menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

سنگ آهن همچنان خبر ساز بازار

گروه بازار ساختمان: اواخر اردیبهشت ماه امسال اعلام شد که صادرکنندگان سنگ آهن باید اقدام عوارض 40 درصدی را مشابه صادرات کنسانتره بپردازند. با اعلام این خبر انجمن مربوطه دست به کار شد و پس از انجام مذاکراتی، سرانجام اعلام گردید که دریافت عوارض صادراتی از سنگ آهن لغو شده است. حال در خصوص اینکه چنین اقدام عبثی چه سودی میتواند برای دولت داشته باشد و اصولاً این اقدامات که هر از چندی در مورد یکی از کالاهای صادراتی رخ میدهد، چه تأثیری بر اقتصاد کشور میگذارد، هم کسی پاسخگو نیست. در این میان ما به ماجرای دنباله داری که میان سنگ آهنیها و دولت در جریان بوده، کاری نداریم، به صادرات سودآور سنگ آهن نیز نمیپردازیم و تنها آنچه بیش از همه به مردم مربوط است را با رویکرد به وظایف رسانه ای پیگیری خواهیم کرد. در خصوص این رویداد و مواردی مانند آن چند سؤال اساسی بیش از هر نکته ای مطرح است؛ سؤال اول اینکه اگر صادرات سنگ آهن بد است چرا مجوز آن صادر میشود و چنانچه این اقدام خوب و در راستای افزایش صادرات غیر نفتی است پس چرا هر از چندی برای این تجارت سودآور مانع تراشی میشود؟ سؤال دوم؛ در شرایطی که کشور به ارز نیاز ضروری دارد و برخی کشورها در تلاشند تا صادرات مهم ترین منبع ارز آور کشور را با مشکل روبه رو کنند (حتی به قیمت افزایش بهای جهانی نفت و زیان خودشان) آیا خود دولت هم باید بر مشکلات خویش که بر زندگی مردم موثر است، بیفزاید؟ این درست است که خام فروشی خوب نیست اما در هر رشته و حرفه ای از سیاست تا اقتصاد همیشه اهم و مهم وجود دارد و اکنون که سنگ آهن ما قابلیت صادرات دارد و کشور به هر دلیل معقول و غیرمعقول نیازی به این تولیدات مازاد بر نیاز ندارد، چرا برخی سعی دارند با انواع مشکلات این تجارت خوب را خراب کنند. مسئله دیگر اینکه؛ درست است که سنگ آهن دانه بندی شده مواد اولیه تولید فولاد خام است اما چرا در گذشته برای تولید فولاد خام سرمایه گذاری نشده است؟ هدف صیانت نیست اصولاً اگر خام فروشی بد است چرا نفت و گاز به صورت خام صادر میشود؟ تا آنجا که نگارنده میداند دولت های ایران از زمان کشف نفت در کشور در تنها نکته ای که وجه اشتراک داشته اند؛ همین تأمین درآمد از طریق صدور نفت خام بوده است. حال اگر هدف، استفاده بهینه از ذخایر ملی هم باشد باز هم نمیتوان گفت؛ با وضع عوارضی که رغبت صادرکننده را کاهش میدهد نمیتوان در راستای این هدف به نتیجه رسید. چنانکه همین اشتباه در مورد صدور سنگ تزئینی روی داد و به خسارت هایی منجر شد که تنها در بلندمدت میتواند جبران شود. بر کسی پوشیده نیست که وضع عوارض به ارتقای ارزش افزوده کالای صادراتی منجر نمیشود و این مهم اگر چه مطلوب است اما نیازمند زمان، فناوری لازم جهت فرآوری، سرمایه گذاری و مهم تر از همه بازار جذاب داخلی و شرایط تثبیت شده صادراتی است. از این رو چنین محدودیت هایی نمیتواند به منظور صیانت از ذخایر طبیعی کشور و یا ایجاد ارزش افزوده بالاتر باشد. پس نفع مردم چه؟ از طرف دیگر آنچه در رسانه ها مطرح میشود، حاکی از کاهش جهانی پروژه های عمرانی است که در نتیجه میتواند از تقاضا برای فولاد در جهان بکاهد که متعاقب آن بر میزان تقاضا و قیمت سنگ آهن نیز تأثیرگذار است؛ بنابراین با توجه به اینکه از یک طرف کشورهای واردکننده این کالا از ایران محدود هستند و از طرف دیگر قیمت سنگ آهن اکنون بسیار بالاست چرا نباید از این فرصت استفاده کرد؟ حتی اگر این فرض درست نباشد و قیمت سنگ آهن در آینده کاهش نیابد، باز هم توانسته ایم به سود خوبی دست یابیم و در شرایطی که کشور به ارز نیاز داشته، از کالایی که روی زمین مانده سود ارزی خوبی به دست آوریم. حال میماند یک سؤال که این صادرات چه نفعی برای مردم دارد؟ اینجاست که دولت میتواند باتدبیر نه مصوبات لحظه ای مخرب، اولاً ارز صادراتی را در راستای واردات کالاهای ضروری کشور هدایت کند و دوم اینکه با ابزارهای مدیریتی – حاکمیتی که ماهیت اقتصادی دارند، بخشی از سود را از فعالان اقتصادی بگیرد و به مردم برساند. آیا تاکنون دولت های ما در این راستا حتی اندیشیده اند چه رسد به گام بر داشتن.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 159

فهرست مطالب شماره 159

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×