بیماری نمای ساختمان
* مرزهای مجازی کشور ما برای ورود الفاظ، مد، تیپ، فرهنگ و هر چیز بیگانه ای به داخل کشور باز است. اکثر مردم بدون توجه به فرهنگ جامعه مان و پیشینه اصیل خود عامل گسترش چیزهای درست و غلطی هستند که برای آنها صرفاً تازگی دارد، مسئولین و کارشناسان فن نیز پس از عمومیت پیدا کردن موضوع به فکر بررسی آن می افتند که آیا ورود و گسترش آن درست بوده یا عامل خدشه دار شدن داشته هایمان شده است.هنر معماری نیز بی نصیب از این ماجرا نیست، صرف نظر از سبک های مختلف معماری که مورد توجه آرشیتکت ها و سازندگان قرار می گیرد و باعث می شود هر روز چهره شهرها برایمان مغشوش تر و بیگانه تر از دیروز شود، مصالح ساختمانی نیز جایگاه ویژه ای در این مقوله دارند. بدون شک پیشرفت روز افزون علم و تکنولوژی باعث پیدایش مصالح جدید شده و می شود. هر کدام از این مصالح قادر خواهند بود قابلیت های جدیدی را به صنعت ساختمان ارائه دهند، اما حقیقت امر این است که این مصالح قبل از عرضه به بازار مصرف مستلزم وضع قوانین و مقرراتی هستند که با فرهنگ و آداب کشور مغایرتی نداشته باشند. به طور مثال اکثر طراحان و سازندگان هنگام ورود کامپوزیت به عنوان یک متریال جدید در صنعت، توجه خاصی به آن داشته و صرف نظر از کاربری ساختمان از آن استفاده می کردند، اما پس از مدتی کارشناسان به این نتیجه رسیدند که این متریال جدید هیچگونه سنخیتی با معماری ایرانی ندارد و استفاده از آن را برای ساختمان های مسکونی ممنوع کردند این در حالی بود که نمای بسیاری از ساختمان های مسکونی با کامپوزیت پوشیده شده بود. آیا بهتر نیست قبل از ورود سبک ها، تکنیک ها، مصالح و ..... ارزیابی درستی از آنها به عمل آوریم به این ترتیب باعث بهم ریختن چهره شهرمان هم نشویم و بدان آسیب وارد نسازیم و یا اینکه منتظر بمانیم معایب آن به ما ثابت شود و بعد بخواهیم مانع گسترش آن شویم؟ امروزه در شهری مثل تهران با بیماری نمای ساختمان ها روبرو هستیم، ساختمان هایی که اولویت اول کانسپتشان زیبایی نما بوده، پلان ها بدون توجه به نیاز ساکنین و کاربری فضا تنها پارتیشن بندی شده اند و همان نمای به ظاهر مدرن و زیبا پس از مدتی اعلام بیگانگی خود را با فرهنگ مردم ابراز کرده است. این امر غیر قابل انکار است که نیازهای انسان نسبت به هر دوره تغییر می کند انسان قرن 21 را نمی توان مجبور به زندگی در غار کرد. همانند سایر موارد، معماری نیز نیاز به بروزرسانی دارد. تغییرات، نوآوری و ابداعات به روش درست قابل ستایش است اما سبک معماری مدرن با تمام نوآوری ها و ابتکاراتی که دارد به صورت تقلیدی و کپی برداری از نمونه های خارجی وارد کشور ما شد و مثل بسیاری از موارد دیگر تلاشی صورت نگرفت تا با فرهنگ، اصالت و سبک های معماری ایرانی تطابق پیدا کند. بوده اند معماران بزرگی همچون کامران دیبا، حسین امانت، هوشنگ سیحون و .... که توانسته اند با اقتباس هنرمندانه از معماری ایرانی به سبک مدرن آثار بزرگی برپا سازند، در دانشگاه ها نیز اساتید زیادی در تلاشند معماری ایرانی – اسلامی را به عنوان سبک مورد نیاز جامعه زنده نگه دارند اما متاسفانه تمامی این دانش ها فقط به صورت علم در صندوقچه اطلاعات این اساتید باقی می ماند و بازار کار از این دانش ها فاصله زیادی می گیرد. امیدواریم بیداری مسئولان زودتر اتفاق بیافتد و وضعیت به جایی نرسد که درمان نیز غیر قابل اعمال باشد *کارشناس معماری
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :