اکونومیست بررسی می کند؛
بازار مسکن جهان ورشکسته است
هفته نامه اکونومیست ( The Economist ) که به مدت 173 سال است در لندن منتشر می شود ، 18 آوریل 2015 برابر با 29 فروردین 1394 درگزارشی که ترجمه آن در زیر می آید ، اوضاع بازار مسکن جهان را به این شرح توصیف کرده است
گروه ترجمه : هفته نامه اکونومیست ( TheEconomist ) که به مدت 173 سال است در لندن منتشر می شود ، 18 آوریل 2015 برابر با 29 فروردین 1394 درگزارشی که ترجمه آن در زیر می آید ، اوضاع بازار مسکن جهان را به این شرح توصیف کرده است :شرایط بازار مسکن دو کشور چین و یونان مشابه هم است با این تفاوت که چین به عنوان نیروگاه اقتصاد جهانی که تولید ناخالص داخلی آن در طول 10 سال گذشته حدود 158 درصد رشد داشته است و یونان ، آشفته بازاری است که اقتصاد آن در طول همین دوره زمانی 18 درصد منقبض شده و یک چهارم نیروی کار آن بیکارند . با این اوصاف چین طبعا یونان را زوج چندان جذابی برای خود نمی بیند ، اما آنچه پیوند آنها را در آخرین همایش قیمت جهانی ملک رقم می زند کسادی بازار مسکن هر دو است .اکونومیست ، معاملات مسکن را در 26 بازار سراسر جهان دنبال می کند . این بازار جمعیتی بالغ بر 3 میلیارد نفر را در برگرفته است . به طورکلی اکنون قیمت ها در 19 بازار با رشدی به طور متوسط 2/5 درصد در سال رو به افزایش اند ، اما در چین اوضاع مطلوب نیست . به نظر می رسد رونق ساخت وساز آن که در طول یک دهه گذشته جاری بود ، رو به پایان باشد . بیشتر کشور های حوزه منطقه یورو هم حال چندان خوبی ندارند و در تلاش اند تا پس از یک ورشکستگی شدید دوباره بهبود یابند . بنابراین در این منطقه هم قیمت ها رو به کاهش هستند .اختلافات گوناگونی در بازار جهانی مسکن موج می زند ، اما هنوز یک نقطه مشترک برای ایجاد هماهنگی و اتحاد بین آنها وجود دارد؛ سهولت در دریافت وام . بازار ها برای تقویت ضعف تقاضای جهانی مسکن در تلاش اند و دراین بین بانکداران عمده ، سیاست های مالی خود را فرا منبسط کرده اند . نرخ سود وام مسکن کاهش تاریخی پیدا کرده و هم اکنون نرخ بهره وام با نرخ ثابت سی ساله در آمریکا چهار درصد است .در همین راستا اکونومیست مسیر قیمت مسکن را با دو معیار بررسی می کند : اجاره بها و درآمد . ( جدول شماره 1 ) اگر بهای مسکن از میزان درآمد اعضای جامعه پیش بیفتد ، حباب مسکن شکل می گیرد . براساس این دو معیار ، قیمت ملک در هفت مورد از 26 کشوری که در این متن بررسی می شود ، بیش از 25 درصد گران تر از قیمت واقعی آن وانمود می شود و این اتفاق به ویژه در استرالیا ، بریتانیا و کانادا برجسته تر است .در آمریکا پس از انجام یک سری اصلاحات ، قیمت ها تقریبا به میزان معقول خود رسیده اند و افزایش آنها نسبت به سال 2011 ، حدود 24 درصد بوده است .در ایرلند ، قیمت ها با سریع ترین حالت ممکن در حال رشد هستند ، اما هنوز به نقطه ای که قبل از بحران در آن قرار داشتند ، نرسیده اند . در این کشور هم مانند بسیاری از کشور های دارای بازار ظاهرا شناور ، پایتخت فعال تر از بقیه مناطق است . قیمت ها در دوبلین پایتخت ایرلند 21 درصد افزایش یافته درحالی که در سایر شهر ها این افزایش فقط 8 درصد بوده است .این روایت در مورد بریتانیا هم صدق می کند؛ جایی که مالکیت یکملک در آن یک دغدغه فکری در سطح ملی است . قیمت ها در لندن طی چهار سال گذشته 40 درصد افزایش داشته است ، اما در مناطق دیگر انگلیس این افزایش قیمت فقط 15 درصد بوده است .گفتنی است در سال های اخیر قیمت مسکن در انگلیس از درآمد مردم سبقت قابل توجهی گرفته و باعث شده نسبت خانوار هایی که مالک خانه خود هستند از 76 درصد در سال 1999 به 64 درصد در سال 2013 برسد . دولت ائتلافی فعلی البته مساعدتی برای تسهیل این شرایط داشته است ، ازجمله کاهش مالیات بر معاملات خانه های ارزان تر و دادن کمک هزینه به خانه اولی هایی که برای نخستینبار می خواهند مالک یک ملک شوند . بیشتر احزاب هم قول اتفاقات خوب این چنینی را برای انتخاباتی که قرار است در ماه می برگزار شود ، می دهند . اما آنچه فعلا بر جای مانده ، مشکلات است .بدترین نابسامانی بازار مسکن در استرالیا و کاناداست . دراسترالیا قیمت اجاره بهای مسکن 61 درصد و در کانادا 89 درصد بیشتر از میزان واقعی است .احتمالا وقتی صندوق بین المللی پول هشدار می داد که آنچه بانکداران عمده «سیاست های کلان مصلحتی» می نامند و برای حل مشکلات بر آن تکیه زده اند هم نمی تواند برای توقف این حباب های اقتصادی کافی باشد ، چنین مصائبی را در نظر داشت .در این احوالات ، اگرچه اقتصاد اسپانیا رشد جدیدی را تجربه می کند ، اما در آنجا هم قیمت ها هنوز رو به کاهش می باشد ، همان اتفاقی که در فرانسه و ایتالیا در حال وقوع است . اکنون جمعیت اسپانیا حدود 200 هزار نفر کمتر شده که این کاهشبه دلیل مهاجرت بیکارانی بود که برای دستیابی به فرصت های شغلی به کشور های دیگر مهاجرت کرده اند . سه سال قبل از بحران اقتصادی سال 2012 این کشور ، جمعیت آن سالانه حدود 800 هزار نفر رشد داشت.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :