مهم ترین دلیل رکود اقتصادی
قضیه از این قرار است که نرخ ارز کاهشیافته و از 3800 تومان در پاییزِ سالِ قبل به زیر 3000 تومان در مهرِ امسال رسیده و شاخص کل بورس نیز در هفته دوم مهرماه جاری از مرز 66500 نیز فرا تر رفته ، اما سؤال این است که این موارد تا چه زمانی ادامه خواهد یافت و مهم تر اینکه آیا وضعیت اقتصاد کشور اکنون خوب است؟ اگر بتوانیم به این دو سؤال پاسخ دهیم به پاسخ این پرسش نیز خواهیم رسید که بازار مسکن و بازار مصالحی مانند فولاد تا چه زمانی شرایط رکود را تحمل خواهند کرد؟ نمای اولیه دولت جدید در اولین گام های خود چنان امیدی در بازار ایجاد کرد که کاهشِ تنش ها با غرب از یک طرف، اقداماتِ اقتصادی در حوزه داخلی مانند تلاش ها برای گشایش ال سی و درک اهمیت تأمینِ مالی از واحدهای تولیدی از طرف دیگر، زمینه ای برای رشد اقتصادیِ کشور فراهم کرد. به جرات میتوان گفت عدم تحقق کامل تأمین مالی بخش تولید و صنعت کشور و نیز بروکراسی دست و پا گیر اداری با بخشنامه های دائم التغییر دو چالش اساسی فراروی رشد اقتصاد کشور است. از این رو تا برطرف شدن این چالش ها نمیتوان رونق واقعی را در بازارهای مولد و حتی موازی کشور شاهد بود. اما یک عامل تأثیرگذار که میتواند این دو چالش را نیز متأثر از خویش نماید تحولات بین المللی معطوف به ایران میباشد. برای مثال زمانی که هیمنه جنگ فراگیر علیه سوریه با توافق میان دو قدرت جهانی از میان رفت، و آنگاه که رئیس جمهور در اجلاس سازمان ملل متحد در نیویورک برای تنش زدایی گام بر میداشت ، نرخ ارز مسیر سقوط آزاد را در پیش گرفت. در ادامه به بررسی مسیر حرکت فعالان بازارهای ارز و سرمایه میپردازیم. صراحت یک صراف در یک گزارش میدانی سری به میدان فردوسی تهران زدم و نرخ ارز را جستجو کردم. صراف ها هر دلار را به نرخ 3هزار و 30 تومان میخریدند و اگر رقم بالایی برای فروش عرضه می کردی نرخ را بالاتر میبردند تا دلار بیشتری بخرند اما چرا؟ نرخ ارز در آینده را میتوان از رفتار برخی صراف ها به دست آورد. زمانی که صرافیها برای خرید دلار علاقه نشان میدهند میتوان نتیجه گرفت قیمت دلار در آینده افزایش مییابد و زمانی که نرخ دلار در مسیر کاهش است آنها تنها فروشنده اند و کمتر خریدار میباشند. یکی از صراف ها که خود را آریافر معرفی کرد، در پاسخ به این سؤال که: مگر میان مقامات کشور و غرب مذاکره انجام نشده و تنش ها در منطقه کاهش نیافته است پس چرا برای خرید دلار با نرخی که در مسیر کاهش است علاقه نشان میدهید؟ وی به صراحت گفت: عموجان با غرب تنها حرف زده ایم اتفاق خاصی که نیفتاده ، تحریم ها هم به قوت خود باقی است. فاصله تا بازگشت به حالت اول مسئله تحریم ها را از یک بازرگان باسابقه بین المللی نیز جویا شدیم . وی در واکنش به لغو تحریم چند بانک ایرانی در اروپا گفت: اگرچه امیدوارم با اقدامات دولت جدید ایران تحریم و تنش ها کاهش یابد و روابط بهتری با کشورهای دیگر داشته باشیم اما اقدام دادگاه اروپا ، رفع اتهام از چند بانک در یک پرونده بوده که دست داشتن آنها را در موضوعی تبرئه کرده است و با وجود اینکه حکم خوبی است ولی به این معنا نیست که از فردا امکان گشایش اعتبار اسنادی و ال سی ایجاد شده باشد و تا زمانی که روابط بانکی به حالت اول برگردد خیلی فاصله داریم. آیا ارز ارزان است؟ یادآوری سخن رئیس کل بانک مرکزی که اعلام کرده بود نرخ 3200 تومان برای دلار خوب است و زمانی که از 3000 تومان نیز تنزل کرد ابراز نگرانی کرده بود، زوایای دیگری از مسئله را روشن میکند. یکی از اعضای کمیسیون اقتصادی مجلس در شبکه خبر به اعلام موضِع رئیس کل بانک مرکزی چنین واکنش نشان داد: «اگر نرخ ارز مبادله ای صحیح است چرا زمانی که نرخ ارز کاهش مییابد شما معترض میشوید و اگر نرخ ارز 3200 تومان است چرا ارز و منابع کشور را ارزان میفروشید؟» از آنجا که بخش زیادی از منابع مالی بانک ها و مؤسسات سرمایه گذاری، به ارز میباشد و نیز برای واردات مواد اولیه فرآوری شده و نیز قطعات و ماشین آلات ارز ارزان دارای اهمیت بسیاری است از این رو میتوان گفت کاهش نرخ ارز از جهات مختلف دارای اهمیت است؛ و میتواند بر تولید کالا و خدمات از یک طرف و نحوه رفتار بازار مسکن و مصالح اثرگذار باشد. پس با این اوصاف شرایط رکود همچنان در بازارهای مسکن و مصالحی مانند فولاد پابرجا خواهد بود. اما مهم ترین دلیل رکود اقتصادی کشور چیست؟ دلیل رکود در ادامه خوب است نظر استاد وحید شقاقی، کارشناس مسایل اقتصادی را نیز بخوانیم. وی در گفتگو با ایسنا مهم ترین دلیل رکود اقتصادی ایران را فضای غیررقابتی و نظام مدیریت سنتی دانسته که جلوی تحول اقتصادی را گرفته و اقتصاد کشور را به شدت به سمت فعالیت های غیرمولد و در نهایت سقوط رشد اقتصادی سوق داده است.» وی در پاسخ به اینکه «عدم تحقق رشد اقتصادی هشت درصدی طی سنوات برنامه چهارم توسعه و نیز رشدهای منفی سال های اخیر به چه مسایلی باز میگردد، گفته است: اقتصاد ایران علیرغم سیاست های کلی برنامه های توسعه (برنامه چهارم و پنجم) مبنی بر عدم اتکاء به صادرات نفت، همچنان مبتنی بر نفت بوده و به شدت به ارزهای خارجی وابسته است. این در حالی است که هزینه های جاری و عمرانی کشور همچنان از منابع نفت تأمین شده است.» شقاقی با اشاره به افزایش فراوان درآمدهای نفتی طی برنامه چهارم توسعه اظهار داشته: «با این حال به دلایلی نظیر عدم رقابت پذیری اقتصاد ملی، وجود رانت های اقتصادی و نبود عزم جدی در توسعه بخش خصوصی، درآمدهای نفتی به صورت نقدینگی سرگردان در دست آحاد مردم چرخید و موجبات افزایش تورم را فراهم آورد و به رکود اقتصادی دامن زد.» وی با اعتقاد به اینکه در اقتصاد ایران با رشد درآمدهای نفتی، صرفاً بخش های غیرمولد شروع به رشد و نمو میکنند که حاصل آن نیز افزایش سوداگری و رشد قیمت هاست ،عنوان کرده: «از این رو طی سال های برنامه چهارم، همچنان اقتصادِ غیر رقابتی و بخش مولد راکد بوده است.» عضو و برگزیده بنیاد ملی نخبگان خاطرنشان کرده: «اقتصادی که دارای بخش مولد ناکارا و راکد باشد، نباید انتظار داشته باشد رشد اقتصادی بالایی را تجربه کند.» وی تحریم های بین المللی را موجب افت قابل توجه در صادرات نفت دانست و ادامه داده: «این امر به کاهش شدید درآمدهای نفتی منجر شد و موجبات تضعیف تولید ملی را فراهم آورد چرا که تولید ناخالصِ داخلی شامل ارزش افزوده بخش نفت است و با کاهش صادرات نفت، ارزش افزوده این بخش کاهشیافته و به نزول تولید منتهی میشود.» ریسک بالا در فعالیت های مولد شقاقی با تاکید بر اینکه نباید تصور کرد که رفع تحریم ها نیز چندان موجب تحقق رشد اقتصادی بالا خواهد شد اظهار داشت: «اقتصاد ایران برای تداوم و استمرار رشد اقتصادی بالا نیازمند تحول جدی در نظام مدیریت و برنامه ریزی و رفع ساختارهای غیررقابتی و رانتی است.» وی توضیح داد: «نظام مدیریت سنتی ، به شدت هزینه بر و غیر کارآمد می باشد و لازم است نظام اداری نوین در کشور مستقر شود زیرا فضای کسب وکار نامساعد و ریسک فعالیت های مولد اقتصادی بسیار بالا ست و نظام بانکی کشور به جای حمایت از تولید، مانعی جدی فراروی رونق اقتصاد مولد هستند و بیثباتیهای اقتصادی موجب شده تولیدکنندگان رغبت چندانی برای ورود و گسترش فعالیت های اقتصادی نداشته باشند.» وضعیت نگران کننده بورس شقاقی در مورد ارتباط رشد اقتصادی با رونق بازار سرمایه نیز تصریح کرده: «همواره شاهد هستیم به رونق بازار سرمایه به عنوان معیار بهبود اوضاع اقتصادی اشاره میشود این درحالی است که رونق بازار سرمایه علیرغم رشد اقتصادی خطرناک است و باید مراقب بود حباب در این بازار رخ ندهد.» این اقتصاددان با بیان اینکه واگذاریهای سال های اخیر در قالب سیاست های کلی اصل 44 یکی از دلایل افزایش شاخص بورس بوده و دیگر عامل نیز ورود سرمایه های سرگردان مردم به این بازار است، خاطرنشان میکند: «با این حال عدم تناسب بین اوضاع اقتصادی کشور با وضعیت بورس نگران کننده بوده و جای تأمل دارد و مسئولان باید نظارت مستمر و دقیقی بر این بازار داشته باشند چرا که هرگونه سقوط احتمالی معضلات جدی بر بدنه اقتصادی کشور تحمیل خواهد کرد.» استنتاج نهایی در نتیجه گیری از مباحث مطروحه میتوان به این نکته اشاره کرد: تا زمانی که در بخش های مولد و صادرات محور کشور مانند صنایع خدمات زاینده، تأمین مالی و کاهش بروکراسی مشاهده نشود رونقی نیز دیده نخواهد شد. از این رو با توجه به رکود در بازار مسکن و فولاد و نیز کاهش جهانی بهای طلا میتوان انتظار داشت نقدینگیِ سرگردان که در چند سال اخیر به صورت فزاینده ای رشد داشت در بازارهای ارز و بورس خودنمایی کند و اگر کاری به بازارهای مواد اولیه مانند پتروشیمی نداشته باشیم آنچه میتواند سرمایه ها را جذب کند همین دو بازار خواهند بود. بازار ارز برای اقتصاد کشور مضر است اما بازار سرمایه برای اقتصاد کشور مفید میباشد مشروط بر اینکه قیمت سهام شرکت ها در آن بازار حبابی نباشد. در پایان انچه باید مورد توجه قرار گیرد این است که ، رشد شاخص مرکزی بورس در زمانی که بسیاری از بخش های اقتصاد راکد است ، چه معنایی میتواند داشته باشد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :