menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

آش نخورده و دهان سوخته

اوایل خرداد سال 91 بنا به درخواست کتبی مشاوران پروژه ای در شهرداری مشهد به مناقصه اصلاح و مرمت تونل فاضلاب شهری آن استان . بلافاصله شال و کلاه کرده عازم خراسان شدم ، بالاخره هم زیارت بود و هم تجارت . پس از بازدید از مسیر تونل ها ی فاضلاب شهری و دریافت اسناد و نقشه های مورد لزوم و شاد از اینکه در این رکود اقتصادی که بسیاری از پروژه ها تعطیل و دچار کمبود بودجه هستندکاری دست و پا کرده ام، به تهران مراجعت نمودم. چند روزی گروه فنی روی مصالح مورد لزوم پروژه بررسی کردند و چون مسئولین و مشاورین پروژه، متقاضی مدارک فنی بودند و روی آن تاکید بسیار داشتند اسناد لازم تهیه و به اداره فنی و عمران سازمان مذکور ارسال شد. حدود دو هفته بعد در پاسخ اعلام نمودند؛ سازمان شما و شیوه های پیشنهادی همراه با مصالح توصیه شده از نقطه نظر فنی مطلوب و مورد تائید است و اکنون برای شرکت در مناقصه مبلغ 20.000.000 ریال سپرده بگذارید و قیمت پیشنهادی را در پاکت لاک و مهر شده ارسال نمائید. 40 روز بعد در مردادماه سال 1391 قراردادی را تنظیم و به دفتر اینجانب ارسال نمودند که شما برنده مناقصه هستید لطفاً تمام اوراق قرارداد را امضاء و مهر نموده و برای امضای مدیریت مرجوع نمائید. بدیهی است پس از توشیح مدیریت و موافقت طی نامه ای به شما ابلاغ خواهد شد . نکته جالب توجه مدت زمان اجرای کار دو ماه و آغاز آن در قرارداد ابتدای شهریور ماه 1391 درج شده بود .شهریور ، مهر ، آبان ، آذر ، دی ،بهمن و اسفند 91 طی شد و اکنون اول خرداد 1392 است . نامه ای را به صورت دورنگار در اسفند 91 دریافت نمودم که از سازمان تامین اجتماعی خراسان صادر و در آن اعلام شده است؛ در اجرای ماده 38 قانون تامین اجتماعی اقلام و مبالغ حق بیمه خود را همراه با صورت وضعیت خالص و ناخالص در مورد قرارداد منعقده با شهرداری به این سازمان تحویل و پرداخت ننموده اید ، لذا با احتساب جرایم مربوطه در وجه این سازمان کارسازی فرمائید. در غیر اینصورت از طریق مراجع قضائی اقدام خواهد شد.حیرت زده به نامه خیره شده و چندین بار آن را مطالعه کردم ! چگونه من که هنوز نه قراردادی دریافت کرده ام ، نه وجهی به اینجانب پرداخت شده و نه کاری انجام داده ام، اکنون متعهد به پرداخت حق بیمه همراه با جرایم و تهدیدات آن هستم ؟ سپرده شرکت در مناقصه من هنوز در ید قدرت شهرداری مشهد است ، زمان اجرای کار شهریور و مهر ماه 91 بوده ، اعتبار قیمت های پیشنهادی من فقط سه ماه بوده است لذا از دریافت نامه سازمان تامین اجتماعی مات و متحیر برجای خود خشک شدم ! جالب تر آنکه پس از ده ها و تماس تلفنی با مسئولین مربوطه هرگز نتوانسته ام ابطال قرارداد یکطرفه امضاء شده و استرداد سپرده خود را مطالبه نمایم. به خاطر داشته باشید که تغییرات قیمت در سه ماهه سوم و چهارم سال 1391 افزایش بیش از 200 و 300 درصدی در تمامی ابعاد مصالح و ابزار و ادوات را به همراه داشته و در صورت الزام هرگز قادر به جبران خسارات ناشی از آن نبوده و نیستم. اکنون من هستم و آش نخورده و دهان سوخته امضاء محفوظ

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 163

فهرست مطالب شماره 163

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×