شهر باید عدالت محور باشد
خاطره معبودی: نوع و سبک معماری هر شهر در جذب توریست بسیارمؤثر است و مدیریت شهری از این لحاظ میتواند به درآمد پایدار دست یابد. ضمن اینکه نوع معماری در آرامش روانی شهروندان هم تأثیر دارد و فرهنگ و هنر مردم یک شهر را نشان میدهد؛ بنابراین با توجه به دیدگاهی که در خصوص معماری وجود دارد، ساختمان ها باید هماهنگ باهم طراحی شوند و مدیریت شهری دقت لازم را به عمل آورد تا از هرگونه اغتشاش بصری در این زمینه جلوگیری کند؛ چرا که کوچک ترین ناهماهنگی به خدشه دار شدن نمای کلی شهر میانجامد و این برای یک شهر که از ابتدا با سبک خاصی شکل گرفته جالب نیست. به طور کلی حفظ هویت شهر برای مدیران یک مسئله مهم به حساب میآید و اغلب، الگوی مشخصی در ساخت وساز و شهرسازی دارند. متن زیر نگاهی به معضل نبود مدیریت شهری دارد: سبک های معماری تحقق عینی ندارند دکتر طهمورث شیری جامعه شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد در مورد معضلاتی مانند بیهویتی،تشویش بصری و ناهمگونی معماری به خبرنگار ما گفت: اگر تیمی از بهترین معماران، طرحی برای شهر ارائه دهند، مردم در مواجهه با اجرای چنین طرحی، اولین سؤالی که به ذهنشان میرسد، این است که با وجود این همه مشکلات شهری، ارائه و اجرای چنین طرحی چه ضرورتی دارد؟ همانند نقوش زیبایی که در سالن های مترو اجرا شد و مردم در برابر این طراحیها واکنش نشان دادند؛ درحالیکه زیباسازی فضای شهری و معماری اصولی و منظم در سطح شهر از نیازهای اولیه شهروندان است. وی افزود:در تهران بافت های تاریخی وجود دارد که به آن توجه نمیشود و دلیل آن این است که مردم ارتباط خوبی با آنها برقرار نکرده اند. این در حالی است که ارتباط دو سویه است و اینگونه نیست که شهرداری چیزی را عرضه نماید و مردم دریافت کنند. به دلیل نبود این تعامل منطقی طبیعتاً نگاه ما به بافت های تاریخی هدف دار و ضابطه مند نبوده و هر از گاهی بنا به مناسبتی، تبلیغات یا برنامه ای در مورد محله های شهر ارائه شده است. دکتر شیری ادامه داد: در زندگی امروز ذهنیت ها به شدت درگیر است و این باعث میشود افراد نتوانند در مورد تغییرات شهر دقت نموده و چرایی آن را تجزیه و تحلیل کنند. افرادی که در تهران زندگی میکنند، مجموعه ای از اقوام با رسوم و باورهای مختلف هستند که به مرور بر اثر فعالیت های اقتصادی از حاشیه به مرکز شهر وارد میشوند؛ درحالیکه حامل خرده فرهنگ و باورهای خاص خود هستند و این خرده فرهنگ ها را به فرهنگ تهران وارد میکنند. سبک های مختلف معماری از جمله معماری ایرانی و اسلامی در تهران تحقق عینی نداشته و بیشتر در حد طراحی روی کاغذ بوده است و آنچه در چینش تهران دیده میشود، از نظر معماری بیانگر همان خرده فرهنگ هایی است که در این شهر وجود دارد و در واقع، یک معجون حل نشدنی به وجود آمده است. وی با بیان اینکه؛ به دلیل مشکلات روزمره زندگی، مردم به معماری خانه شان فکر نمیکنند، گفت: از سوی دیگر، هجوم خرده فرهنگ ها و سیل جمعیت زیاد بوده است. به گونه ای که دست و پای مسئولین را بسته است و این مسئله به سوء تدبیر مدیران بر میگردد که از سال ها پیش جاذبه ها را از شهرهای دیگر دریغ کردند و منجر به جذب جمعیت به تهران شدند. در حال حاضر شکل خانواده ها از خانواده گسترده به سمت خانواده هسته ای پیش رفته و تمایل به زندگی مستقل دارند. با تغییر این تعریف بافت محلی، سبک و شیوه زندگی، شکل معماری و بسیاری موارد دیگر تغییر میکند. در گذشته تهران را با محله هایش میشناختیم و اکنون با خیابان ها؛ یعنی چیزی که در گذشته برای ما اصالت داشت، خرده فرهنگ ها بود، اما امروز تقسیمات سیاسی که در قالب مناطق و خیابان ها شکل گرفته، اصالت دارد. مردم نیاز به پیاده روی و قدم زدن در پارک دارند که برطرف شدن این نیاز در آن فضای سابق بهتر خود را نشان میداد؛ اما اکنون با یک سردرگمی روبه رو هستیم. تفاوت میان ضوابط موجود شهری با نیازها و الزامات انسانی دکتر مهدی حجت، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در مورد راهکارهای حل این معضلات به خبرنگار ما گفت: متأسفانه انبوه سازیهایی در اطراف شهرها به ویژه تهران انجام میشود که در آنها دسترسی به اهداف طرح، موثر بودن در بهبود کیفیت سکونت مردم، مسائل فنی و شهرسازی، کار آیی اقتصادی و تخصیص منابع ملی اعم از سرمایه، زمین و همچنین از منظر اجتماعی و الگوهای همسایگی مد نظر قرار نمی گیرد. زمین های اختصاصی به پروژه ها اغلب در خارج از شهرها و فاقد امکانات و خدمات شهری است و الگوی همسایگی حاصل شده از این ساخت وساز فاقد تنوع طبقات اجتماعی و مستعد انواع ناهنجاریهای اجتماعی است. طرح همچنین فاقد تعریف درستی از بازار مخاطب است، چرا که هدف اعلامی طرح دو دهک پایین درآمدی است. وی افزود: مسئله این است که شهرهای جدید طرحی است که برای جواب دادن به مازاد تقاضای پایتخت و شهرهای بزرگ استان تهران از اواخر دهه 60 شروع شده و ظرفیت پیش بینیشده برای این شهرها معادل جذب تدریجی، رشد آهسته و طبیعی شهر تهران است که باید در 20 سال تحقق یابد. مشکل جدی دیگری که انبوه سازی مسکن برای شهرهای جدید ایجاد میکند، لطمه زدن به تنوع اجتماعی آن است. بزرگ ترین مخاطره شهرهای جدید خوردن انگ شهرهای فقیرنشین است. این موضوع باعث لطمه خوردن به جذابیت آنها و از دست دادن تقاضای موثر طبیعی در آنها میشود. خاصیت شهر این است که در برگیرنده تنوع سطوح درآمدی و اجتماعی و کار باشد. اینکه میگویند شهر باید عدالت محور باشد به این معنی است که محله های فقیرنشین و اعیان نشین شهر جدا از هم نباشند تا موجب تضادهای اجتماعی نشود. با تمام این احتیاط کاریها هیچیک از طرح های فوق الذکر نتوانستند از مخاطره انگ خوردن رهایی یابند. دکتر حجت با اشاره به اینکه ؛غیر از مشکلات این شهرک ها ما با معضل دیگری هم دست به گریبانیم، خاطرنشان کرد: متأسفانه در شهرهای ما بینظمی و آشفتگی در معماری وجود دارد و به نظر میرسد که هر کس هرگونه دوست دارد دست به ساخت وساز میزند و این بافت شهر، به ویژه پایتخت را زشت کرده و از یکدست بودن خارج نموده است. در حال حاضر میان ضوابط موجود شهری با نیازها و الزامات انسانی تفاوت وجود دارد. در گذشته و در جوامع سنتی یک نوع توافق ناگفته وجود داشته که مردم عموماً مطابق آن عمل میکرده اند و به این ترتیب یک انضباط ارگانیک در جامعه و در شهر و مظاهر فرهنگی دیگر ایجاد میشده است. اما در شرایط کنونی به جای آن سنت و قانون پنهان، یک قانون ظاهری وضع شده است.وی افزود: در بسیاری از شهرهای دنیا این ضوابط و قواعد است که اجازه نمیدهد هرکس با هر نوع مصالحی و با هر ارتفاع و ابعادی ساخت و ساز کند. پس آن انضباط به جای اینکه ذاتی باشد و از درون جامعه بجوشد، به صورت قانون مدنی به نحوی به مردم القا میشود. عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: عملی که انسان انجام میدهد یا انگیزه حسی دارد، یا انگیزه عقلی. اگر ما انگیزه معماری کردن و تولید اثر معماری را در حوزه علایق شخصی و یک نوع هوسرانی بدون توضیح تعریف کنیم، این انگیزه حسی است و یک امر شخصی برای معمار است و تمام تعهدات معمارانه در قبال جامعه را به امری ثانویه تبدیل میکند. آیا میشود کسی به عنوان مریض نزد پزشک برود و پزشک بگوید من شخصاً به پنیسیلین خیلی علاقه مندم، پس 4 تا پنیسیلین برای شما مینویسم؟ پزشک با علاقه کاری ندارد. پزشک دارو را برای بدن بیمار باید تشخیص بدهد.یک معمار هم باید تمام ارزش های زیبا و تمام خواست ها و نیازهای روحی و روانی و مادی شما را برآورده سازد. زیباییشناسی را مخصوصاً اول میگویم که کسی فکر نکند ضد زیباییشناسی و عملکرد گرا صحبت میکنم.در اینجا معمار باید پاسخگوی شما باشد، متأسفانه «من دلم میخواهد» حرف جدیدی است که یک عده در معماری میزنند و معماری را از ساحت واقعی و مسئولانه خودش خارج کرده و به حوزه ای میبرند که معماری را به یک بازی تبدیل میکند. دکتر حجت در پایان خاطرنشان کرد: دانشجویانی و دانش آموختگان معماری که تصور میکنند همه راه حل معماری این است که ضوابط شهرسازی در دولت ها و شهرداریها نوشته شود، وقتی به کارگاه فهم معماری در محیطی مانند بوشهر میروند، وارد دنیایی تازه ای میشوند که با عدم بلوغ در شهر خودشان متفاوت است و در عین ناهماهنگی انسانی، یک شهر انسانی ساخته شده است و جایی را میبینند که در زمانی که تکنولوژی و امکانات زیاد نبود، این همه زیبایی، آرامش، هارمونی و ارتباطات معقول در آن به وجود آمده است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :