دست روستا زیر تیغ شهر
فقدان امکانات لازم در روستاها سبب میشود تا بخش عظیمی از ساکنان به دنبال زندگی بهتر به کلانشهرها مهاجرت کنند اما این پدیده اغلب تبدیل به معضلاتی هم برای روستائیان و هم برای شهر مقصد میشود.
گروه ساخت وساز : فقدان امکانات لازم در روستا ها سبب می شود تا بخش عظیمی از ساکنان به دنبال زندگی بهتر به
کلانشهر ها مهاجرت کنند اما این پدیده اغلب تبدیل به معضلاتی هم برای روستائیان و
هم برای شهر مقصد می شود . زیرا روستائیان عمدتا قشری هستند که حرفه خاصی ندارند و در یک
کلام بر تعداد نیروی غیرمتخصص شهر می افزایند و از طرف دیگر به دلیل فقدان تطابق فرهنگی با
ساکنان کلانشهر ها و سطح پایین درآمد شان در بسیاری از موارد یا دچار انحرافاتی در تأمین
اقتصاد خانواده می شوند یا با مشقت زندگی شان را ادامه می دهند . ناصر یکی از کسانی است که به گفته خودش هوس مهاجرت از روستا به
شهر زندگی اش را به هم ریخت و هنوز هم افسوس این تصمیم نابه جا را می خورد . خواندن این گزارش را به شما توصیه می کنم :
انگشتان قطع شده کارگر
صدای کارگر و استاد نمی آمد . ستون ها بنا شده بودند اما خبری از دیوار و سفت کاری نبود . تنها صدای سرفه خشک نگهبان سکوت را در هم
می شکست . نزدیک تر رفتم و دستم را برای سلام و عرض ادب به نگهبان دراز
کردم اما نخواست دستش را جلو بیاورد. جا خوردم و سرم را پایین انداختم اما صورت
مهربانش گویی می خواست بگوید «می خواهم دستم را دراز کنم اما نمی توانم .» خودم را که طبق معمول معرفی کردم مرا دعوت به
اتاق کوچکش کرد . آنجا نشستیم تا صحبت کنیم و همان موقع بود که فهمیدم نگهبان
چند سال پیش هنگام کار در ساختمان براثر سقوط تیر آهن سنگین انگشتان دستش قطع
شده است . می گفت انگشتان دستم که قطع شد زندگی ام نابود شد چون نه
سرمایه ای داشتم نه دستان سالمی و مهم تر از همه نه بیمه ای که از من حمایت کند . کارفرما فقط هزینه های درمان را پرداخت کرد و نهایتا رأی دادگاه به گونه ای رقم خورد که نتوانستم غرامت چندانی بگیرم چون بخشی
از تقصیر را روی دوش کارگر فقیر دیگری انداختند که آه در بساط نداشت . در نهایت من ماندم و سه بچه قد و نیم قد
و یک همسر مریض که همین حالا هم نیاز به مراقبت دارد .
مهاجرت بد سرانجام از روستا به شهر
ناصر حرف هایش را اینگونه ادامه داد : تنها هنر من قبل از این حادثه این بود که
با تمام توانم کارگری می کردم اما حالا قادر به کار نیستم . هیچ کس من را با این وضعیت به کار نمی گیرد . سراغ سرایداری آپارتمان های مسکونی را هم که می گیرم ، می گویند تعداد افراد خانواده تان زیاد است و از طرفی . . . .
اینجا که رسید اشک از چشمانش سرازیر
شد و سرش را پایین انداخت و گفت : زمانی که در روستا زندگی می کردیم خیلی شاداب تر و خوشبخت تر بودم . نه اینکه بگویم وضعیتم خیلی بهتر بود؛ نه ، ولی اجاره نشین نبودم . چند گوسفند نگهداری می کردم و با استفاده از درآمد آنها اموراتم می گذشت اما بعد از مدتی همسرم گفت تا کی باید در روستا
زندگی کنیم . هوس رفتن به شهر به سرمان زد . اهالی روستا به من گفتند اداره زندگی در
شهر از توان تو خارج است اما من گوش نکردم و گفتم مگر من چه مشکلی دارم ؟ خلاصه اینکه به شهرستان نزدیک روستای
خودمان آمدم اما کاری برای من نبود . شنیده بودم که تهران کار زیاد است و آدم در جا های شلوغ پیشرفت می کند . پیش خودم گفتم باید تهران زندگی کنم . خلاصه اینکه به تهران آمدم اما همین که
آمدم متوجه شدم چیزی بلد نیستم غیر از اینکه بیل دستم بگیرم و کار کنم . صبح زود اطراف میدان های بزرگ تهران منتظر می ماندم و بعد از مدت کوتاهی سر ساختمان ها می رفتم . اما از صبح تا شب فقط کار می کردم که کرایه خانه ام را پرداخت کنم .
ناصر افزود : بعد از مدتی فهمیدم که مهاجرتم از اول
اشتباه بوده اما کار از کار گذشته بود . ما با همه چیز بیگانه بودیم و همه چیز برایمان عجیب به نظر می رسید تا اینکه همسرم افسردگی گرفت و فرزندان من هم در
محیط پر سروصدای تهران با هیچ کس نمی توانستند ارتباط برقرار کنند . در نهایت هم یک روز انگشتانم در حین کار
در ساختمان در اثر بی تجربگی خودم و سهل انگاری کارفرما قطع شد تا بدبختی من کامل شود . امروز حدود دو سال از آن تاریخ می گذرد . ای کاش به اندازه یک میلیون ام تهران به روستا ها هم اهمیت بدهند
تا امثال من دیار شان را ترک نکنند . خدا اموات این فامیلمان را بیامرزد که
کار نگهبانی ساختمان هایی که می سازد را به من می سپارد .
صنعت ساختمان؛ مقصد روستائیان
مهاجر
هرچند در تمام کشور های توسعه نیافته مهاجرت از روستا
به شهر نشانه ای از
تمایل عمومی جوامع به تحول و ترقی محسوب می شود ، اما اگر اسباب و وسایل کار و زندگی
برای مهاجرین روستایی در شهر فراهم نباشد که معمولا چنین است ، نه
تنها رونقی به فعالیت های اقتصادی نخواهد داد بلکه در
بسیاری از موارد جز افزودن به گروه درماندگان شهری ، اثر
دیگری نمی تواند داشته باشد .
ماجرای این
کارگر ، نمونه ای از مهاجرت های حساب نشده
از روستا به شهر بود . اغلب کسانی که از روستا ها وارد شهر های بزرگ می شوند ، به
دلیل اینکه حرفه ای بلد نیستند به عنوان کارگر
وارد صنعت ساختمان می شوند یا در برخی مواقع دنبال کار های مانند
کارگری در مناطق حاشیه ای می روند .
آثار مهاجرت از
روستا به شهر
در بررسی مسائل
و مشکلات شهری بیشتر از آنکه خود حاشیه نشینی به عنوان یک مسئله مطرح شود ،
عواقب و نتایج ناشی از آن مدنظر قرار می گیرد . به
دلیل حاشیه نشینی ، شهر های بزرگ قادر به تأمین امکانات
اقتصادی ، اجتماعی و رفاهی کافی برای شهروندان خود نیستند و هنوز هم حلبی
نشینی و گودنشینی ، سکونت خانوار در یک واحد مسکونی کوچک و غیربهداشتی ،
بیکاری و انواع اختلالات اجتماعی در چهره شهر های بزرگ دیده
می شود . آلودگی هوا ،
مشکل ترافیک ، مسئله ارتباطات تلفنی ، گران فروشی ،
احتکار ، کمبود مسکن ، زمین خواری و درنتیجه بالا
رفتن قیمت زمین شهری ، نارسایی سیستم برق رسانی و حوادث و عوارض ناشی از آنها زندگی
را برای بخش مهمی از جمعیت در شهر های بزرگ دشوار
می کند . بنابراین عدم کفایت امکانات
و خدمات شهری در مقابل انباشت سریع جمعیت در شهر ها از طریق
مهاجرت معروف ترین ،
آسان ترین و شناخته شده ترین این نتایج
است .
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :