسکن در ایران - همانطور که اخیرا به سرنوشت هیجانات فوتبالی کشور گرفتار آمد و در برخی از مناطق پایتخت افزایش قیمت کاذب بالای 50 درصدی را نیز تجربه کرد- هر چند وقت یک بار بنابه دلایل نانوشته سرنوشت محتومی را بر پیشانی خود حک شده می بیند که اینبار هم از آن بی نصیب نماند، اما اینکه علل و عوامل چنین سرنوشت بازار مسکن چیست، نیاز به واکاوی و بررسی بیشتر دارد که لازم می نماید در ذیل به برخی از دلایل و عوامل موجب و موجد نابسامانی آن بپردازیم:
- همانطور که در بالا اشاره شد یکی از علل اصلی نابسامانی بازارها، «فراهم نبودن زیرساخت های لازم» برای رشد و توسعه علمی، منطقی و حرفه ای- به تعبیر فوتبالی- هر کدام از بازارها و در اینجا بازار مسکن است. از جمله موارد فراهم نبودن زیرساخت لازم برای بازار مسکن که منجر به شکل گیری اوضاع اردیبهشت ماه سال 1397 این بازار نیز شد، نبود بانک اطلاعاتی جامع واحدهای مسکونی است؛ به عبارت دیگر به علت نبود آمار و اطلاعات موثق از موجودی یا کاستی های واحد مسکونی در کشور برخی از سوداگران از خلاء نبود آمار سوء استفاده کرده و با اشائه اطلاعات غلط از نیازهای تقاضا، به هیجانی کردن و هجوم متقاضیان به بازار دامن می زنند که همین امر موجب افزایش قیمت واحدهای مسکونی توسط عرضه کنندگان کالای مسکن به بازار می شود.
- علت دوم در نابسامانی بازار مسکن «تحلیل های تجویزی متولیان امر مسکن» مخصوصا در شکل گیری اوضاع نابسامان اردیبهشت ماه 1397 بود. در کشورهای توسعه یافته سیاست گذاران حوزه مسکن بدون هر گونه جهتگیری تهییجی و تشجیعی و یا تحلیل های تجویزی با اعمال سیاست های کاربردی البته مبتنی بر اطاعات و آمار صحیح مستخرج از بانک اطاعات جامع مسکن، نسبت به تامین واحد های مسکونی مالکیتی و استیجاری شهروندان خود برنامه ریزی می کنند. کشورهای موفق زیادی دارای طرح و برنامه برای تامین سرپناه متقاضیان مسکن هستند که می توان از تجارب آنها در این زمینه استفاده کرد تا آزموده را دوباره نیازمود و برایش هزینه نپرداخت. هر چند از همه متولیان بازار و در اینجا متولیان امور مسکن و ساختمان انتظار می رود با تدبیر مدبرانه و از منظر سیاست گذارانه خود به آرامش و پویایی منطقی و حرفه ای این بازار کمک کنند، اما متاسفانه طولانی شدن دوره رکود بازار مسکن، ناخواسته یا شاید خواسته! متولیان ذیربط را از مسیر اصلی ادای وظیفه قانونی و منطقی سیاست گذارانه شان منحرف کرد به طوری که با اظهارات ناصواب شان به هوای رونق دادن به بازار مسکن به امید خروج این بازار از رکود، به کج راهه «دمیدن در آتش سوداگری مسکن» سوق یافتند.
- مشاوران املاک را به عنوان دلالان سنتی بازار مسکن و ساختمان که همواره به نوعی توسط هر دو طرف خریدار و فروشنده نوازش می شوند، یکی دیگر از علل نابسامانی بازار مسکن برمی شمارندکه شاید گاهی و تاحدودی بحق باشد، اما در بلبشوی اردیبهشتی سال جاری بازار مسکن بدجوری سپرحمله انتقادات اصحاب رسانه شدند. البته اینهمه در حالی است که اینبار به جز عده ای اندک از آنها، عموم مشاوران املاک مورد اجحاف بازار مسکن واقع شدند به طوری که در وانفسای اعمال سیاست های تجویزی متولیان امور مسکن از یک سو و ذوق زدگی ناشی ازکاسب کاری نوبرانه پس از پنج سال رکود برخی دیگر از خود مشاوران املاکی از سوی دیگر، نوک تیز انتقادات به سمت شان نشانه رفت و ناخواسته دوباره در دام رکود زودرس گرفتار آمدند.
اوضاع نابسامان اقتصادی کشور پس از 40 سال که نمونه اش اخیرا در هجوم برخی از بازیکنان و تماشاچیان غیراقتصادی به بازارهای ارز و طلا مشاهده گردید، آیا دست کمی از وندالیسم و تخریب اموال عمومی توسط تماشاگرنماهای فوتبالی دارد؟ اگر بازی اقتصادی کشور بخصوص در بازار مسکن اردیبهشت ماه جاری توسط بازیکنان حرفه ای از نوع سامان دهنده بازار مسکن کشورهای اروپایی با ارایه طرح و برنامه تامین مسکن ملکی و استیجاری انجام می شد و تماشاچیان این بازی هم نه غیر اقتصادی های سوء استفاده گر و دلالان سودجو بودند، آیا باز بازار مسکن به بهانه های به هم خوردن توافق نامه های برجام و غیر برجامی بهم می ریخت؟ یا در مواردی همچون به هم ریختگی های بازار طلا، ارز، بورس و ... کشور دستخوش ناآرامی و ناملایمتی قرار می گرفت.
در بیان چرایی نابسامانی بازار مسکن و ساختمان و در کل اقتصاد، عوامل و دلایل زیادی را می توان برشمرد که سه مورد فوق الذکر از جمله دامن نزدن خود متولیان امور به اعمال سیاست های تجویزی مقطعی و فاقد بینش آینده نگرانه مهمتر از همه آنهاست، اما آنطور که از شواهد و قرائن بازار مسکن پیداست چنانکه نه متولیان مسکن حاضرند از موضع اعمال سیاست های رونق بخشی زودگذر کوتاه بیایند، نه سودجویان حاضر به چشم پوشی از منافع شخصی شان هستند و نه اینکه زیرساخت های لازم مانند بانک اطلاعاتی جامع مسکن فراهم شده است و ظاهرا تمایلی هم به راه اندازی آن وجود ندارد، احتمالا بازار مسکن همچنان بلاتکلیف خواهد ماند.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :