وضعیت کارگران ساختمانی رضایت بخش نیست
کارگری ساختمان شغلی است که حتی در فهرست مشاغل غیررسمی هم جا و مکان مشخصی ندارد و آخرین انتخاب مردانی است که برای تأمین معاش خود و خانواده، «درمانده» می شوند.
گروه ساخت وساز: خسته
از نامهربانی روزگار و بی سرانجامی کنار جوی آب نشسته و به آینده ای که بهتر از
امروز نیست، می اندیشد. می داند که اگر چند روزی بیکار باشد، حتی به شام شب هم
محتاج خواهد بود و ادامه تحصیل فرزندانش غیرممکن است. به محض اینکه کارفرمایی را
در اطراف میدان می بیند، سریع سراغش می رود تا هر جور شده امروز را بیکار نماند
اما وضعیت دیگران هم بهتر از او نیست و با کم ترین دستمزد، کارفرما را راضی می کنند.
صحبت از کارگران ساختمانی است که در بدترین شرایط ممکن کار می کنند و متأسفانه
صدایشان در هیاهوی روزگار گم می شود. کارگرانی که برای تمام مردم سرپناه می سازند
اما خودشان نه سرپناهی دارند و نه پناهی.
آخرین و اولین انتخاب
کارگری ساختمان شغلی است که حتی در فهرست مشاغل غیررسمی هم
جا و مکان مشخصی ندارد و آخرین انتخاب مردانی است که برای تأمین معاش خود و خانواده،
«درمانده» می شوند. آخرین انتخابی که درواقع، نخستین انتخاب است وقتی از هیاهوی بیکاری
در شهر و دیار خودشان فرار کرده اند و از کنج پناهی که در پایتخت جسته اند هم، تصویر
متفاوتی نمی بینند و چاره ای جز «کارگر شدن» ندارند. آن هم در حرفه ای که به علت خساست
کارفرماها در تأمین هزینه الزامات ایمنی، روی بالاترین پله آمار تلفات جانی نیروی کار
ایستاده است. کارگری ساخت وساز، مهارت زیادی لازم ندارد جز آنکه بلد باشند حداقل های
مزایا و حرمت انسانی را بپذیرند و از هر امید به ارتقا و پیشرفت دل بکنند. شغلی که
نهایتش: اگر ماندگار شوند و سالم بمانند، می رسد به «استاد بنایی» که آن هم باز بی آتیه
است.
شغل بی آینده
کارگران ساختمانی نه فقط در ایران که در تمام کشورها، بیشترین
قربانیان حوادث شغلی هستند اما با دو تفاوت عمده؛ در باقی کشورها، 25 درصد از هزینه
ساخت وساز برای تأمین ایمنی کارگران هزینه می شود و 17 درصد حوادث شغلی برای کارگران
ساختمان اتفاق می افتد، اما در ایران فقط 5 درصد هزینه ساخت پای الزامات حفظ امنیت
نیروی کار می رود و به همین دلیل 50 درصد حوادث شغلی در ایران مربوط به کارگران ساختمانی
است. کارگرانی که از مزایای قانونی بی بهره اند و شغلی را به ناچار پذیرفته اند که
بازنشستگی و تأمین آتیه در سال های کهنسالی هم در ادبیاتش جایی ندارد.
بااین حال فعالان عرصه کارگری معتقدند؛ علت اصلی پایمال شدن
حق کارگران ساختمانی و محرومیت آنها از بیمه بازنشستگی طی سه دهه گذشته، طمع کارفرمایان
و حمایت های برخی نمایندگان در ادوار مجلس بوده که با مسکوت گذاشتن قوانین، سنگ اندازی
در مقابل قوانین موجود یا تلاش برای منفعل کردن قوانین انتفاعی برای کارگران ساختمانی
تلاش کرده اند حداقل مزایای موجود را همچنان در چاله بیندازند تا بیرون کشیدن پیکر
نحیف و زخم خورده این تعهدات، اجرای آن را دشوار یا غیرممکن کند.
قانون چه می گوید؟!
وجود قرارداد کار از اولیه ترین و بدیهی ترین لوازم
تعریف روابط میان کارفرما و کارگر است. این در حالی است که کارگران ساختمانی از
این مهم محروم بوده و جای بسی تأسف است که بگوییم کارگران ساختمانی حتی از نعمت
داشتن قرارداد موقت نیز محروم هستند
.همچنین
با استناد به ماده 148 قانون کار ، کارفرمایان کارگاه های مشمول این
قانون مکلف اند نسبت به بیمه نمودن کارگران واحد خود اقدام نمایند و در صورت عدم
رعایت این ماده قانونی ، کارفرمایان مشمول جریمه می گردند. بنا به تعریف کارگاه های
مشمول قانون کار ،کارگاه های ساختمانی حتی با تعداد کارگران کمتر از 10 نفر نیز مشمول این
ماده قانونی هستند و بیمه نمودن کارگران ساختمانی از وظایف کارفرمایان این کارگاه ها
است، اما متأسفانه کارفرمایان تاکنون با توجیهاتی نظیر فصلی بودن کار ساختمانی هرگز قانون کار را مانند سایر بخش های تولیدی و خدماتی در
کارگاه های ساختمانی اجرا نکرده اند و این ضعف بنیادی مشکلات متعددی نظیر کیفیت
نامناسب ساختمان سازی ، عدم نظارت پذیری مؤثر به دلیل غیرحرفه ای بودن مالکان و
مجریان و همچنین وضعیت نامناسب کارگران ساختمانی به وجود آورده است.
متن کامل این گزارش در نشریه شماره
207 پیام ساختمان به چاپ می رسد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :