menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

معماری مدرسه عالی مدیریت

گروه معماری و دکوراسیون:ساختمان مدرسه عالی مدیریت در بستری سبز بر فراز تپه ای بنا شده است. بستر طرح، مستطیلی به ابعاد 170×110 متر است. فضاهای بسته که بر گرداگرد زمین استقرار یافته اند، عموماً کم ارتفاع و یک طبقه اند و باغی به ابعاد 130×80 را در میان میگیرند. «دستگاه ورودی» به شکل بنایی دو طبقه در شرق بستر طرح بنا شده است. در میانه باغ، «ساختمان کتابخانه» ـ بنایی سه طبقه با قاعده هشت و نیم هشت ـ از فراز سکویی به هر سوی باغ مینگرد. اضلاع شمالی و جنوبی باغ را «حجره های دانشجویان» اشغال کرده اند که در دل دیواری قطور پنهان شده و جداره های باغ را میسازند. «ساختمان مُدرس ها» در جبهه مقابل ساختمان ورودی و در ترازی پایین تر نسبت به آن واقع شده است.مجموعه مدرسه عالی مدیریت در شمای کلی بنایی «قلعه مانند» است که «باغی» در میان و فضای سبز پردرختی در پیرامون دارد. بستر مشجـّر این بنا که دور از بافت متراکم شهر و متمایز از آن واقع شده ، آن را شکوهمند میسازد و از میان درختان فراز تپه به خوبی مینمایاند. از هیئت قلعه مانند و تمام بسته بنا چنین برمیآید که بهره‎گیری از چشم‎اندازها و طبیعت اطراف چندان مورد توجه طراح نبوده است، اما این موضوع هرگز به معنای کم اهمیت بودن سیمای بیرونی ساختمان نیست؛ زیرا برای مخاطبی که از سوی بزرگراه زیر پای ساختمان به آن مینگرد منظره جذاب و رمزآلود ساختمانی که توسط درختان بلند باغ پیرامون محافظت میشود به سادگی قابل چشم پوشی نیست. مخاطب با عبور از دروازه ورودی، خود را در یک «باغ» کوچک مییابد. کشیدگی این باغ بر محور شرقی ـ غربی است. سه بازیگر مهم طرح بر محور مذکور نشسته اند: «دستگاه ورودی» در شرق آن، «ساختمان کتابخانه» در میانه، و «بنای مُدرس ها» در آخرین نقطه غربی آن. البته کتابخانه از سوی دیگر بر محور شمالی ـ جنوبی مدرسه واقع شده، که با ساختمان غذاخوری در انتهای شمالی آن گفتگو میکند. در جنوبیترین نقطه این محور نیز درِ کوچکی به بیرون باز شده است. طرح مدرسه یادآور الگوی باغ ایرانی است؛ البته باغی که با مساحتی کمتر از یک هکتار بسیار کوچک تر از نمونه های سنّتی است، وجود کتابخانه و سکّوی وسیع زیر آن در میانه صحنه، این باغ را حتی کوچک تر از آنچه که هست نشان میدهد. فرد با گذر از ورودی و پا گذاشتن به فضای باز خود را در درون «حیاطی محصور» حس میکند و همین امر این باغ کوچک را به یک «حیاط میانی» شبیه میسازد. کتابخانه و دستگاه ورودی در گفتگوبا یکدیگر فضای این حیاط را به دو بخش «عمومی» و «خصوصی» تقسیم میکنند؛ بخش عمومی در پوشش هاله‎ای است که بین ورودی و کتابخانه احساس میشود و بخش خصوصی باقی مجموعه را در بر میگیرد. در نتیجه این تقسیم و خرد شدنْ باغ باز هم کوچک تر جلوه میکند و شباهتش به «حیاط میانی» بیشتر میشود. در طرح حیاط، دو محور طولی و عرضی که توسط ساختمان هایی در طرفین شان بر آنها تأکید شده است مییابیم. ظاهراً در این حیاط با انتظامی «چهار ایوانی» مواجهیم. از میان چهار بنایی که در منتهیالیه محورهای حیاط واقع شده اند ـ خصوصاً اگر از بالا به مجموعه نگاه کنیم ـ دو تای طرفین محور طولی، یعنی دستگاه ورودی و ساختمان مُدرس ها، نمود بیشتری دارند. به این ترتیب میتوان به انتظامی «دو ایوانی» در این حیاط نیز قائل شد. به نظر میرسد که مهم ترین ویژگی این طرح استفاده توأمان از الگوهای متفاوت طراحی و انتظام فضایی است؛ طرح مدرسه همواره در میان دو الگوی «ساختمانی بر گرد حیاط مرکزی» و «باغ ایرانی» و سه انتظام فضایی «چهار ایوانی»، «دو ایوانی» و «تک ایوانی و کوشک» در نوسان است. توجه به این نکته ضروری است که تمهیدات به کاررفته در طرح مجموعه بیش از «ترکیب» و «درهم آمیختن» این الگوهای سنتی متوجه «در کنار هم نشاندن» آنها بوده است؛ گویی ایجاد این خصایل چندگانه را باید از نیّات اولیه و اصلی طراح برشمرد.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 158

فهرست مطالب شماره 158

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×