میراث در قاب92
گروه معماری و دکوراسیون: سال 91، سالِ تخریب خانه های تاریخی، سال رویش سبزه و جلبک، نه در دامنه رود که روی سنگ های خواجو و تخت جمشید و در یک کلام سال از دست در رفتن سررشته بسیاری از وجوه میراث فرهنگی کشور بود. سالی که «اهم فی الاهم» کردن مدیران کار را به جایی رسانید که «تار ایرانی» ثبت جهانی نشد اما «شکار کبک بختیاری» به ثبت ملی رسید. سالی که لاله زار نجات نیافت اما برج های تجاری آن یکی بعد از دیگری برخانه دایی جان ناپلئون سایه افکندند. سالی که عظیم ترین کتابخانه سازمان میراث فرهنگی با انبوهی از اسناد و مدارک بیمانند، گم شد اما باستان شناسان صاحب خانه شدند. سال 91 برای دوستداران میراث فرهنگی، سال از دست در رفتن سررشته چیزی بود که سازنده دیروز و فرداست و حالا در میان بده بستان های سیاسی قربانی مصلحت میشود. متن زیر نگاهی دارد به 2 مقوله مهم که به عقیده فعالین میراث در سال 92 با حساسیت تمام پیگیری خواهد شد. کتابخانه مورد نظر در شبکه موجود نیست کوچ های ناموفق درست از لحظه آغاز سفر قابل شناسایی هستند و اگر این موضوع جدیتر از یک خرافه سرخپوستی باشد قطعاً انتقال سازمان میراث فرهنگی از تهران به شیراز نمونه واقعی این ضرب المثل آمریکایی است. سازمان میراث فرهنگی درست چند روز بعد از آنکه دولت از خلوت کردن تهران سخن گفته بود، پیشقدم شد تا کارمندانش را به شیراز برده و پایتخت را خلوت تر کند. این تصمیم که در نگاه اول یک شوخی بود کمتر از یک هفته بعد به اجرا درآمد و در میان بهت و ناباوری همه و به خصوص کارمندان سازمان، کامیونت ها آمدند و هر آنچه در سازمان میراث بود را بار کردند تا به محل کار جدیدشان برده شود. دو سال بعد و در سال 91 قرعه به نام کارمندان ناراضی سازمان خورد و کوچ ناموفق پایان یافت. در این میان اما اصلیترین ضربه کوچ به کتابخانه زبان بسته ای خورد که بیش از دو دهه قدمت داشت ؛ گم شدن کتابخانه سازمان میراث فرهنگی داغ ترین خبر سال 91 این حوزه نبود، بلکه تلخ ترین شان بود چراکه اشک بسیاری از قدیمیهای میراث را درآورد. همان هایی که با خون دل، سال ها از این گنجینه کم نظیر مراقبت کرده بودند و حالا حتی نمیدانستند در این اسباب کشی اجباری چه بلایی سر این دردانه های خاموش آمده است. یکی میگفت ؛ کتاب ها در یک کانتینر محافظت میشوند، دیگری میگفت از سقف کانتینر بر کتاب ها آب میچکد و شخصی میگفت بخشی از اسناد و کتاب های این مرکز مهم باستان شناسی از بین رفته است. موسوی، رئیس وقت سازمان اگر چه تمام هم و غم خود را بر آرام کردن این حوزه پر حادثه گذاشته بود اما در نهایت، عمر کاریاش در ساختمان ارگ آزادی، آنقدر کفاف نداد که این کانتینر را در میان ازدحام جاده های شیراز- تهران پیدا کند و حالا که رئیس جدید مدام در حال افتتاح خانه های عجیب و غریب است، ناله آن کتاب ها را کسی نمیشنود. اما به عقیده بسیاری از کارشناسان و فعالین این حوزه، جوینده یابنده است و این کتابخانه در سال 92 یافت خواهد شد. به ثمر رسیدن مسکن مهر در سازمان میراث یک جرقه در ذهن رئیس تازه وارد سازمان میراث فرهنگی کافی بود که زنجیره ای از خانه های مرتبط با اهالی و دست اندرکاران میراث فرهنگی کشور یکی بعد از دیگری افتتاح شوند تا ایده مسکن مهر این بار به جای وزارتخانه مسکن از سوی سازمان میراث فرهنگی عملی شود. محمد شریف ملک زاده که هنوز عمر ریاستش در این سازمان به چهار ماه هم نرسیده، پروژه ای را به نام «خانه» سازی در دست اقدام دارد که ثمره آن بیش از 7 خانه برای باستان شناسان، عشایر، طبیعت گردان، گردشگری استان ها، راهنمایان تورها، اهالی صنایع دستی و سرمایه گذاران گردشگری تا به حال بوده است. افتتاح هر کدام از این خانه ها اگر چه با واکنش های متفاوتی از سوی فعالان میراث فرهنگی و صاحبان تازه این خانه ها همراه بوده اما هیچگاه اراده رئیس سازمان را مختل نکرده است به طوری که در روزهای پایانی سال به حجم این افتتاح ها تا جایی افزوده شده است که ملک زاده صبح روبان افتتاح یک خانه را میبرد و شب روبان یک خانه دیگر را. با این همه زنجیره افتتاح این خانه ها، لااقل چند خانه مهم و تاریخی را برای تهران زنده نگه داشته است. اولین خانه که همان خانه باستان شناسان بود با مرمت خانه پدری جلال آل قلم آغاز شد و بعد از آن نوبت به خانه عشایر ایران رسید. خانه تاریخی که برای خانه عشایر در نظر گرفته شد، خانه تاریخی قوام الدوله بود، مکانی که شورای بین المللی بناها و محوطه های تاریخی (ایکوموس) در آن مستاجر سازمان میراث فرهنگی بود. بر سر این همسایگی کوتاه مدت، سر و صداهایی به راه افتاد اما در نهایت ملک زاده توانست چادر عشایر را در حیاط این خانه تاریخی علم کند و بعید نیست که ایکوموس مجبور باشد همزمان با روزهای پایانی سال ملک اجاره ایاش را تخلیه کند. حاشیه هایی که بر سر این خانه به وجود آمد، سازمان را وادار کرد «خانه گردشگری استان ها» را در کاخ نیاوران و «خانه طبیعتگردان» را در کاخ سعدآباد افتتاح کند. کار اما به همین جا ختم نمیشود ؛ رئیس جدید در مراسم افتتاح هر خانه ای، قول خانه بعدی را میدهد و چرخه ای از اسم های جدید به میان می آید؛ «خانه راهنمایان»، «خانه صنایع دستی»، «خانه گردشگری استان ها» و «خانه سرمایه گذاران گردشگری». با این همه اصلیترین سؤال همچنان باقی است و آن هم درباره ضمانت کاربری این خانه ها هستند. اگر چه مسئولان سازمان از تأثیرگذاری چنین مکان هایی بر فرآیند تعامل افراد حاضر در آن حوزه خاص گفته اند اما به نظر میرسد بخش عمده ای از این افتتاح های ضرب العجلی، رفع تشنگی موقتی فعالان و زحمتکشان عرصه میراث فرهنگی باشد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :