menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

معماری بومی رو به فراموشی

عکس شماره 2060 معماری-بومی-رو-به-فراموشی

کسان سازی ساختمان ها در نقاط مختلف شهر های ایران، از جمله معضلات معماری شده؛واکنون ساخت وساز به شیوه سنتی و بومی و بر اساس اقلیم رو به فراموشی می رود،در این خصوص توضیح چند کارشناس را پرسیده ایم که در پی می آید:

یکسان سازی ساختمان ها در نقاط مختلف شهر های ایران، از جمله معضلات معماری شده؛واکنون ساخت وساز به شیوه سنتی و بومی و بر اساس اقلیم رو به فراموشی می رود،در این خصوص توضیح چند کارشناس را پرسیده ایم که در پی می آید: داشته های معماری، قربانی مدرنیزه سعید فلاح فر استاد دانشگاه و پژوهشگر معماری در این زمینه می گوید: پدیده فراموشی معماری بومی اتفاقی مجرد، نبوده و قطعاً بخشی از یک واقعه فراگیر اجتماعی و فرهنگی است. اگر قرار باشد به "فراموشی معماری بومی" بپردازیم، قبل از هر چیزی باید به خود "فراموشی" نگاه کنیم! ما در چند دهه گذشته و خصوصاً سال های اخیر، به شدت خودرا فراموش کرده ایم. این فراموشی در همه جزئیات زندگی ما دیده می شود. حتی طرح این ادعا که چند نسل اخیر، دچار بحران فراموشی در چرایی زندگی است، جرأت زیادی نمی خواهد. وی ادامه داد: غربِ زخم خورده از دوران تاریک و سیاه، با شکستن قاعده های دست و پاگیرِ گذشته، به تدریج قامت خمیده خود را استوار می کند و هر آنچه را که گمان می برد به سکون و تباهی اش منجر شده، کنار می گذارد. ساختارهای کهنه را می شکند تا تازه هایش را در همه ارکان زندگی از نو برپا کند. به ویژه در می یابد منافع شخصی جز با تأمین منافع دراز مدتِ جمعی به دست نمی آید؛ در این هیجان زدگی سست بنیان، و در میان شکستن ساختارهای کهنه و ناهنجارپوسیده، بسیاری از مسیرها هم شکسته می شوند. در حالی که اروپای پیروز، رفتارهای عجولانه دوران مدرنیسم را با ارزش های تازه نفس پست مدرنیسم جبران می کند؛ تمام دستاوردهای تاریخی و فرهنگی، همراه با آنچه خرافه یا سنت های بی اساس و... شمرده می شد، محکوم به حذف شد، به گمان این که جامعه مدرن قابل تحقق شود. از نظر تاریخی، نشانه های این دوره را باید از اواخر دوران قاجار و روابط تازه و منفعلانه با دنیای جدید غرب جستجو کرد. در مقابل، به نگاه آرکائیست پهلوی اول باید اشاره کرد که البته انگیزه های سیاسی آن قابل انکار نیست. معماری این دوره با کپی برداری و توجه اغراق آمیز به ظواهر معماری هخامنشی و ساسانی و... گواه این مدعاست. این استاد دانشگاه اضافه کرد:در این کشاکش دراز و تقریباً صدساله، مسیر معماری سنتی و داشته های معماری بومی (به عنوان طبیعی ترین و بدیهی ترین شکل فرهنگ زیستی و معماری) هم، مثل بسیاری دیگر، قربانی مدرنیزه می شود. بی اینکه بتواند فهم درستی از پست مدرنیسم و بهره گیری از میراث تاریخی را برای بلندپروازی های معاصرش داشته باشد. معماری بومی به فراموشی سپرده شده است یک کارشناس معماری معتقد است: امروزه دیگر معماری بومی و سنتی در مناطق مختلف کشور دیده نمی شود و در عوض ساختمان هایی با سازه فلزی یا بتنی، پوشش آجری و سقف های شیب دار با فرم های به اصطلاح هنرمندانه با پیروی کورکورانه از معماری بیگانگان و تفکیک فضاهای داخلی تنها با هدف پاسخ به نیاز سرپناه خانواده، جایگزین ویژگی های پیشین بناها شده اند. عسکری این عوامل را موجب از دست دادن هویت معماری بومی منطبق با محیط می داند ومی گوید: یکی از پیام های اصلی شیوه جدید معماری، بالا بودن هزینه ساخت و افزایش استفاده از انرژی های غیرقابل تجدید و یا فسیلی با هدف گرمایش و سرمایش است که دلیل اصلی آن، عدم استفاده از مصالح بومی است! وی ادامه می دهد: برخلاف معماری بومی کویر، که بیشتر با خشت و آجر بنا شده است، معماری در مناطق شمالی از چوب و الیاف گیاهی به صورت عمده بهره برداری کرده است و جنگل های انبوه در کنار مزارع برنج، از مهم ترین منابع تأمین مصالح ساختمانی منطقه هستند. عسگری تاکید می کند: سازگاری مناسب، اقتصادی بودن و سایر موارد از جمله پارامترهایی است که معماری سنتی متناسب با اقلیم هر منطقه را توجیه می کند. توجه به سبک معماری اروپایی کاظم ساکت، یکی از شهروندان تهرانی در این زمینه می گوید: ایران به دلیل برخورداری از تاریخ، فرهنگ و هنرغنی و تلفیق این مهم با معماری اسلامی در بناهای شهری خود می تواند حرف های بسیاری برای گفتن داشته باشد. متاسفانه بناهایی که در حال حاضر در شهرها در حال ساخته شدن هستند نه با اقلیم شهرها و نه با فرهنگ غنی خودمان در روزگاران گذشته، سازگار نیست! وی در باره علت فراموشی معماری بومی می گوید: توجه به سبک معماری اروپایی و ظاهر غربی، نوع به کارگیری مصالح، شکل زندگی آپارتمانی، روی آوردن به رشد عمرانی شهرها و الگوبرداری مسکن از کشورهای اروپایی، از جمله علل غفلت از موضوع معماری سنتی و بومی است. شیوه معماری در اختیار مهندسان است محمود کاظمی، دانش آموخته معماری، دراین باره اعتقاد دارد: شیوه معماری در اختیار مهندسان است وآنان می توانند معماری شهرها را با تکیه بر معماری های بومی و ایرانی- اسلامی اصلاح کنند، ولی جامعه باید این درخواست را داشته باشد. وی ادامه می دهد: "هنر، محل تجلی عقاید مردم یک سرزمین بوده، و هنرمند با الهام از باورهای مزبور و ریختن این مهم در قالب موسیقی، خوشنویسی، نقاشی و معماری آن را عینیت می بخشد؛ در این میان معماری به عنوان فلسفی ترین هنرها جایگاه ویژه ای دارد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×