menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

تفاوت اموال منقول و غیر منقول در قانون چیست؟

عکس شماره 18325 تفاوت-اموال-منقول-و-غیر-منقول-در-قانون-چیست

مال از نظر حقوقی به چیزی اطلاق می شود که مفید بوده و قابل تملک و اختصاص یافتن به شخص یا ملتی معین باشد. با توجه به این تعریف، برای شناخته شدن چیزی به عنوان مال، نیاز نیست که دارای مالکی خاص باشد، بلکه کافی است تا مفید و دارای قابلیت اختصاص یافتن به شخص یا ملت باشد. اموال لزوما اشیای مادی نیستند، بلکه حقوقی همچون سرقفلی که دارای ارزش اقتصادی هستند نیز مال محسوب می شوند. مال در دسته بندی حقوقی، به دو دسته ی منقول و غیر منقول تقسیم می شود، ابتدا به تعریف این دو دسته می پردازیم و سپس آثار این تقسیم بندی موردبررسی قرار می گیرد.

اموال منقول

مطابق با تعریف قانون،اشیائی که نقل آنها از محلی به محل دیگر ممکن باشد، بدون اینکه به خود یا محل آن خرابی وارد آید منقول است. پس هر مالی را که بتوان بدون آسیب رساندن به خود آن مال یا محلی که در آن قرار گرفته است، جابه جا کرد، منقول نامیده می شود.

غالب اموال و اشیای اطراف ما منقول محسوب می شوند. همچنین مصالح بنایی از قبیل سنگ و آجر و غیره که برای بنایی تهیه شده اند یا به واسطه ی خرابی از بنا جدا شده باشند، مادامی که در بنا به کار نرفته اند منقول به حساب می آیند. علاوه بر این نمونه های مشخص، کلیه ی دیون از قبیل قرض و ثمن مبیع و مال الاجاره نیز منقول هستند. دسته ی اخیر، اموال در حکم منقول یا منقول حکمی نامیده می شوند که درواقع حقوق و منافعی هستند که موضوع و متعلق آنها منقول است.

اموال غیر منقول

مطابق با تعریف قانون «مال غیر منقول آن است که نتوان آن را از محلی به محل دیگر نقل نمود، اعم از اینکه استقرار آن ذاتی باشد یا به واسطه ی عمل انسان به نحوی که نقل آن مستلزم خرابی یا نقص خود مال یا محل آن شود». به عبارت ساده تر، چیزی را که نمی توان از محلی به محل دیگر منتقل کرد، مانند زمین، خانه، معادن، ابزار و وسایل نصب و متصل شده به زمین و… همگی اموال غیر منقول محسوب می شوند.

اموال غیر منقول نیز در خود انواع مختلفی دارند؛ برخی از اموال غیر منقول به حکم طبیعتِ خود قابل نقل و انتقال نیستند و به عبارت دیگر ذاتا غیر منقول محسوب می شوند؛ مانند زمین، معادن و سنگ های آن، برخی دیگر نه به دلیل ویژگی های خودِ مال، بلکه به واسطه ی عمل انسان تبدیل به مالی غیر منقول شده اند، مانند لوله هایی که در ساختمان نصب شده اند، پنجره های متصل به دیوارها و… . همه ی اینها تا زمانی غیر منقول محسوب می شوند که به بنا یا زمین متصل باشند و پس از جدا شدن از بنا، صفت اکتسابی خود را از دست می دهند و در شمارِ اموال منقول قرار می گیرند.

نوع اخیر، حتی محصولات کشاورزی را نیز که هنوز درو یا چیده نشده اند، دربر می گیرد. نوع سوم و چهارمی از اموال غیر منقول نیز وجود دارد، قانونگذار برخی از اموال را حتی با این وجود که نه ذاتا و نه به واسطه ی عمل انسان غیر منقول نیستند، بنا به ملاحظاتی، ذیلِ اموال غیر منقول قرار داده است. مطابق با ماده ی 17 قانون مدنی: «حیوانات و اشیائی که مالک آنها را به عمل زراعت اختصاص داده باشد، از قبیل گاو، گاومیش، ماشین و اسباب و ادوات زراعت، بذر و غیره و به طور کلی هر مال منقولی که برای استفاده در عمل زراعت، لازم است و مالک آن را به این امر اختصاص داده باشد، از جهت صلاحیت محاکم و توقیف اموال، جز ءِ ملک محسوب می شود و در حکم مال غیر منقول است و همچنین این قاعده برای تلمبه و گاو یا حیوانات دیگری که برای آبیاری اختصاص داده شده اند نیز حاکم است.

پس دو شرط برای غیر منقول دانستن این اموال وجود دارد یکی آنکه ذاتا منقول باشند و دیگری آنکه مالک آنها را صرفا به عمل زراعت یا آبیاری اختصاص داده باشد و نوع چهارم از اموال غیر منقول، اموال غیر منقول تبعی هستند، همانطور که از نام آن مشخص است، این اموال به تبعیت از مال غیر منقول، غیر منقول تلقی می شوند. از مصادیق این اموال به سه مورد در ماده ی 18 قانون مدنی اشاره شده است: حق انتفاع از اشیای غیر منقول، حق ارتفاق نسبت به ملک غیر مانند حق عبور و حق مجری، دعاوی راجع به اموال غیر منقول از قبیل تقاضای خلع ید. لازم به ذکر است که گاهی تشخیص منقول یا غیر منقول بودن این موارد برای حقوق دانان نیز با دشواری ها و اختلاف نظرهایی همراه است.

اما اصلی ترین سوالی که به ذهن همه ی ما خطور می کند این است که این تقسیم بندی چه آثاری دارد؟ چرا در علم حقوق چنین تقسیم بندی صورت گرفته است؟

آثار تقسیم بندی اموال به منقول و غیر منقول:

1. تعیین دادگاه صالح

کسی که خواهان دعواست، مطابق با ماده ی 11 قانون آیین دادرسی مدنی، باید دعوای خود را در دادگاه محل اقامت خوانده، یعنی کسی که علیه او دادخواست تنظیم کرده است، مطرح نماید. اما اگر دعوای مطرح شده مربوط به اموال غیر منقول باشد، خواهان باید دعوا را در محل وقوع مال غیرمنقول، اقامه نماید. فرض کنید که کسی بخشی از باغ شما را بدون اجازه تصرف کرده است و شما قصد دارید تا دعوای تصرف عدوانی را علیه او اقامه نمایید، در این حالت نیازی نیست تا به دادگاه محل اقامت خوانده مراجعه کنید، بلکه دادگاهی که باغ شما در حوزه ی آن واقع شده صالح به رسیدگی به این دعواست.

2. نحوه ی توقیف و بازداشت

هنگامی که دستور توقیف اموال صادر می شود، درصورتی که مال منقول باشد، به راحتی توسط مامور اجرا، توقیف و به محل دیگری منتقل می شود. اما چنین کاری درخصوص اموال غیر منقول امکان پذیر نمی باشد، اموال غیر منقول قابل جابه جایی نیستند، پس باید به شکل دیگری آن را توقیف و از دسترس شخصی که دستور علیه او صادر شده است خارج کرد. توقیف اموال غیر منقول به وضعیت ثبت مال، در سازمان ثبت اسناد و املاک کشور وابسته است. به طور مثال درمورد اموال منقول ثبت شده، باید برای توقیف، به اداره ی ثبت محلی که مال غیر منقول در آنجا واقع شده است اطلاع داده شود. اداره ی ثبت محل، درصورتی که مال به نام محکوم علیه به ثبت رسیده باشد، بازداشت آن مال را در دفتر املاک درج می کند. منظور از بازداشت در اینجا آن است که مالک این مال، یعنی همان محکوم علیه، نمی تواند تا زمانی که از آن رفع توقیف شود، آن را به کس دیگری انتقال دهد.

3. نحوه ی محاسبه ی هزینه ی دادرسی

اصولا هزینه ی دادرسی براساس خواسته ی خواهان مشخص می شود. به این معنی که خواهان در دادخواست، خواسته ی خود را تعیین می کند و دادگاه براساس میزان مبلغ تقویم شده، هزینه دادرسی را تعیین می کند. اما درمورد اموال غیرمنقول، دادگاه به آنچه که خواهان تعیین کرده است اکتفا نمی کند، بلکه هزینه ی دادرسی باید مطابق با ارزش معاملاتی املاک در هر منطقه، توسط کارشناس مشخص شود و براساس آن هزینه ی دادرسی پرداخت گردد.

علاوه بر سه مورد مذکور، تقسیم بندی اموال به منقول و غیر منقول بر مسائلی همچون حق ارتفاق، غیرتجاری بودن معاملات اموال غیر منقول، محدودیت خارجیان در تملک اموال غیر منقول و… نیز تاثیرگذار است.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 345

فهرست مطالب شماره 345

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

در این زمینه بیشتر بخوانیم :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×