توسعه دستوری نیست
به عنوان یک خبرنگار حوزه ساختمان و مسکن، بسیار شاهد بوده ام که افراد در مناسب مختلف و مجالس متفاوت، به بیان آمار و ارقامی از متوسط عمر ساختمان در ایران و جهان پرداخته اند که بسته به حال و هوای مجلس و محفل، این اعداد و ارقام ده ها و صدها سال متفاوت اند.
به عنوان یک خبرنگار حوزه ساختمان و مسکن، بسیار شاهد بوده ام که افراد در مناسب مختلف و مجالس متفاوت، به بیان آمار و ارقامی از متوسط عمر ساختمان در ایران و جهان پرداخته اند که بسته به حال و هوای مجلس و محفل، این اعداد و ارقام ده ها و صدها سال متفاوت اند. اما به راستی متوسط عمر ساختمان در ایران چه قدر است و یک ساختمان بعد از تکمیل، تا چند سال سرپا می ماند و بدون نیاز به تخریب، با تعمیرات جزئی قابل استفاده و سکونت است؟ تأثیر استفاده از مصالح استاندارد بر عمر ساختمان ها چه قدر است؟ نامرغوب بودن و غیراستاندارد بودن کدام مصالح تأثیر منفی بیشتری بر عمر مفید ساخته ها می گذارد؟ چگونه می توان فهمید که در این فرایند، سهم کارگران فاقد مهارت و استادکاران سنتی به چه میزان است؟ آیا عمر مفید ساختمان ها در کشور ما 20 تا 30 سال است که با صنعتی سازی، می توان آن را به بیش از 50 سال رساند یا به طور کلی در مقایسه با کشورهای پیشرفته کمتر است؟! در موقع خروج از یکی از این گونهنشست ها، که سخنران آمارهای غلط و مشکوک خود را ارائه کرده بود، مهندس حجت الله عامری را دیدم و خواستم نظر او را در خصوص این آمارها بدانم. وی عضو هیئت مدیره سازمان نظام مهندسی استان گلستان و عضو شورای مرکزی سازمان دوره پنجم است.پیام ساختمان: در مورد متوسط عمر ساختمان ها در ایران چیزهای متفاوتی می گویند. نظر شما در این مورد چیست؟ گفته می شود چند برابر اروپاست! ولی معلوم نیست این حرف ها به استناد چه آماری گفته می شود. کدام کار آماری انجام شده است؟ به نظرم پروژه آماری و پژوهشی درست و حسابی برای این موضوعات باید تعریف و اجرا کرد. اگر ما می خواهیم در صنعت ساخت و سازمان اصلاح ساختاری انجام دهیم از اولین فوریت ها، انجام کارهای آماری است تا ببینیم پیش فرض های فعلی ما چه قدر درست و منطبق با واقعیت هاست. با این کار برایمان مشخص می شود که باید از کجا، به کجا برویم. در این زمینه متأسفانه نه تشکیلات غیردولتی مثل سازمان نظام مهندسی و نه بخش دولتی مثل وزارت راه و شهرسازی و مرکز تحقیقات تا آنجا که من سراغ دارم هیچ کار علمی انجام نداده اند تا بتوان آن را به عنوان یک مدل به همه کشور تعمیم داد.پیام ساختمان: پس تکلیف این حرف هایی که در مورد متوسط عمر ساختمان در ایران گفته می شود چیست؟حرف هایی که گفته می شود مربوط به یک دهه قبل است و الان هم همان حرف ها گفته می شود! چون کاری پژوهشی و آماری در این خصوص انجام نشده حتی از ظاهر صحبت ها هم معلوم است که این گفته ها غیرقابل استناد و غیرعلمی است. سؤال من این است که چه طور طی 10 سال گذشته متوسط عمر ساختمان ها در ایران ثابت مانده است؟ این عددها غیرمستند هستند که روی آنها کار علمی انجام نشده است.پیام ساختمان: چه کسی یا نهادی باید کار علمی کند؟به نظر من سازمان نظام مهندسی و مراجع دولتی که در تصمیم گیری های کلان نقش دارند باید برای آن برنامه ریزی کنند. وقتی در قالب برنامه های توسعه ای، برای مسکن مردم و نسل های آینده برنامه ریزی می کنیم، حتماً باید کارهای ما مستند و زیرساخت های کارهایمان آماری باشد. چون بر اساس این آمارهاست که قرار است نیازهای دهه های آینده را تشخیص بدهیم و تصمیم بگیریم که چه زیرساخت هایی را باید ایجاد کنیم یا برای ساخت و تولید مصالح ساختمانی، تربیت نیروی انسانی و ... بر اساس نیازهای آینده بتوانیم به ارقام در دست تکیه کنیم. متأسفانه اصلاً این کارها انجام نمی شود.پیام ساختمان: آیا نباید سازمان نظام مهندسی در این مورد جدیت بیشتری از خود نشان دهد؟سازمان نظام مهندسی چون هزینه های خودش را از محل درآمدهای خودش تأمین می کند در بحث مسائل پژوهشی خیلی وارد نشده و در آن تعریف پروژه های پژوهشی در سطح کلان نداریم. به نظرم شورای مرکزی سازمان نظام مهندسی کشور به نمایندگی از نظام مهندسی های کشور باید دست به کار آماری در کل کشور بزند. باید برنامه ای تدوین کنیم که ظرف دو سه سال آینده حتماً به عددهای قابل استنادی برسیم تا مبنای برنامه ریزی برای دهه های آینده باشند.کار آماری نیاز به مطالعات میدانی دارد. مثلاً بخش زیادی از ساختمان های ما در دهه های گذشته ساخته شده اند و اگر بخواهیم بفهمیم که چند درصد از این ساختمان ها مقاوم هستند نیاز به تست های مخرب و بررسی های آزمایشگاهی و مطالعات میدانی داریم که هیچ کدام از اینها در حد کلان انجام نشده است. البته در پنج شش سال گذشته سازمان نوسازی مدارس کشور موضوع مقاوم سازی را در پروژه های خودش تعریف و اجرا کرد یا دستگاه های دولتی، موضوع مقاوم سازی پروژه های خودشان را تعریف و اجرایی کردند و دست به کار مقاوم سازی ساختمان های مهم و حیاتی خودشان زدند، مثل بیمارستان ها و مراکز حساس کشور ولی در ساختمان های مسکونی عادی و مراکز عمومی مثل مراکز تجاری و اداری بخش خصوصی این اتفاق نیفتاده است.پیام ساختمان: ظاهراً این موضوع خیلی برای شما اهمیت دارد؟دقیقاً، چون رسیدن به "توسعه" به صورت دستوری امکان پذیر نیست و نمی توان با یک فرمان از بالا؛ به توسعه یافتگی دست پیدا کرد. این امر نیاز به برنامه ریزی دارد و اصلاً توسعه امری بر مبنای برنامه ریزی است. توسعه یافتگی به شدت به مطالعات آماری دقیق، برنامه ریزی صحیح و اجرای درست وابسته است. خواسته ها، هدف ها و نیازهای ما باید با مطالعات آماری سنجیده و مطابقت داده شود و بر اساس آن برنامه های توسعه ای تدوین شود. در غیر این صورت اتفاق خاصی نمی افتد و وضع در بهترین حالت همین خواهد بود که هست. توسعه "دستوری" نیست بلکه "برنامه ای" است. اینکه بنشینیم و تصمیم بگیرم توسعه یافته بشویم که نمی شود. این امر نیاز به کار علمی شبانه روزی، منظم و مرتب دارد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :