انبوه سازی، راه ناگزیر
گروه گزارش: در اصطلاح عام، انبوه سازی یعنی تولید بیشتر، اما این تولید بیشتر در دنیای امروزی فقط به معنای انباشت زیاد یک کالا نبوده و به گونه ای نیست که در بازار نتواند به فروش رسیده و قابل رقابت با سایر کالاهای مشابه نباشد. بدین لحاظ تولید انبوه شامل ویژگی هایی است که از جمله آنها، رعایت مصادیق استاندارد، قیمت ارزان تر، کیفیت بهتر، تولید سریع تر، به کارگیری فناوری های مناسب و ... است. ضمن آنکه پرهیز از وابستگی، به عنوان یک شاخص عمده دیگر، باید در هر حال مدنظر قرار گرفته باشد. بنابر تعریف فوق، انبوه ساز کسی است که بتواند با استفاده از روش های پیشرفته فنی صنعتی، مواد و مصالح جدید و مقاوم، زمان کمتر، هزینه پایین تر و بهره وری بیشتر از منابع در اختیار (منابع مالی، نیروی انسانی، ماشین آلات و غیره) اقدام به تولید بیشتر نموده و به بازار عرضه کند. علاوه بر این، براساس دستورالعمل تشخیص صلاحیت، تعیین پایه و صدور پروانه اشتغال به کار سازندگان انبوه مسکن و ساختمان، یک انبوه ساز، شخصی حقیقی یا حقوقی قلمداد می گردد که حداقل 20 واحد مسکونی یا 3000 مترمربع زیربنای ساختمانی ساخته باشد. از طرفی نیز تعریف انبوه سازی مسکن معمولاً براساس تعداد واحدهای مسکونی تولید شده می باشد. مادة 138 قانون برنامه سوم توسعه کشور، مسکنِ انبوه را مجتمع های مسکونی دارای 3 واحد مسکونی و بیشتر در نقاط روستایی، 5 واحد مسکونی و بیشتر در شهرهای با جمعیت کمتر از 250 هزار نفر و 10 واحد مسکونی و بیشتر در سایر شهرها می داند. تاریخچه ساخت مسکن در ایران ساخت ساختمان و مسکن در ایران سابقه چندین هزارساله دارد و در تمام این دوران البته غیر از دوره هخامنشی و آن هم در ساختمان کاخ ها و بناهای باشکوه- معماران سعی مینمودند تا از مصالح بومی استفاده کنند و با تجربه ای که در طول سالیان دراز در استفاده از این مصالح به دست آوردند، توانستند بناهای زیبا با فرم های متناسب و ایستا بسازند. اما با ورود مدرنیسم به کشورما، مصالح نوین جای مصالح سنتی را گرفت، بدون اینکه تکنیک و تکنولوژی استفاده صحیح از این مصالح به درستی شناخته شود و به این ترتیب سازندگان و طراحان بنا بدون اینکه فرصت کافی در شناخت این مصالح و فرم ها و تکنیک های درخور این مواد و مصالح را به دست آورند، شروع به کار با آنها نمودند. متأسفانه تا به حال نیز این روند ادامه دارد و هنوز ما به درستی از فولاد و بتن در ساختمان سازی استفاده نمی کنیم. از طرف دیگر روند سنتی ارتباط معمار و کارفرما (یا مصرف کننده) دستخوش تغییر شد. به این صورت که در گذشته معمار و صاحب کار رابطه تنگاتنگی با هم داشتند و معمار از نیازهای زندگی صاحب کار کاملاً آگاه بود. در حالی که بعد از ورود مدرنیسم به کشور ما و نیاز به تولید بیشتر مسکن و تبدیل مسکن به کالایی سودآور، این بساز و بفروش ها بودند که امر ساخت و ساز مسکن را به دست گرفتند، بدون اینکه بدانند برای چه خانواده ای و با چه خصوصیات فرهنگی، اجتماعی و احیاناً اقتصادی میخواهند مسکن بسازند، و تنها به جنبه های سودآوری مسکن توجه داشتند و مصرف کننده ها نیز مجبور بودند به خاطر کمبود مسکن و نبود مسکن مطلوب محصولات تولید شده توسط این گروه سودجو را بخرند. با صنعتی شدن کشورها و به تبع آن رشد سریع اقتصادی، سیاست دولتمردان بر توسعه شهرها به منظور تأمین نیروی کار کارخانه ها قرار گرفت. علاوه بر آن مهاجرت سریع روستاییان و ساکنان شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ، افزایش بهداشت عمومی و کاهش مرگ و میر، نیاز به مسکن ـ که شاید تأمین آن پیش از این مسئله مهمی نبود ـ به یکی از اساسی ترین نیازهای جوامع بشری مبدل گشت. البته تولید بیشتر، تنها عامل مهم در مقوله انبوه سازی نیست، بلکه آنچه حائز اهمیت است، ساخت سریع و مطمئن مسکن با قیمت ارزان تر، کیفیت بهتر و بهره گیری از تکنولوژی جدید است. ایران نیز هـمـچــون کشورهای دیگر از این قاعده مستثنی نبود. بعد از دهه 40 با اعمال سیاست هایی که اولویت آن صنعتی کردن کشور بود و اعمال سیاست های اصلاحات ارضی، مهاجرت روستاییان به شهرها و به دنبال آن مهاجرت ساکنان شهرهای کوچک به شهرهای بزرگ بخصوص تهران، شدت یافت و به دنبال آن انبوه سازی در ایران رواج پیدا کرد.با افزایش بیشتر تقاضای مسکن بخصوص در شهرهای بزرگ و افزایش هر چه بیشتر قیمت ها، دولت وقت به این نتیجه رسید که نمیتوان تعداد مسکن مورد نیاز را توسط روش های سنتی تأمین کرد و به این ترتیب شروع به ورود کارخانه های پیش ساخته نمود. از آنجاکه استفاده از روش های بناسازی صنعتی و پیش سازی ساختمان مستلزم وجود زمینه های مساعد از نظر بنای صنعتی و تجهیزاتی و لوازم ساختمانی، حمل و نقل، افراد متخصص (کلاً نظام ساختمان سازی صنعتی) میباشد، به علت فقدان زمینه های مذکور از یکسو و تعداد کارگران ساختمان با دستمزد پائین از سوی دیگر، اولین تجربه کارخانه های قطعات پیش سازی در ایران درحدود 55 سال پیش توسط «بانک ساختمانی ثابت» با لیسانس کارخانه «چیدونیو» ایتالیا برای احداث خانه های سازمانی ارتش در اهواز تأسیس شد. همزمان با آن کارخانه دیگری با لیسانس کارخانه «کالاد» فرانسه در نارمک شروع به کار نمود. اما پس از چندی هر دو کارخانه به صورت متناوب، به دلایلی تعطیل شدند یا بیشتر به تولید قطعات پیش ساخته بتنی غیر مرتبط با خانه سازی پرداختند. در سال 1340 کارخانه دیگری توسط شرکت ساختمانی «ریحا» به وجود آمد که موفقیت آمیز نبود و از سال بعد همزمان با احداث مجتمع های عظیم صنعتی در کشور از قبیل ذوب آهن و ماشین سازی، صنعتی کردن ساختمان و متعاقب آن توجه به تقاضای روز افزون مسکن، اندیشه احداث مجتمع های مسکونی قوت گرفت. علیرغم مشکلات موجود مؤسساتی از قبیل ذوب آهن اصفهان، ماشین سازی تبریز و پریفاب و آ.اس.پ توانستند به عنوان پیشروان این صنعت فعالیت هایی را آغاز نمایند. تعدادی از کارخانه ها مذکور طی سالیان گذشته از فعالیت باز ایستاده و برخی همچنان فعال باقی مانده اند. پس از بالا رفتن درآمد نفتی، فعالیت های خانه سازی به سرعت افزایش یافت، به این ترتیب در حالی که تا اوایل دهه 50 تولیدات مصالح ساختمانی برای مصرف کافی بوده و فقط بعضی مصالح وتجهیزات ساختمانی مانند شیشه، یراق آلات، لوزام تأسیساتی وارد می گردید، ولی بعد از آن با رشد سریع خانه سازی، کشور با کمبود سیمان مواجه گردید و واردات آن شروع شد. کمبود آجر نیز با وجود فعال بودن همه کارخانه های آجرکشور، مسئله ساز شد و به دلیل تقاضای زیاد ، قیمت آن به سرعت رو به افزایش گذاشت، همچنین دستمزد کارگران ساختمانی به ویژه کارگران ماهر به سرعت افزایش یافت. وضعیت ساخت مسکن پس از انقلاب روند کمبود مصالح ساختمانی پس از انقلاب و تاکنون کم و بیش ادامه دارد. در سال های 1378-1374 به دلیل گرانی اقلام فوق الذکر که به گرانی مسکن انجامید، توان محدود خرید مسکن، باعث رکود شدید در امر ساخت مسکن شد، اتفاقی که از ابتدای سال 1381 تاکنون سه بار تکرار و موجب گردید تا مشکل مسکن حادتر گردد. به علاوه اگر مسئله رکود مسکن را نادیده بگیریم، با این تعداد کارگر ساختمانی ماهر و ساده و مصالح و ... در بهترین شرایط تنها میتوانیم با روش سنتی حدود 165000 واحد مسکونی در سال بسازیم. در حالی که در برنامه چهارم سالانه ساخت بیش از یک میلیون واحد مسکونی پیش بینی شده بود که تفاوت این دو رقم باید از روشی غیر سنتی تولید می شد. علاوه بر این، تولید سنتی یک تولید نابسامان است و با زودتر شروع شدن زمستان در یک سال، نرخ تولید پایین خواهد آمد و در بسیاری از مناطق امکان کار ساختمانی در آن فصول وجود نخواهد داشت. علاوه بر این، در فصولی که شرایط جوی برای کار ساختمانی مساعد است، به دلیل اینکه شغل دوم اغلب کارگرهای ساختمانی، کشاورزی است، با کمبود کارگر ساختمانی مواجه می شویم. به عبارت بهتر در فصول کم کاری مازاد کارگر خواهیم داشت و در فصول کار، با کمبود کارگر ساختمانی مواجه خواهیم شد. همین روند در تولید مصالح و غیره نیز وجود دارد که خود تولید نظام یافته صنعتی را بر تولید سنتی مسکن ارجح می کند.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :