زنان؛ بانیان شکوفایی معماری
معماری، علمی هنرمندانه و یا هنری عالمانه است؟ شاید تا آنجا که به دانستن مربوط می شود ، علم و آنجا که پای توانستن به میان می آید ، هنر است. معماری در تحول کیفی هنر ایران ، به خصوص دوران حکومت تیموریان و صفویان، از اهمیت خاصی برخوردار بوده و این مسئله را می توان به خوبی در آثار چشمگیر به جامانده از آن دوران مشاهده نمود. نکته مورد توجه در معماری این حکومت ها ، حضور بی نظیر زنان و تأثیر مستقیم آنها در خلق بناهایی بی مانند است که در هیچ یک از دوران معماری ایران به چشم نمی خورد.
معماری، علمی هنرمندانه و یا هنری عالمانه است؟ شاید تا آنجا که به دانستن مربوط می شود ، علم و آنجا که پای توانستن به میان می آید ، هنر است. معماری در تحول کیفی هنر ایران ، به خصوص دوران حکومت تیموریان و صفویان، از اهمیت خاصی برخوردار بوده و این مسئله را می توان به خوبی در آثار چشمگیر به جامانده از آن دوران مشاهده نمود. نکته مورد توجه در معماری این حکومت ها ، حضور بی نظیر زنان و تأثیر مستقیم آنها در خلق بناهایی بی مانند است که در هیچ یک از دوران معماری ایران به چشم نمی خورد.
در اسلام هیچ قانونی نیست که زنان را از تملک املاک و دارایی ها منع کند بنابراین ، از لحاظ نظری این امکان برای زنان این دوره های تاریخی وجود داشت که به خلق بناهای باشکوهی بپردازند. اینکه گفته می شود ؛ معماری از بانیان تحول کیفی هنر ایرانی است به این دلیل است که حاکمان و فرمانروایان تیموری و اوایل دوره صفوی مهم ترین حامیان فرهنگ ایرانی بودند.
بررسی اجمالی تر نشان می دهد که حتی رابطه نزدیکی میان سیاست هنری ، سیاست مذهبی، قانون گذاری و حاکمان این دوران وجود داشته است. بعضاً شاهد هستیم که در خلال حکومت زنان در آن دوره زیباترین بناها از ترکیب هنر ملی و معماری اسلامی شکل گرفت و گوهرشاد در مشهد ، حاصل حمایت زنان در آن عصر است. این زنان کارفرمایان مدبر و بانیان باهمتی بودند که در طول زندگی خود ، آثار باشکوهی بر پا کردند که امروزه تعدادی از آنها جزو یادمان های مهم معماری دوران اسلامی محسوب می شوند. شاید ظرافت و زیبایی معماری این دوره ، ریشه در احساسات ظریف و ذوق موزون پسند زنانی دارد که خود بانی حمایت از این شیوه معماری در ایران شدند.
فعالیت های فرهنگی که تیمور برای معرفی تصویری از خود انجام داده بود، در سراسر سده پانزدهم میلادی به پیشرفت خود ادامه داد. نویسندگان مسلمان و اروپایی ، کاملاً تاکید داشته اند که نقاشی و معماری بسیار مورد تشویق و حمایت دربار تیموری در سمرقند بوده است. تیمور ،هنرمندان بومی را همراه با خود از بغداد و دیگر شهرها به اقامتگاه جدیدش در سمرقند انتقال می داد. به فرمان او منابع، مواد ، طرح های معماری و مقادیری زیاد از غنایم کشورهای فتح شده به این شهر منتقل شد. شاید یکی از دلایل حضور چشمگیر زنان را در دوران تیموری بتوان در علاقه وافر تیمور و جانشینان وی به خلق آثار معماری باشکوه دانست که موجب شد راه برای فعالیت بانوان نیز باز باشد.
تیمور، اعضای خاندان به ویژه همسرانش را برای ساخت بناهای تاریخی تشویق می کرد. «سارا ملک خانم» مدرسه ای مقابل مسجد جامع تیمور در سمرقند ساخت. همسر دیگر او «تومان آغا» در «شاه زنده» خانقاهی بنا نهاد. برخی دیگر از همسران و خواهرانش نیز در آن مکان مقبره هایی ساختند. «شاه زنده» یک نمونه ازمیراث هایی است که می تواند نماد تبلور جایگاه معماری در میان خاندان سلطنتی تیموری باشد.
بعد از مرگ تیمور ، شاهرخ در حوزه جغرافیایی خراسان و ماوراءالنهر به حکومت رسید و طی 15 سال حکومت ، قلمرو خود را گسترش داد و پایتخت را از سمرقند به هرات تغییر داد. از جمله دستاوردهای هنری زمان وی ، ساخت آثار معماری باشکوه و مرمت شهرها و نواحی ویران شده در دوران تیمور بود. شاهرخ برنامه ای وسیع و پرخرج در زمینه معماری ، با حمایت و نظارت خود و همسرش گوهرشاد ، پایه ریزی کرد. توجه تیموریان نسبت به مذهب را می توان از راه ساخت بناهایی چون مساجد، مدارس و زیارتگاه های بی شمار به اثبات رسانید. همچنین در اوایل سده نهم قمری، «گوهرشاد خاتون» خراسان را به مرکزی در زمینه ابداع معماری تبدیل کرد. در دوران حکومت شاهرخ، با توسعه خط مشی های سیاسی ، اقتصادی و مذهبی ، فضایی شکل گرفت که در آن حمایت هنری بر پایه توازنی فوق العاده میان اعضای خانواده حکومتی به شکوفایی رسید. بعضی از زنان خاندان صفوی نیز در سده شانزدهم میلادی ، نقش مهمی در پیشرفت هنر معماری ایران داشتند و در این راستا موقوفه های بسیاری برای مصارف فرهنگی و مذهبی از خود به جای گذاشتند. به طور مثال خواهر شاه طهماسب «سلطان خانم» مشوقی موفق و بسیار تأثیرگذار بود. وی در همان سال ها امر وقف به نام چهارده معصوم را در حوزه بناها رواج داد. «پری خانم» و «خیرالنساء بیگم» دو شاهزاده دیگر هستند که در آن زمان از هنرمندان حمایت می کردند.
از آنجا که در جوامع قبیله ای، زنان به لحاظ مشارکت در امور و مسائل گوناگون همراه و همکار مردان بوده و پا به پای آنها تلاش و تکاپو می کردند لذا در عصر تیموری و صفوی نیز به علت خصلت قبیله ای ، زنان از حقوق و امتیازات بیشتری برخوردار بودند. این زنان نه تنها در امور خانوادگی توانا بودند بلکه به دلیل لیاقت خویش در اداره ایالت ها و امور سیاسی نیز سهم داشتند و دخالت می کردند و در این مسیر آثار حضور خود را با بناهایی به جامانده از آن دوران که ماحصل تلاش های بی شمار سال های دور آنهاست، به آیندگان هدیه نمودند. یکی از مدارک معتبر دیگری که برای اثبات حضور زنان در هنر معماری این دوره می توان بر آنها استناد نمود، وقف نامه ها هستند.
ما از زمانی صحبت می کنیم که در آن زنان آزادی ورود به اجتماع را نداشتند و در صورت ورود به اجتماع ، حتماً باید با پوشش کامل و با نظارت خانواده می آمدند. به نظر می رسد که زنان در دوران تیموری و صفوی حق کار و مالکیت داشتند اما با شرایط اجتماع بسته آن زمان خود شخصاً کار نمی کردند بلکه با سرمایه آنها کار انجام می شد. در این دوران زنانی برجسته از دربار و اشراف را می توان دید که مالک چند پارچه آبادی بوده و مباشرانی داشته اند که از طریق آنها فعالیت تجاری صورت می گرفته است.
تمام نکاتی که به آن اشاره شد، همگی بیانگر اندیشه های توسعه یافته زنانی است که با تمام شرایط محیطی سختی که در عصر خود به جان می خریدند ، همگی طلایه داران هنری بوده اند که امروز پس از سال های بسیار هنوز نقطه عطفی ازحضور زنان در تاریخ جامعه ایرانی است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :