menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

معماری که انقلاب کرد

عکس شماره 3251 معماری-که-انقلاب-کرد

در سال 1312 در ورامین متولد شد . دوره متوسطه را در دبیرستان های البرز و هدف تهران گذراند . او دوره مقدماتی 2 ساله معماری را در سال 1334 در دانشکده هنر های زیبای دانشگاه تهران به اتمام رساند . سپس جهت ادامه تحصیل در رشته معماری به ایتالیا عزیمت کرد و در مقطع ارشد از دانشکده معماری رم فارغ التحصیل شد و دوره دکترای خود را در سال 1341 در دانشگاه پلی تکنیک تورین به پایان رساند

درویش در سال 1312 در ورامین متولد شد . دوره متوسطه را در دبیرستان های البرز و هدف تهران گذراند . او دوره مقدماتی 2 ساله معماری را در سال 1334 در دانشکده هنر های زیبای دانشگاه تهران به اتمام رساند . سپس جهت ادامه تحصیل در رشته معماری به ایتالیا عزیمت کرد و در مقطع ارشد از دانشکده معماری رم فارغ التحصیل شد و دوره دکترای خود را در سال 1341 در دانشگاه پلی تکنیک تورین به پایان رساند جهانگیر درویش از معماران مطرح معاصراست؛ همتراز هوشنگ سیحون ، حسین امانت و . . . . وی تاکنون آثار ماندگاری در داخل و خارج کشور از خود به یادگار گذاشته است . طراحی و اجرای ساختمان ورزشگاه تختی ، ساختمان تلویزیون تهران ، ساختمان تلویزیون بندرعباس ، ساختمان تلویزیون شیراز و مرکز تلویزیون ارومیه و همچنین طراحی و ساخت تعدادی بنای فاخر در آمریکا ، ایتالیا و آلمان از جمله آثار این معمار به نام و صاحب سبک است . فرصت مغتنمی دست داد تا با مهندس جهانگیر درویش در خانه هنرمندان گفتگوی صمیمانه ای داشته باشیم هنگامی که از این معمار هشتاد و دوساله در باره آثار و عملکردش سؤال می کنیم شوق و شعفی وصف ناپذیر به او دست می دهد و هر ماجرا را با ذکر جزییات برای ما توضیح می دهد . لطفا تاریخچه ای از آنچه که تا کنون انجام داده اید بیان کنید . یادم هست در دوران جوانی آنقدر کار می کردم که ناهار و شامم را در دفتر کارم می خوردم . در تمام دورانی که کار معماری انجام می دادم ، مدیر استخدام می کردم که خودم بتوانم کار معماری انجام دهم . اولین کار هایی که انجام دادم در ایتالیا بود . بلافاصله بعدازاینکه درسم تمام شد پروژه ای به من ارجاع شد که باید به رئیس پلی تکنیک می دادند . من هم طرحی که اصلا ربطی به قضیه نداشت بدون عدد و رقم به آنها تحویل دادم اما به من تلفن کردند و گفتند ما نفهمیدیم چه کشیده ای ولی از این خطوط فهمیدیم که این کار باید به شما سپرده شود . این اولین کار حرفه ای من بود . حدود 6 سال از سال دوم تا سال آخر دانشکده روی تز خودم که موضوع آن « مقاومت تحت شکل و درک و احساس سازه» بود کار کردم . برای خود من اشکالی که به دلیل شکل شان مقاوم اند نه به خاطر جنس مصالح بسیار جالب هستند . سفر های زیادی به دور دنیا داشتم . حدود سه ماه تابستان اروپا را می گشتم . پایان نامه خودم را در کتابخانه نظام معماران سوئد تهیه کردم . از اول تا آخر که در دانشکده بودم می دانستم باید روی چه چیزی کار کنم . اولین پروژه ای که به صورت حرفه ای انجام دادید چه بود ؟ اولین پروژه من ساخت سقف نازک بتنی برای ساختمان مرسدس بنز بود . تمام جلسات من در آلمان برگزار می شد . زمان افتتاح پروژه ، اسقف شهر و شهردار هم آمده بودند . شهردار حرف بسیار قشنگی به کارفرما زد : «به این معمار هرچقدر پول می دهی در لیست درآمدت بگذار و در لیست هزینه ها نگذار چون کاری که این معمار انجام داده ارزش آن بسیار زیاد است .» نقطه اوج کار شما ورزشگاه تختی بود این کار را چگونه ساختید ؟ پروژه های زیادی در خارج از کشور انجام دادم . بعدازآن به من گفتند چرا در مملکت خودت کار نمی کنی ؟ به ایران آمدم و پروژه های ساختمان های تلویزیونی و استادیوم ورزشی تختی به من سپرده شد که بر اساس سازه بود . معماری و سازه را نمی توان از هم جدا کرد . آن زمان میزبانی مسابقات آسیایی را به عهده داشتیم و بدون کامپیوتر و تجهیزات مدرن این ورزشگاه ساخته شد . چند وقت پیش در یکی از روزنامه های خارج از کشور این ورزشگاه ، بزرگ ترین سازه کابلی در دنیا لقب گرفته بود . یادم هست زمانی که به استاد «مایکوفسکی» معمار مطرح در انگلیس قبل از آنکه فوت کند گفتم ؛ ماکت این سازه را می سازی، گفت : « چه کسی می تواند سازه ای که 245 متر دهانه آن است را نسازد و قبول نکند .» مدل آن در مدت زمان طولانی ساخته شد و پروژه بزرگی بود که نوآوری های زیادی هنگام ساخت آن اتفاق افتاد . از پیمانکار بزرگی در آلمان به نام «دگر هوف» پرسیدم؛ حاضری این کار را انجام دهی ؟ وی گفت من جرئت نمی کنم ! با خودم گفتم باید فرد دیگری را پیدا کنم . بنابراین پروژه را به مناقصه عمومی گذاشتم و دیدم کسی سقف کابلی را اصلا نمی شناسد . پیمانکار برنده مناقصه را با خودم به خارج از کشور و فرانسه بردم تا ببیند کابل را چگونه می سازند و چگونه به کابل بست های سربی می زنند . سپس تعدادی کارگر الجزایری پیدا کردم که بلد بودند کابل را چگونه نصب کنند . ظاهرا کار دشواری بوده است کار واقعا سختی بود . آن موقع نه تنها کامپیوتر برای محاسبات نبود ، بلکه تمام نقشه ها با دست بود . نقشه هایی که امروزه فکر می کنند با «تری دی» کشیده شده است . کار بسیار پر زحمتی بود و نحوه ساخت این پروژه ، در کتاب های درسی دانشکده های معماری آلمان ، بوزار فرانسه و شیکاگو وارد شده است . زمانی که از من می پرسیدند چگونه این کار را ساختی ؟ می گفتم شبانه روز مشغول کار بودم. فکر نمی کنم مجله ای در دنیا باشد که عکس این پروژه را چاپ نکرده باشد . حتی جامعه نظام معماران در آمریکا این پروژه را می شناختند . به نظرم اجرای این پروژه امروز هم کار سختی است و انجام دادنش مشکل است . شما فکر کنید 5 میلیون کیلوگرم آهن قرار است روی یک متر و نیم ستون بنا شود . پی سازی پروژه بسیار سخت و آهن ریزی اینجا معمولی نبود . نوآوری های زیادی چه در سیستم پوشش کششی و چه در استخوان بندی بتنی انجام شد که در مقایسه با سایر استادیوم های خارج از کشور می توان گفت جزییات جالب و تازه تری دارد . شما پروژه بسیار بزرگی هم در تگزاس آمریکا انجام دادید درباره آن بگویید برای فرصت مطالعاتی به آمریکا رفته بودم که آنها کارهایم را دیدند و گفتند باید همین جا کار کنی . بنابراین یک کنکور هم از من گرفتند . امتحان من این بود که قرار بود یک مرکز تفریحی و ورزشی برای 12 هزار نفر طراحی شود . از سراسر آمریکا آرشیتکت های بزرگ و پولدار دعوت شده بودند . من هم گفتم پول ندارم که خود شان 8 هزار دلار به من دادند تا در مسابقه شرکت کنم . من هم فقط ده صفحه برنامه نوشتم درصورتی که دیگران ماکت های بزرگ کشیده بودند . من فقط نوشته بودم چه کار هایی باید انجام شود و چه کار هایی انجام نشود . در نهایت ناباوری ، پروژه بسیار بزرگ که یک شهر سرپوشیده بود و باید 12 هزار نفر را در آن جای می دادم به من سپرده شد . دو نفر مهندس ناظر از ایران برای پروژه گمارده بودم . یادم هست یک بار که برای نظارت پروژه رفته بودم ، دست یکی از مهندسان شن کش دیدم . از او پرسیدم « داری چکار می کنی ؟»گفت «امروز نتوانستم کارگر بیاورم و خودم مشغول شدم .» به طور کلی روشم در کار ها همراه با دوستی و صمیمیت بود . ساختمان تلویزیونی بندرعباس ساخته شده در سال 1347 هم جزو افتخارات شماست . در باره این پروژه بگویید . معماری این ساختمان در بنیاد آقاخان در ژنو و نیویورک ثبت شده و ما آن را 60 روزه ساختیم . کارفرما عجله داشت و ما هم 24 ساعت شبانه روز کار می کردیم . معماری ساختمان سنتی بود اما یک استراکچر مدرن داشت و با الهام از نوعی خانه بومی ساخته شده در بندرعباس ، آن را ساختم . این ساختمان ، در دو زلزله مهم بندرعباس ، یک ترک هم برنداشته است چون ساختمان را روی ماسه ساختم . آن موقع برخی با من مخالفت کردند که چرا ساختمان را روی ماسه می سازی . از هیئت دولت وقت هم آمدند ببینند به راستی ساختمان 60 روزه ساخته شده که رئیس هیئت دولت وقت دستش را روی شانه من گذاشت و گفت اگر 5 نفر مانند تو داشتم انقلاب می کردم . ساختمان تلویزیونی صداوسیما در تهران هم که اثر من است ، در مقابل 9 ریشتر زلزله مقاوم است . این ساختمان با بتن آرمه ساخته شده و ستون و سقف آن یکپارچه و سقف آن هم مشبک بود . البته در آن زمان کسی با بتن کار نمی کرد .آرزوافشارزاده

انتهای خبر/پیام ساختمان

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×