menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

بازدید از خانه پروفسور سید محمود حسابی

خانه استاد عشق

عکس شماره 2886 خانه-استاد-عشق

این همان خانه ای است که مردم عادی و خواص از پژوهشگران و اندیشمندان گرفته تا هنرمندان و شاعران به هوای دیدار پروفسور به آنجارفت و آمد داشتند.

میدان تجریش،خیابان دربندی،چهارراه حسابی،خیابان حسابی،پلاک 8 خانه پروفسور سید محمود حسابی.این همان خانه ای است که مردم عادی و خواص از پژوهشگران و اندیشمندان گرفته تا هنرمندان و شاعران به هوای دیدار پروفسور سید محمود حسابی به آنجارفت و آمد داشتند. حدود 40 سال از عمر باارزش پروفسور حسابی پدر علم فیزیک و علم مهندسی نوین ایران در این خانه که بیشتر به باغ می ماند سپری شده است. از بیرون دورتادور نمای خانه را با پوسترهایی که حاوی افتخارات پروفسور حسابی است پوشانده اند .اولین رادیو در ایران،کشتی ای که به پاس خدمات وی توسط وزارت راه و شهرسازی به نام استاد نام گذاری شده و سایر افتخارات استاد در دانشگاه های مختلف معتبر دنیا را می توان دید. بالای سر در ورودی خانه یکی از اشعار سعدی به چشم می خورد: به جان زنده دلان سعدیا که ملک وجود نیرزد آن که دلی را زخود بیازاری استاد علاوه بر فیزیک و علم و مهندسی ارادت فراوانی به ادیبان و شاعران این مرزوبوم پرگهر ازجمله شیخ اجل سعدی شیرین سخن و مولانا داشتند.به همین دلیل جلسات مثنوی خوانی نیز در این خانه با حضور علامه محمدتقی جعفری برگزار می شده است. خانه در بزرگ سبزرنگی دارد که گویا تازه رنگ شده است.زنگ خانه را می زنم.درباز می شود . وارد خانه که می شوم باغ سبز با صفایی ، روبه رویم خودنمایی می کند. پروفسور در همین باغ نفس می کشیده است .سمت راست، آلاچیق زیبایی است که میله های سبزرنگی اطراف آن را احاطه کرده و مسقف است. فریدون پیدا، دستیار پروفسور حسابی از دور پیدایش می شود تا خانه را به من معرفی کند .کل این بنا چهار طبقه است و مساحتی حدود 4هزار متر دارد. در حیاط، ساختمان های مختلفی بنا شده اند . اولین بخشی که پیدا به من معرفی می کند آلاچیق رؤیایی خانه است. می گوید: این آلاچیق و حوض کنار آن قصه ها و حکایات فراوانی دارد .اینجا محل جلسات پروفسور حسابی در تابستان ها بوده است.به دلیل گرمای تابستان طرحی ریخته بودند که آلاچیق را خنک می کرد. تمام لوله های اطراف آلاچیق به سیستم آبیاری قطره ای مجهز بود و آب حوض، وارد این لوله ها می شد. از آنجا به سمت حوض نیلوفر که گل های مرداب نیز روی آن قرار دارند می رویم .پیدا توضیح می دهد: این خانه دو سیستم لوله کشی دارد .لوله کشی شهری که مختص آب آشامیدنی است و لوله کشی مخصوص شستشو و آبیاری گل و گیاه و دو پمپ روی حوض قرار دارد که آب را پمپاژ می کند .باغچه پر ازگل ها و درخت های جالب و زیبا است. پیدا می گوید : استاد به هر کشور خارجی که برای ارائه کنفرانس می رفت، سوغاتی می آورد .درخت دوشاخه ای که در باغچه وجود دارد اسمش کاتالپاست و از آفریقای جنوبی آورده شده است .چون اینجا قسمتی برای نگهداری حیوانات مختلف ازجمله بز و آهو و طاووس و پرندگان مختلف وجود دارد، پشه زیاد است و ممکن است اذیت شوند اما این درخت پشه ها را از خانه دور می کند . گونه ای از سرو توجهم را جلب می کند. پیدا می گوید: این سرو تنها نمونه ای است که میوه خوردنی دارد و دکتر آن را از بلژیک آورده است . علاقه و احترام او به طبیعت را می توان در گوشه خانه مشاهده کرد.هیچ کدام از درخت ها قطع نشده و درخت ها از وسط ساختمان بیرون آمده است. پیدا در این مورد می گوید: گیاه ریه یک شهر است.دکتر حسابی هم به درختان اهمیت زیادی می داد .به همین دلیل جوری این ساختمان ها را ساخته اند که به درختان آسیب نرسد. استاد همیشه می گفت اگر بلد باشیم با طبیعت و حیوانات چگونه برخورد کنیم با انسان ها نیز درست برخور د خواهیم کرد. پیدا، سیستم باران مصنوعی را که نشانم می دهد ،حیرتم افزون می شود .برای تلطیف فضا، و ایجاد فضای خاطره انگیز با باران، این سیستم تعبیه شده تا هرگاه به این احساس نیاز داشتیم ،بتوانیم آن را به وجود بیاوریم. پس از بازدید از قفس پرندگان انواع و اقسام قرقاول و طوطی و مرغ و عشق و آنقوت و ...... مرغ و خروس و.... و ساختمان حیوانات بز و طاووس و آهو به بازدید از موزه دکتر حسابی که در سمت غربی ساختمان قرار گرفته می روم . مدارک و افتخارات و مدال ها،کتاب های نوشته شده، جملات ماندگار دکتر حسابی،وسایلی که اختراع کرده اند،دفترچه یادداشت های روزانه،دفتر نت موسیقی، نقاشی به شکل جمجمه که از نزدیک تصویر دو زن به چشم می خورد، نمونه عینک های دکتر،سازهای متعلق به استاد،وسایل اسکی و کوهنوردی استاد و.........همه این اشیا یادگارهای استاد است. پس از بازدید از موزه؛ به داخل ساختمان مسکونی که دکتر در آنجا زندگی کرده است می روم. ستون خانه مداد است از ایوان بالا می روم که وارد ساختمان شوم .اول ورود، ستونی به شکل مداد به چشم می خورد .دستیار استاد می گوید: نشانه فیزیکی فرهنگ، مداد است .ستون این خانه نیز مداد است که خود دکتر دستور ساخت آن را داده است. وارد پذیرانی می شوم.اینجا همان جاست که بزرگان و اندیشمندان آن زمان در آنجا جمع می شدند و جلسات مثنوی خوانی و سایر جلسات را برگزار می کردند.. مهندس ایرج حسابی پسر دکتر هم که هواپیمایش تأخیر داشته، برای گفتگو خودش را با عجله به خانه رسانده است.پس از رسیدن او متوجه می شوم،ناخودآگاه روی صندلی ای نشسته ام که زمانی زنده یاد فریدون مشیری شاعر روی آن می نشسته و با پروفسور حسابی گفتگو می کرده است. جالب این است که در این خانه هرکدام از بزرگان ازجمله شهید مطهری و علامه جعفری و فریدون مشیری و......صندلی خاص خود را داشتند از ایرج حسابی درباره ویژگی های معماری خانه می پرسم، می گوید: خانه های قدیمی به گونه ای ساخته می شدند که دو هشتی در آن وجود داشت و یک طرف آن نان و طرف دیگر آب گذاشته می شد تا اگر غریبه ای در حال عبور از کوچه بود و احساس گرسنگی و تشنگی می کرد،بتواند از آن استفاده کند.بالای خانه نیز سقفی وجود داشت تا در هنگام برف و باران بتواند زیر آن ،پناه بگیرد .دکتر نیز با دعوت از معماران گلپایگانی سقفی را با مشقت فراوان ساختند و اشعار زیبای سعدی را بالای آن نقش کرده اند تا به همه بگویند انسان نباید کسی را اذیت کند. از فرزند استاد درباره کف پوش های زبر خانه استاد می پرسم،می گوید:در منزل استاد، کف حیاط را گونه ای طراحی کرده بودند که فرش و سنگ فرش، باعث می شد آب در آن جمع شود و رطوبت نگه داشته شده محوطه حیاط را تمیز و خنک کند.این کاری است که در باغ فین کاشان و ارم و در ایران باستان انجام می شد. نمای منزل آقای دکتر، سنگ تیشه ای بود که در زمستان خراب نشود و در داخل استفاده از پله های آجری برای سلامت افراد در نظر گرفته شده بود . حسابی ادامه می دهد: طول ایوان و ارتفاع سقف به گونه ای در نظر گرفته شده تا در فصل زمستان که آفتاب مایل است اتاق به وسیله نور خورشید گرم کند و در تابستان که عمودی است نور آفتاب به داخل نتابد تا خنک بماند. پی خانه و دیوار خانه و جرز آن به دلیل عایق بندی در دمای 15 درجه زیر صفر خانه با بخاری یک کیلوواتی گرم می شد و صرفه جویی در مصرف انرژی اتفاق می افتاد.سقف را سفید کرده بودند تا نور که منعکس می شود اتاق روشن شده و لازم نباشد چراغ زیادی در اتاق روشن بماند. به گفته ایرج حسابی معمار این خانه 135 اتاقی، حاج غلامحسین تفرشی و ویکتور، معمار روس بود که پدر استاد از روسیه با خودش آورده بود .ویکتور معتقد بود رنگ اتاق باید رنگ طبیعی باشد و رنگ شیمیایی باعث بیماری ساکنان خانه خواهد شد و در آن زمان از رنگ طبیعی در این خانه استفاده شد . وی درباره ساخت ساختمان های ضد زلزله، توجه به امنیت خانواده و ساخت حفاظ در خانه و میله دور حوض خانه و اختراع آیفون برای اتاق های خانه و تأکید دکتر بر کار و تلاش با شعف خاصی صحبت می کند . مهندس ایرج حسابی بر اساس خاطرات پدرش کتابی به نام « استاد عشق» نوشته و در آن به شرح خدمات و تلاش های استاد اشاره کرده است. آرزوافشارزاده

انتهای خبر/پیام ساختمان

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×