هر دم از این باغ برگی می ریزد

در ارتفاعات پایتخت در حالی از یک طرف از رونق بازار ساختمان های هوشمند با متراژهای 130 تا 350 متر و بیشتر با امکانات تمام هوشمند سیستم های گرمایشی و سرمایشی و به موقع روشن شدن تلویزیون و کنترل اتاق کودک سخن گفته می شود که از سوی دیگر اخباری از قلع وقمع ویلاهای میلیاردی و جلوگیری از ساخت وسازهای غیرمجاز به گوش می رسد.چند کیلومتر پایین تر از ارتفاعات و تقریباً پایین شهر آن بالای شهر در مورد ضرورت برگزاری نمایشگاه های صنعتی سازی و مقابله با سنتی سازی همایش ها برپاشده و از رشد 5 درصدی صنعتی سازی خبر داده می شود. در قسمت جنوب شهر پایتخت اما همچنان از وجود 3267 هکتاری بافت فرسوده - و بیش از 74 هزار هکتار در کل کشور- و عدم اجرای نوسازی سالانه 10 درصد طبق برنامه سخن گفته می شود . هرچند در این اواخر صدر اخبار رسانه ها را اختصاص وام 50 میلیونی به بافت فرسوده برای زوج های جوان و زنان سرپرست خانوار به خود اختصاص داد اما، اما و اگرهای کارآیی این وام در کلانشهری مانند تهران یا سایر کلانشهر ها در وهله اول برای خانواده های فوق الاشاره و در مرحله بعد نسبت به زمان اختصاص اعتبار و عملیاتی شدن پیگیری های دو قوه مقننه و مجریه پس از بیش از یک سال همچنان به قوت خود باقی است.علیرغم این مسائل و مشکلات و با وجود اینکه هنوز جوهر تیترهای"ریزش پاییزی قیمت مسکن" برخی از رسانه ها خشک نشده و این ریزش مصادف با ریزش برگ ها در فصل زیبای پاییز شده است و همچنان "هر دم از این باغ برگی می ریزد " اخباری مبنی بر" رویش زمستانی" قیمت مسکن به گوش می رسد ، رویشی که برخلاف ریزش زیبایی بخش پاییز اگرچه شاید گوش عده ای اندک را نوازش می کند اما لاجرم گوش جمعیت انبوهی را خراش خواهد داد.در همین اثنا آمارهای سردرگم کننده مراکز آماری مبنی بر کاهش قیمت مسکن (ماهانه ) و افزایش (نقطه به نقطه) آن که برای عده ای قابل تحلیل و فایده است ، در حالی مطرح و منتشر می شود که معیار و شاخص قابل استنادی از نحوه اندازه گیری و متریک آنها (آمارها) چه کاهشی و چه افزایشی وجود ندارد و متاسفانه در کشوری با بیش از 77 میلیون جمعیت که جزو کشورهای درحال توسعه قلمداد می شود هنوز مرکزی که بر چگونگی قیمت گذاری مسکن نظارت کند وجود ندارد و نتیجه آن شده که مالک به دلخواه، مشاوران املاک به تشخیص خویش و نهادهای مسئول هم طبق قواعد خودشان در قیمت گذاری مسکن عمل می کنند. فارغ از اتفاقات ارتفاعات ، ریزش های پاییزی و رویش های زمستانی عوامل دیگری بر بازار مسکن تأثیرگذارند؛همانطور که پیش از این عواملی مانند افزایش تورم ،سرنوشت نامعلوم مذاکرات ، اعلام طرح های متعدد دولتی اعم از حمایتی ،اجتماعی و... این اواخر طرح اجتماعی منطقه ای ، مطرح یا رسانه ای نمودن قوانین مالیات بر مسکن ،افزایش صدور پروانه های ساخت وساز ،آمار افزایش خانه های خالی و باز این اواخر مبارزه گسترده و شدید با زمین خواری موجبات رکود سنگین صنعت ساختمان تأثیرگذار بر اقتصاد کشور را فراهم آورده بودند پس از این هم برای پیش بینی آینده این بازار باید به استناد عواملی از این دست نسبت به ریزش و رویش آن اظهارنظر کرد چراکه دوره طراری و شعبده بازی مدت هاست که به سر آمده و هر اقتصاد و بازاری بر مبنای حساب و کتاب دودو تا چهارتا و با محاسبات ریاضی قابل تجزیه وتحلیل است. اما لازم است در شرایط امروز کشور و جهان به چند عامل از عوامل اصلی که می توانند به اقتصاد و به تبع آن بر صنعت ساختمان و مسکن کشور اثرگذار باشند، اشاره می کنیم :یکی از این عوامل اثرگذار بر اقتصاد هر کشور در هر شرایطی نرخ تورم آن جامعه می باشد ؛ هم آمارهای داخلی و هم آمارهای صندوق بین المللی پول از کاهش نرخ رشد تورم ایران از رقم بالای 40 درصد به زیر 20 درصد(1/19) درصد خبر می دهند،عددی که به اعتقاد و تعبیر برخی از کارشناسان اقتصادی به پوسته سخت تورم رسیده است.کاهش حدود 50 درصدی رشد تورم علاوه بر پیام ثبات و آرامش در اقتصاد ،پیام دیگری که برای صنعت ساختمان دارد؛ کنترل افسارگسیخته افزایش قیمت هم مسکن و هم زمین است زمینی که به تنهایی بیش از 50 درصد قیمت مسکن را شامل می شود . البته این به معنای ضرر 50 درصدی سازندگان نمی باشد بلکه به همین نسبت آنها در خرید مصالح ساختمانی کمتر هزینه خواهند کرد یعنی به جای خرید مصالح گران قیمت،با کاهش تورم 50 درصدی مصالح ارزان خرید خواهند کرد که این اتفاق خواسته قلبی خیلی از سازندگان است. آنان اعم از تولیدکننده و سازنده همواره می خواستند مصالح گران نشود تا ه هم با قیمتی در حد توان خرید مردم مصالح تولید کنند و هم مسکن بسازند و بفروشند .یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد، سیاست ، شرایط محیطی و روابط بین المللی است که در شرایط امروزی جامعه بحث داغ مذاکرات هسته ای نقل محافل عمومی و خصوصی شده است .آخرین اخبار حاکی از نزدیکی دیدگاه طرفین اصلی مذاکره یعنی ایران و امریکا مبنی بر توافق است که در این صورت هم تأثیر روحی و روانی داخلی بر جامعه و هم تأثیر عملی در لغو تحریم ها و برقراری مناسبات تجاری دو و چندجانبه و گشایش مبادلات خارجی خواهد داشت .پیش از این در هر همایشی که برگزار می شد و هر نمایشگاهی که شرکت می کردیم یک پای ثابت درد دل مخاطبان صنعت ساختمان تنگناهای تحریم و عدم امکان واردات مواد اولیه و صدور محصولات صادراتی شان بود که با به نتیجه رسیدن توافق نهایی شاهد رونق کسب وکار هر دو گروه خواهیم بود .البته از همین حالا حضور کشورهای اروپایی برای سبقت گرفتن از هم در برقراری روابط تجاری با ایران را شاهدیم تا جایی که حضور سرمایه گذاران خارجی به 8 برابر رسیده است .البته با به قدرت رسیدن جمهوری خواهان در مجالس سنا و کنگره که مخالف به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای بین ایران و امریکا هستند، شاید اوضاع از آن که با حضور دموکرات ها در قدرت هست متفاوت باشد که مجال پرداختن به آن در این مجال و مقال نیست .اگر به بازارهای موازی مسکن هم به عنوان عامل تاثیرگذار دیگر اشاره کنیم ، ناگفته پیداست که بازار طلا- چه در بازار جهانی که به مرز 1000 دلار رسیده و چه در بازار داخلی که در پله اول 900 هزار تومان نوسان دارد- حال و روز خوشی ندارد پس جذابیتی در آن بازار وجود ندارد که موجب روانه شدن سرمایه گذاران مسکن به آن سو شود. بازار بورس هم هرچند سیر صعودی با شیب ملایم دارد اما صعودش آنچنان نیست که چنگی به دل سرمایه گذاران برای خروج از صنعت ساختمان بزند. بازار ساختمان «پی »دارد و "پایدار" است و دل کندن از آن برای سرمایه گذارانی که هنوز حلاوت و شیرینی سود های 100 و 200 درصدی این بازار در کامشان است به آسانی مقدور و میسر نیست . هرچند در حوزه مقررات و قوانین و ساخت وساز پایداری قابل اعتنایی در این صنعت دیده نمی شود که شاید و به احتمال زیاد یکی از دلایل سود آور بودن این صنعت همین باشد ؛ عیبی که برای عده ای انتفاعی است و سودمند اما برای خریداران پشیمانی است و دردمند.قادر نصیری