گزارش پیام ساختمان از پروژه های ساختمانی سطح شهر؛
گزارش عبرت
اگر قول بدهی اسمی از پلاک ساختمان، بنده و سایر موضوعات درج شده که جلوی ساختمان آمده نبرید، همه چیز را برایتان توضیح می دهم. به اتفاق رفتیم طبقه بالای ساختمان تا برایمان ماوقع را شرح دهد. همین که به طبقه دوم رسیدیم تقریباً ساختمان اسرار را فاش کرد.
گروه ساخت وساز: حال و روز ساختمان سازی ما خوب نیست. مالک و ناظر و سازنده هرکدام
در جهت منافع خودشان کار را جلو می برند و هیچ کدام قانون را از دیگری طلب نمی کنند.
علاوه بر این نهاد های دست اندرکار نیز رسالتی برای خود قائل نیستند و سعی در
فرافکنی دارند. در چنین اوضاع و احوالی ساختمانی که ساخته می شود، از حداقل کیفیت بی بهره
بوده و پس از چند سال باید از آن به عنوان بافت فرسوده یاد کنیم. بنابراین اینکه
گفته می شود هر 30 سال یک بار کشور را دوباره می سازیم سخن گزافه ای نیست. در ادامه سلسله گزارش های پیام ساختمان از پروژه های
ساختمانی سطح شهر به سراغ سازنده ای رفته ایم که سهل انگاری وی باعث شده تا ساختمان آینده اش از همین الآن قابل اطمینان
نباشد.
بالا نروید
داخل ساختمان که شدم چند نفر مشغول لوله کشی و برق کشی بودند. خواستم سر صحبت
را با آنها باز کنم اما عنوان کردند ما نمی توانیم صحبت کنیم باید از مالک ساختمان اجازه بگیرید. ظاهراً
مالک در طبقه های بالا حضور داشت. به همین دلیل تصمیم گرفتم یک راست سراغ کدخدای
ساختمان بروم اما همین که پایم را روی اولین پله گذاشتم بلافاصله یکی از کارگران
دستم را گرفت و گفت: شما بالا نروید. خودش می آید. نوع صحبت کردن کارگر باعث تعجبم
شد.
چگونه خبردار شدید؟
صدا زد آقای ... با شما کار دارند. خبرنگار است. می گوید از نشریه پیام
ساختمان آمده برای مصاحبه. مالک سراسیمه پایین آمد و گفت: کی به شما گفته که من در
ساختمان حضور دارم. بعد هم رو به من کرد و با صدای ملایم تری گفت: شما چگونه خبردار
شدید؟ من هم که هاج و واج مانده بودم گفتم منظورتان را نمی فهمم. من از چیزی خبردار
نشده ام. همین جوری در هر شماره به صورت اتفاقی از یک ساختمان گزارش تهیه می کنم. حالا
شما بفرمایید که چه خبر است؟
قول بده اسم نبری
مالک ساختمان برای لحظه ای خوشحال شد و گفت: اگر قول بدهی اسمی از پلاک
ساختمان، بنده و سایر موضوعات درج شده که جلوی ساختمان آمده نبرید، همه چیز را
برایتان توضیح می دهم. به اتفاق رفتیم طبقه بالای ساختمان تا برایمان ماوقع را شرح
دهد. همین که به طبقه دوم رسیدیم تقریباً ساختمان اسرار را فاش کرد. ساختمان اسکلت
بتنی بود. یکی از پل های بالایی از وسط ترک خورده و پایین افتاده بود. بی درنگ گفتم کار چه کسی است؟ تلفات هم داشته؟ خدا
را شکر این بار کارگران جان سالم به در برده بودند و نیازی نبود که برای درمان، دربه در
یک جلد دفترچه بیمه شوند.
ماجرا چیست؟
آن طور که مالک تعریف می کرد ماجرا ازاین قرار بود: زمانی که مجری ساختمان با
توجه به نقشه مشغول کار است، مالک اصرار می کند به دلیل نداشتن پول لازم، آرماتور
کمتری مصرف کند تا دچار مشکل مالی نشود. علیرغم هشدار سازنده اما مالک که خودش را
عالم می داند، پایش را در یک کفش می کند که نیازی به مصرف این همه آرماتور نیست تا
سرانجام مجری قبول می کند. ازآنجاکه دهانه بزرگ نیازمند استحکام و مقاومت بالاتر
است و میلگرد هایی که مقاومت را بالا می برد، کاهش یافته است وسط پل به دلیل بار
وارده خم می شود. حادثه ای که بسیار شبیه به حادثه در یکی از مناطق فرسوده تهران
بود که اتفاقاً گزارش آن را در نشریه برای افزایش آگاهی مردم آوردیم اما کو گوش
شنوا !
خدا رحم کرد
مالک ساختمان در ادامه گفت: این موضوع را حتی مهندس ناظر ساختمان هم نمی داند.
خدا رحم کرد که کارگران چند دقیقه قبل از فروریختن آنجا را ترک کرده بودند. با دست
خودم می خواستم زندگی ام را نابود کنم. اگر به گذشته برگردم به هیچ عنوان این کار
را انجام نمی دهم. همین حالا هم ضرر زیادی را متحمل شدم. حداقل اگر مجری این کار
را بدون اجازه خودم انجام می داد الآن تا ریال آخر خسارت را از او می گرفتم. امیدوارم
گزارش شما درس عبرتی شود برای تمام مالکانی که در کار مجری و یا مهندس ناظر دخالت
می کنند.
متن کامل این گزارش در نشریه شماره 196 پیام ساختمان به چاپ می رسد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :