menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

خاک دستی توی سرت

شما تا به حال کسی را دیده اید که با یک بیل مکانیکی ازدواج کرده باشد؟ ندیده اید؟ واقعاً؟ حقیقتش این است که من هم ندیده ایم ولی اعتراف میکنم طی چند ماهی که بغل گوش خانه ما داشتند برای ساختن نمیدانم چی، گودبرداری میکردند چند دستگاه بیل مکانیکی و بولدوزر به شدت با اعصاب و روان من ازدواج کرده و هر روز و شب هم مراسم ولنتاین برگزار مینمودند! پیمانکار محترم پروژه هم معلوم نبود چرا اصرار داشت زیر پی تمام خانه های اطراف را عین ته هندوانه دقیق بتراشد! آقا من هر دفعه که از پنجره بیرون را نگاه میکردم یک گودال عمیقی را میدیدم که بیشتر به درد احداث دریاچه مصنوعی میخورد تا ساختن ساختمان! و بعد دلم از تصور سقوط خانه فکستنیمان در این چاه ویل میریخت پائین و مدام صحنه های ریزش ساختمان های مختلف حین گودبرداری میآمد جلوی چشمم. البته این طور مواقع همیشه یک شیطان کوچک قرمز رنگ با دمی شبیه فِلِش و با چنگکی در دست روی شانه چپم ظاهر میشد و گفت: «غصه نخور، چیزی نمی شود، برو راحت بگیر بخواب»! ولی مگر میشد خوابید؟ آخر هم طاقت نیاوردم و با اهل وعیال جلُ و پلاسمان را جمع کردیم و رفتیم خانه پدرخانمم. از قضا همان شب هم به میمنت و مبارکی نصف خانه ما ریخت توی آن خندق بلا. علت این ریزش را کارشناسان وجود خاک دستی و عدم بررسی مکانیک خاک توسط سازنده محترم اعلام کردند. راستش را بخواهید من چیزی از خاک دستی و مکانیک خاک نمیدانم ولی میخواهم به آن سازنده محترم و خوش پوش و خوش صحبت و خوش بویی که ماشین گران قیمتی هم زیر پایش بود و حتماً این چیزها را میداند بگویم: همان خاک دستی، دو دستی توی سرت که خانه خرابمان کردی!

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 179

فهرست مطالب شماره 179

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×