معماری به سرانجام می رسد؟
گروه معماری و دکوراسیون: با وجودی که ایران پیشینه درخشانی در معماری و شهرسازی دارد و سهم قابل توجهی از میراث تاریخی جهان در حوزه معماری را به خود اختصاص میدهد، چنین مینماید که ساخت وساز در شهرهای مختلف و بیش از همه تهران، تابع اصول و ضوابط خاصی نیست و سلیقه های مختلف که عموماً تحت تأثیر تمایلات سوداگرانه هستند، سیمای شهرها را مخدوش کرده اند.در این میان، نهادهای متولی نه فقط اقدامی برای اصلاح وضع موجود نمیکنند بلکه در عمل، با سیاست های خود به نابسامانی موجود دامن میزنند.متن زیر نگاه جمعی از معماران به این مقوله است : زور ما نمیرسد فرامرز شریفی، معمار و مشاور پروژه در مورد این سؤال که وضعیت معماری معاصر ایران را چطور ارزیابی میکنید، گفت: به نظر من در دنیا به ندرت جایی را مثل ایران داریم. من تقریباً همه جای دنیا را دیده ام. بلبشویی که در وضعیت ساخت وساز ایران دیده میشود در هیچ جای دنیا وجود ندارد. به این دلیل که در تمام دنیا نهادهایی وجود دارد که به معماری شهر رسیدگی میکنند و ضوابطی هست که نشان میدهد هر بنایی را چگونه باید ساخت، ساختمان های بلندمرتبه در کجا قرار میگیرند، ادارات در کجا و ... و بالأخره تناسبات و هماهنگی و قوانینی در معماری شهرها وجود دارد که در مملکت ما دیده نمیشود. وی افزود: یادم میآید که اوایل انقلاب بیشتر از دویست متر و فقط در دو طبقه نمیتوانستیم ساخت و ساز داشته باشیم. بعد گفتند بلندتر هم می توانید بسازید و بعد هم بناهایی که مثل درخت کریسمس بود ساخته شدند! همه اینها به ناهماهنگی شهر منجر شد. الان متاسفانه یک سری معمار هستند که هر چه کارفرما بگویند میسازند و نتیجه این می شود که در واقع کارفرمایان معماری می کنند نه معمارها. واقعیت این است که زور ما نمی رسد. نقشه قدیم تهران را که می بینید معماری مرتب و منظمی دارد . الان می بینیم که در کنار ساختمان مسکونی، ساختمان اداری میسازند که محل پارک اتومبیل هایشان گرفتاری ایجاد میکند. تنها نکته امیدوار کننده، سازه و مقاوم سازی است که نسبت به زمان قدیم خیلی پیشرفت کرده است. نگاه انبوه سازی به آینده معماری امیر محمدخانی، رئیس دانشکده معماری دانشگاه سوره در مورد بزرگترین مشکل معماری امروز به خبرنگار ما گفت: با نگاهی به گذشته معماریمان میبینیم که گذشتگان ما بسیار آینده نگر تر از مردم امروز بوده اند. به عنوان مثال میتوان بناهایی که طی 20سال اخیر ساخته شده است را مورد بررسی جامعه شناسی قرار داد و پرسید؛ آیا بناهای 20سال پیش ما امروز دارای کارکرد زیباییشناسی هستند، به طوری که با سلیقه و افکار امروز مردم مطابقت داشته باشد یا نه؟ اگر نیست باید نگاهی بیندازیم به برخی بناهای قدیمی شهر کاشان (ازجمله خانه طباطباییها) و ببینیم آیا ایرانیای پیدا میشود که با ورود به آن خانه قدیمی از بودن در آن منزل لذت نبرد؟ آیا فقط لذت حضور در آن فضا به دلیل قدیمیبودن آن فضاست یا به خاطر طراحی زیبا و نگاه طراح آن به آینده؟ نمونه دیگر، باغ های ایرانی هستند که چندصدسال پیش ساخته شده اند ولی امروز هنوز هم باعث شادی روح مخاطب میشوند. سؤالی که با این مقایسه ها در ذهن ایجاد میشود این است که در گذشته چه داشته ایم که امروز نداریم. در جواب باید گفت: قطعا تفاوت آینده نگری معماری دیروز نسبت به امروز، باعث به وجودآمدن این تفاوت ها میشود. نکته جالب توجه این است که امروز با نگاهی به بناهایمان طرح های قدیمی میبینیم که مربوط به گذشته است و علت این امر آن است که در نظام ساخت وساز جامعه ما تا بنایی ساخته می شود خودبه خود فرسوده میگردد چرا که از دوره طراحی تا ساخت گاهی اوقات سال ها طول میکشد؛ بنابراین نگاه آینده نگری معمار ایرانی باید بسیار وسیع تر از دیگر معماران جهان باشد. محمد خانی انبوه سازان را مهم ترین عواملی دانست که میتوانند فرم جامعه را به سوی انحطاط یا رشد بکشانند و در ادامه گفت: فضایی که ما امروز تحت عنوان انبوه سازی در دست اجرا داریم (با هدف خانه دار کردن شهروندان) بسیار شایسته و قابل تقدیر است ولی آیا فضاهای ایجادشده توسط انبوه سازان میتواند در آینده جایی داشته باشد که شهروندان علاوه بر زندگیکردن در آن بناها آرامش و آسایش داشته باشند یا فقط نقش سرپناه را بازی میکنند ؟ به عنوان مثال باید دید آن چیزی که ما امروز تحت عنوان مسکن مهر در دست انجام داریم آیا 20سال بعد تحت عنوان بافت فرسوده از آن یاد میشود یا نه؟ آیا خانواده های ایرانی با رشد و پیشرفتی که در حوزه های مختلف با آن روبه رو خواهند شد در چنین فضاهایی با آسایش و آرامش زندگی میکنند یا فضای معماری آنها قابلیت نگاه کردن به آینده را ندارد؟ در هر صورت به نظر میرسد ما معماران فراموش کرده ایم که اثر را برای آینده خلق کنیم نه آنکه کاری انجام دهیم که فقط امروزمان را بگذرانیم. قاعده معماری گذشته ایرانیان اینگونه نبوده و این سبکی است که معماران امروز در حال پایه گذاری آن هستند؛ سبکی که باعث به وجود آمدن شهرهایی شده که امروز خودمان نیز از آن بیزاریم و از حضور در آن فضاها آشفته حال میشویم. اگر بخواهیم اینگونه به مسیرمان ادامه دهیم و شهرهایی بدون آینده نگری احداث کنیم قطعا شهرهایی را درآینده میبینیم که به طور کل آنها را دوست نخواهیم داشت و به دنبال آن احساس تعلق به شهرها از سوی ساکنان آنها کم خواهد شد و به راحتی مهاجرت از شهرها صورت میگیرد و همه اینها یعنی آغاز بحرانی که با نام بحران «بیهویتی شهر» بروز خواهد کرد. در واقع اگر امروز این خطر حس نشود دوران سختی را از لحاظ رفتار اجتماعی در مقابل خود خواهیم دید و مشکلات و معضلات اجتماعی در حوزه های رفتاری بروز بسیار جدی خواهند داشت. معماری تقلیدی آیدین آغداشلو هنرمند و پژوهشگر در این مورد گفت: معماری کشورمان در حال حاضر دوران بسیار سخت و مشقت باری را میگذراند و مشخص نیست که آیا معماری ایران به سرانجام مطلوب و شایسته خود می رسد یا خیر؟ وی افزود:برای من بسیار سخت است که میبینم مساجد کشورمان به تقلید از مساجد قاهره ساخته میشود و الزام و موقعیت سفارش و ساخت آنها بر این اساس را نمیفهمم و در نادانی خودم باقی میمانم که این سرمایه داری کج دار ما را به کجا میبرد. تسلط سرمایه داری بر معماران کشور باعث شده علی رغم برخورداری از معماری پر افتخار هزاران ساله خودمان حتی شاهد باشیم بسیاری از مساجد مان به تقلید از سبک معماری مصری و مراکشی ساخته شود و گنبد و یا مناره نداشته باشند . من این موضوع را درک نمیکنم و در عجبم که چرا بناها و مساجد کشورمان براساس معماری غنی ایرانی ساخته نمیشوند. فردا دیر است ساناز افتخار زاده ، معمار در مورد این سوال که به نظر شما چه مشکلات اساسی در معماری معاصر کشور وجود دارد و راه حل آن چیست ؟گفت:متاسفانه ضعف آموزش معماری در دانشگاه ها ، وضعیت اقتصادی ناپایداری که خانه و فضای زیستی را به ملک و سرمایه و در نتیجه ارزش معماری را به تجارت کاهش داده است ، عدم وجود متولی برای کنترل کیفیت فضاهای معماری موجب بی کیفیتی ویژگی های بارز معماری در حال حاضر شده است . از سویی مسئولان بلند پایه کشور خواهان بازیابی الگوهای معماری ایرانی اسلامی هستند و در مقابل نماهای آلومینیومی گسترش می یابند، بافت های تاریخی و ارزشمند به نام بافت فرسوده منهدم می شوند و بدون هیچ حسابی به واسطه طرح تفصیلی جدید شهر تهران تراکم ساختمان های اداری و تجاری افزایش می یابد هرکس به سلیقه شخصی و به میل خود می تواند نمای ساختمانش را (که در واقع متعلق به شهر است نه مردم) به هر شکل و با هر مصالحی بسازد . تنها راه چاره آن است که نخست در سطح عموم جامعه چنان اطلاع رسانی و فرهنگ سازی شود که مردم نسبت به حقوق شهروندی و تاثیر ژرف معماری بر کیفیت زندگی خود آگاه شوند و دوم آنکه بودجه های پراکنده دولت که اکنون صرف تحقیقاتی می شود و نتیجه آنها همواره در قالب نوشته های غیر کاربردی در بایگانی ها خاک می خورد، برای تشکیل گروه های منسجم از متخصصان واقعی و کسانی که به معماری و فرهنگ این سرزمین متعهد هستند در هر استان صرف شود که راهبردهای عملی برای اقدام سریع ارائه دهند وگرنه به سرعت به جایی می رسیم که باید دسته جمعی کلان شهرهای ایران را به سوی بیابان ترک کنیم .
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :