menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

کارنامه فرهنگی شورای سوم

گروه معماری و دکوراسیون: شورای سوم شهر تهران هم با دو سال وقت اضافه به روزهای پایانی خود نزدیک میشود.عملکرد این شورا برای حفاظت از بناهای ارزشمند تهران موفق تر از بقیه دوره های شورا است. بسیاری علت این موضوع را حضور احمد مسجدجامعی در دوره سوم شورای شهر تهران میدانند. در زمان ریاست او بر کمیسیون فرهنگی شورا بحث احیای محله های تاریخی و حفظ هویت شهر یکی از اصلیترین دغدغه های این کمیسیون بود. آیا وزیر اسبق فرهنگ کشور در جایگاه عضو شورا از عملکرد خود راضی است؟ این موضوعی است که مسجدجامعی در این گفتگو به آن پاسخ داده است. شورای سوم شهر تهران بیشتر از بقیه شوراها به حفظ بافت ارزشمند شهری توجه کرد. دلیل این توجه چه بود؟ آنچه ما در شوراهای قبلی نداشتیم و حتی میتوان گفت در سال های پس از انقلاب هم به آن کمتر توجه شد، حفظ بافت ارزشمند تاریخی است، اما در شورای سوم تهران این صدا شنیده شد. برای حفظ و نگهداری بافت تاریخی شهر هم سند تصویب شد و هم اعتباری برای این کار در نظر گرفته شد و هم در بعضی موارد کار شروع شد. البته متأسفانه در بعضی مناطق نتوانستیم کار کنیم. با این حال پایه این کار گذاشته شد. شورا و شهرداری هم درک کردند که میتوانند در این فضا نقش آفرین باشند. شما اصرار داشتید که برای بافت تاریخی تهران شهردار تعیین شود که این طرح پذیرفته نشد. برخورد مدیریت شهری با تفکری که حفظ بافت تاریخی را واجب میداند، چطور بود؟ ما یک برنامه نهایی داشتیم که شهردار بافت تاریخی را در شورا تعریف کنیم که نتوانستیم، اما در این دوره توانستیم جایگاه میراث ارزشمند فرهنگی و حتی طبیعی را در اسناد و مصوبه های شورای شهر ارتقاء دهیم. زمانی که برای اولین بار موضوع میراث طبیعی تهران مطرح شد دفاع از آن خیلی مشکل بود، اما این موضوع امروز در شورای شهر پذیرفته شده است. درباره حفظ بناهای ارزشمند تاریخی هم مقاومت هایی صورت میگرفت، اما بازهم تعدادی از این بناها حفظ شد. درست است، مثلاً درباره زندان قصر که قرار بود آن را تخریب کنند، امروز مدیران شهرداری از اینکه این زندان را تخریب نکردند خیلی راضی هستند، در حالی که آن زمان خیلی مخالفت میکردند. حتی درباره حفظ مجموعه جماران و باغ هایی که در این منطقه آزاد شد مدیران شهرداری با ادبیات تندی از ما انتقاد میکردند. چه اتفاقی افتاد که با همه این مخالفت ها شهرداری به حفظ این بناها رضایت داد؟ چون بعضی الگوها به نتیجه رسید. برای مثال ما در عودجالان یک سری قراردادهای سه جانبه ایجاد کردیم که شهرداری یک طرف ، سازمان میراث فرهنگی طرف دیگر و مردم هم یک طرف این قرارداد هستند. مردم هم دقیقاً نماینده هایشان را با امضا و به صورت مکتوب تعیین میکنند و علاوه بر مشارکت مالی در تصمیم گیری هم مشارکت دارند. مثلاً در عودجالان مهندس مشاور و ناظر از طرف سازمان میراث فرهنگی انتخاب شده بود که مردم گفتند ما این را نمیخواهیم و باعث تغییر شد. این فهم جدیدی از مناسبات شهری است و قبلاً اینطور بود که مسئولان میگفتند ما دلسوز شماییم و هر کاری میکنیم شما باید بگویید چشم. الآن فضا اینگونه نیست و مردم میگویند ما خودمان بیشتر از شما دلسوز خودمانیم. حضور شما در شورای شهر سوم باعث شد تا کمی از اشتیاق شهرداری برای تخریب و دوباره ساختن کاسته شود، اما سازوکاری در شورا ایجاد شد که دوباره رویه شورا و شهرداری به عقب بازگشت نکند؟ در این دوره یک حساسیت عمومی بین مردم فراهم شد، هرچند باید گفت که در این مدت متأسفانه یک سوم میراث تهران تخریب شد. البته این کار شهرداری نبود یا اینکه شهرداری نقش چندانی نداشت. نه اینکه شهرداری نمیتوانست از این موضوع جلوگیری کند اما نقش مستقیمی نداشت. اکثر بناهای میراثی در مناطق گران قیمتی مانند بازار و راسته های ارزشمند قرار گرفته اند که بساز و بفروش ها این بناها را خریدند و تبدیل به مرکز تجاری کردند. سازمان میراث فرهنگی هم سازوکار مناسب برای جلوگیری از این کار نداشت چرا که سازمان میراث فرهنگی خودش در این سال ها بسیار آسیب دیده است. اما بالاخره تجربه های مشترکی مانند تجربه بازار به دست آمده است. وقتی تلاش کردیم قسمتی از بازار را تبدیل به پیاده رو کنیم این موضوع به شدت در کمیسیون فرهنگی پیگیری شد و جلسه ها و توافق های گسترده ای با بازاریان انجام شد.الآن که این اتفاق افتاده مدیران اجرایی راضی هستند چون میگویند این کار را ما کردیم ولی واقعیت این است که این کار با گفتگو و مشارکت مردم انجام شد. نمونه ناموفق آن هم میدان امام حسین بود که به بن بست رسید. چطور میتوان شهرداری را با ضوابط و قوانین مجبور کرد در دوره های بعد هم این رویه را ادامه دهد؟ در ایران هیچ کس نمیتواند کسی را مجبور کند که بر اساس روش خاصی کاری را انجام دهد. ما پیش از این در کشور برنامه چهارم توسعه را داشتیم که در حوزه فرهنگ آن برنامه ای تدوین شده و شورای عالی انقلاب فرهنگی که بالاترین مرجع فرهنگی کشور است آن را تایید کرده بود و در دولت و مجلس تصویب و تبدیل به قانون شده بود. دیگر از قانون که فراتر نداریم اما یک مدیر اجرایی آمد و گفت همه این برنامه را کنار میگذاریم و حتی چیزی هم جایگزین آن نکرد. خود شما از عملکردتان در شورای شهر راضی هستید و به نظر شما مثمر ثمر بود؟ تلاش من این بود که در دو سطح فعالیت کنم؛ یکی در سطح تدوین قوانین و مقررات که تا قسمتی این موضوع پیش رفت و در سطح دیگر سعی کردم که در بدنه شهری حساسیت های میراثی ایجاد کنم. مثلاً شورایاریها خیلی نسبت به تخریب بافت های ارزشمند شهری حساس شده اند. به تاریخ و جغرافیا و فرهنگ و مناسبات محله اشان خیلی آشنا شده اند و این انگیزه شان را برای حفاظت و نگهداری از محله شان بیشتر میکند. برای انجام یک پروژه مهندسان مشاور خیلی به این موضوع توجهی ندارند و فرم های مشخصی دارند که قالب بندی شده است و حتی این حرف ها را ضد پیشرفت و توسعه تلقی کنند، اما در شورایاریها نگاه حفاظت از هویت محله و بناهای ارزشمند ایجاد شده است. الآن در دل و ذهن مردم حساسیت برای حفظ بافت تاریخی ایجاد شده که این مهم تر است از اینکه چه کسی شهردار باشد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 158

فهرست مطالب شماره 158

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×