معماری پایدار مشتری ندارد
ارتقای معماری پایدار در کشور به از میان برداشتن چند سد بزرگ نیاز دارد و نیز برداشتن یارانه منابع طبیعی و سوخت که تاخیری 30-20 ساله در آن داریم
معماری پایدار را که در واقع زیرمجموعه طراحی پایدار است شاید بتوان یکی از جریان های مهم معاصر به حساب آورد که عکس العملی منطقی در برابر مسایل و مشکلات عصر صنعت به شمار می رود. برای مثال، 50 درصد از ذخایر سوختی در ساختمان ها مصرف می شود که این به نوبه خود منجر به بحران های زیست محیطی شده و خواهد شد. بنابراین، ضرورت ایجاد و توسعه هرچه بیشتر مقوله پایداری در معماری بخوبی قابل مشاهده است. با فاطمه ظفرنژاد نویسنده کتاب توسعه پایدار و مدیریت آب درباره معماری پایدار گفتگویی انجام داده ایم که می خوانید.
بوم شناسی و معماری پایدار را به اختصارتعریف کنید
بوم به معنای سرزمین و نیز به معنای طبیعت و سرشت است. بوم شناسی بررسی رفتارمتقابل میان موجودات در طبیعت و محیط پیرامون است .در این میان انسان نقشی ویژه دارد. کره زمین چهار میلیارد و ششصد میلیون سال عمر دارد و همواره تعادل طبیعی در او جاری بوده و بوم سامانه هایش ویژگی های طبیعی خود را حفظ کرده بودند. اما فعالیت های نسنجیده انسان مدرن در دویست سال گذشته این تعادل را بر هم زد و کره زمین حال و روز خوشی ندارد. تعادل طبیعی «سامانه ای است پیچیده، دقیق و بسیار سامان یافته که به سادگی نمی توان آن را نادیده گرفت. همانگونه که کسی بر لب پرتگاه نمی تواند جاذبه زمین را نادیده انگارد و از تاوان آن یعنی سقوط و مرگ برکنار بماند.» . بشر پیش از دوران مدرن همواره ترسی منطقی از طبیعت داشت، بومی می اندیشید، تعادل طبیعی را برهم نمی زد و در ساخت و مصرف صرفه جو بود.
معماری پایدار در حقیقت معماری است که بوم و ویژگی های بومی مانند آب، هوا، بارندگی، دما، خاک، سنگ و... را در نظر داشته و با آنها سازگار باشد بدون آنکه تعادل طبیعی را بر هم زند و بدون آنکه محیط زیست را آلوده یا تخریب کند. تجربه کهن ایرانیان نشان دهنده آن است که ما بوم و پایداری را بسیار خوب می شناختیم. معمار به تامین آب می اندیشید. قناتی می ساخت یا از قناتی یا رودی نزدیک برای ساختمانش آب تامین می کرد و مصرف آب در آنچه او می ساخت صرفه جویانه بود. به سد پر هزینه و مخرب محیط زیست و انتقال حقابه کشاورزان از بسیار دوردست ها چشم نداشت. ساختمانش در تابستان نسبتا خنک و در زمستان از بابت نیاز به سوخت و گرما صرفه جو بود. از مصالح بومی بهره گیری می کرد و هنگام برداشت منابع قرضه و مصالح در طبیعت و محیط کمتر تخریب پدید می آورد..
چالش ها و راهکارهای ارتقای معماری پایدار در ایران چیست؟
ارتقای معماری پایدار در کشور به از میان برداشتن چند سد بزرگ نیاز دارد و نیز برداشتن یارانه منابع طبیعی و سوخت که تاخیری 30-20 ساله در آن داریم. معماری پایدار مشتری ندارد چون آبی که بهایش از زباله کمتر است در خریدار نامولد مصرف زده هیچگونه انگیزه خرید خانه با موازین صرفه جویی آب و تاسیسات پدید نمی آورد. به عکس آنچه دستگاه متولی آب تبلیغ می کند بزرگترین مصرف کننده و هدردهنده آب کشاورزان نیستند بلکه کلانشهرهای نامولد هستند که میلیاردها مترمکعب حقابه کشاورزی را با سدسازی منحرف کرده اند. مصرف سرانه آب در کلانشهرهای ما بنابر منابع گوناگون 3 برابر جهان اعلام شده در حالی که در این کشور کم آب باید از نصف هم کمتر باشد. به سادگی و با شستشوی روزانه، می توان مصرف سرانه خانگی را تا 50 لیتر و کمتر کاهش داد. این رقم در تهران 2000 تا400 لیترذکر شده است. معماری پایدار مشتری ندارد چون بهای سوخت نفتی بسیار کمتر از قیمت واقعی است. بنزین از نوشابه ارزان تر است و به سود کلانشهرهای مصرف زده نامولد چوب حراج به منابعی زده ایم که به نسل های آینده هم تعلق دارد. ساختمان های ما چهار برابر اروپای سردسیر نیرو و انرژی مصرف می کنند. بگذریم که بنزین رایگان هوای کلانشهرها را چنان آلوده که دیگر جای زندگی نیست. تهران در سال گذشته تنها سه روز هوای سالم داشت. منابع شن و ماسه بدون هیچ ملاحظه از بستر رودها برداشت می شود و بهایی در برابر آن پرداخت نمی شود.
دومین اقدام برای رسیدن به معماری پایدار،اصلاح سیاست گذاری های کلان کشور بنابر بیانیه حکمرانی خوب و حفاظت از محیط زیست است که در همایشی به نام توسعه پایدار و حفاظت از محیط زیست در خانه هنرمندان در 7 مرداد 92 قرائت و در تارنمای معمار نت چاپ شد و در جشن تهران به امضای شمار زیادی از معماران و دوستداران طبیعت و سازمان های مردم نهاد رسید. در این راستا لازم است ضوابط و آئین نامه های ساختمان سازی، معماری و شهرسازی و ضوابط دریافت پایان کار را تغییر دهیم و پایشی بسیار دقیق تر و درستکارانه تر را جانشین سامانه ناسالم کنونی کنیم. شهردار در این سرزمین باید کسی باشد که با میراث فرهنگی ما آشنا بوده و معماری و شهرسازی پایدار را جاری نماید و شهرسازان را ملزم به خواندن تاریخ این سرزمین و آگاهی از میراث پایداری و فرهنگی آن کند .
سومین اقدام ،تغییر سامانه آموزش کشور است که دچار گسست فرهنگی است. لازم است دیرینه شناسی دانش و تاریخ علم این تمدن کهن به گونه جدی وارد سامانه دانش شود. لازم است سامانه گزینش ورود به دانشگاه از تست زنی بی محتوا به دانش تشریحی و پژوهشی تغییر یابد که از دهه ها پیش زنده یاد استاد پرویز شهریاری و بسیاری دیگر از اندیشمندان کشور آن را گوشزد و برآن پافشاری کردند. همچنین سامانه دانشگاهی به جای مدرک گرایی به پژوهش و کار عملی و خبرگی گرایش پیدا کند و از بازماندگان دانش درخشان ایرانی مانند معماران، قنات کاران، هنرمندان، کشتکاران و خبرگان بومی و... بخواهد دانش خود را عملا به دانشجو بیاموزند و دانشکده های فنی، معماری، کشاورزی، هنر، پزشکی... باید به روی خبرگان دانش بومی اصیل و پایدار ایرانی باز شود.
وضعیت آموزش معماری پایدار در دانشگاه ها و چگونه باید باشد؟
لازم است سامانه دانش به گونه کلی اصلاح شود، اما دانشکده های معماری باید زودتر از همه به انگشت شمار معماران بومی بازمانده در بگشایند. باید برویم و از روستاها و نقاط دورافتاده کشور معماران خبره را شناسایی و راه باز کنیم تا شیوه کار خود را تدریس کنند. دانشگاهیان باید با خضوع تمام به آنان کرنش کنند چراکه آنان معماری درخشان ایرانی را بلند آوازه کردند.
لازمست با آثار گسست فرهنگی در دانشکده های معماری مقابله شود تا شاید سیما و منظر ساختمان ها و شهرهای ما از این وضع ناخوشایند، تقلیدی و ناپایدار بیرون آید. باشد تا این سرزمین ارزش ها برای نسل های آینده نیز جای زندگی باشد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :