menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

اجرای موفق مشارکت های عمومی – خصوصی

مهندس محمدعلی جهانبانی* از ابتدای قرن بیست و یکم، جهان شاهد شکل گیری روندی در حوزۀ مدیریت دولتی بوده که به جای تأکید بر کوچک سازی یا بزرگ سازی ، بر اندازه سازی یا توسعۀ ظرفیت تأکید مینماید . این روند به نام حکمرانی خوب شهرت یافته است . مفهوم حکمرانی علاوه بر ظرفیت حکومت ها، به منظور تدوین خط مشیهای مناسب و اجرای آنها به صورتی اثربخش ، کارا و به طور عادلانه، ترکیبی از اقتدار سیاسی و مدیریت منابع اقتصادی و اجتماعی را در بر میگیرد. حکمرانی خوب به معنای وجود پاسخگویی سیاسی، شفافیت نظام اداری ، اعمال قدرت مشروع ، آزادی مشارکت ، آزادی اطلاعات و بیان، مدیریت مالی دقیق و پاسخگویی مالی در حوزۀ عمومی، توجه به حاکمیت قانون ، چارچوب قانونی قابل پیش بینی دربرگیرندۀ نظام قضایی مستقل و قابل اعتماد ، توجه به حقوق انسانی ، قوۀ مقننه فعال ، ارتقای فرصت ها برای توسعه جامعه مدنی و توسعه ظرفیت در حاکمیت است . لذا در این مقاله ابتدا به بررسی و تحلیل اصول پذیرفته شده حکمرانی خوب پرداخته و سپس روندهای اثرگذار تشریح خواهد شد . مکانیزم هاتوسعه و اجرای موفق مشارکت های عمومی – خصوصی مستلزم وجود دولتی قوی و کارآمد است که ابتدا بتواند مسئولیت و مدیریت پروژه های مشترک را از نظر تسهیم و انتقال ریسک به انجام رسانده و سپس بتواند در مورد یک نقشه راه از وضعیت زیرساخت ها، نیازها، شرایط اقتصادی- اجتماعی جامعه و نیز هزینه های مترتب بر آن تصمیم سازی نماید . اینها بنیاد و پایه همان چیزی است که حکمرانی خوب نامیده میشود .ایفای این نقش توسط دولت به خودی خود شکل نمیگیرد بلکه ابتدا باید چارچوب ، بستر و محیط نهادی لازم وجود داشته باشد . در نتیجه اجرای موفقیت آمیز مشارکت های عمومی – خصوصی به عنوان یکی از مصادیق تحول اقتصادی و نشانه های رشد و توسعه یک کشور ، مستلزم وجود بسترها و شرایط ساختاری و نهادی لازم در حوزه عمومی و دولت است .بر اساس تعریف برنامۀ عمران سازمان ملل ، حکمرانی خوب عبارت است از :مدیریت امور عمومی بر اساس حاکمیت قانون ، دستگاه قضایی کارآمد، عادلانه و مشارکت گستردۀ مردم در فرآیند حکومت داری (Hope, 2009) .لذا تفاوت حکمرانی با مدیریت دولتی نوین در این است که رویکرد دوم، از روش های مدیریتی برای افزایش صرفه جویی در خدمات دولتی بهره میگیرد . اما حکمرانی روشی است که شهروندان برای اثرگذاری بر نتایج خط مشیهای دولتی با هم تعامل مینمایند. موضوع محوری در حکمرانی خوب دست یافتن به حکومتی است که بتواند زمینه ساز توسعه مردم سالار و توسعه خواهانه باشد . از سوی دیگر یک طرف اجرای موفقیت آمیز مشارکت های عمومی خصوصی ، دولت یا بخش عمومی است . از این رو بنا به ماهیت و عملکرد دولت ، این امر رابطه خیلی نزدیکی با موضوعات مرتبط با حکمرانی خوب دارد . حکمرانی خوب یا دولت بهینه یا هنر حکومت مداری تعابیر گوناگونی است که در ادبیات اخیر مدیریت و حکومت برای آن به کاررفته است . در مجموع ، حکمرانی خوب بر اصول پذیرفته شده عمومی شش گانه زیر مبتنی است : پاسخگو بودن یعنی کارگزاران بخش عمومی و دولت نسبت به آنچه میگویند و عمل میکنند در قبال جامعه پاسخگو و مسئول باشند شفافیت یعنی اینکه فرآیند تصمیم سازی و اجرا ، شفاف و همچنین مبتنی بر قانون باشد که از طریق آن مشارکت های عمومی ـ خصوصی به خوبی اجرا شوند و توسعه یابند عدالت و بیطرفی که از آن به رفتار منصفانه نیز تعبیر شده و منظور از آن این است که فرآیند تصمیم سازی در بخش عمومی و دولت به گونه ای باشد که اتباع و شهروندان بتوانند از منافع آن بهره مند گردند مشارکت منظور از آن فرآیند تصمیم سازی مشارکتی و مسئولانه است که تمامی سهامداران و مشاوران از منافع آن منتفع و در پروسه تصمیم سازی نیز سهیم باشند.- کارآیی و اثربخشی درجه ای از حکمرانی است که در بهره گیری از منابع انسانی ، مالی و طبیعی محدود از طریق تأخیر در اجرا، فساد یا با تبعیض نسبت به نسل های آینده برخورد نشود تناسب و شایستگی به درجه ای از عملکرد حکومت (حکمرانی) برمیگردد که طی آن ساخت ، شکل گیری و نیز اجرای قوانین منجر به آسیب یا تظلم به جامعه نشود . در میان اصول فوق، دو اصل اول یعنی پاسخگویی و شفاف بودن که به حوزۀ رفتار نخبگان و تصمیمات و مقررات برمیگردد ، در اجرای بهینه مشارکت های عمومی ـ خصوصی بسیار مؤثر و کلیدی است .نتیجه گیری بر اساس آموخته های ناشی از این مقاله و تجارب به دست آمده میتوان اذعان داشت که حکمرانی خوب و اجرای موفق مشارکت های عمومی خصوصی نیازمند مقررات شفاف و کارشناسی شده ، کسب دانش تخصصی لازم برای فرآیند مناقصه و قرارداد، اختصاص زمان کافی جهت ایفای نقش ها ، مهارت تجربه کافی شرکای خصوصی در موضوع ، جاری بودن اطمینان از کیفیت و پایش عملکرد، امکان و اجرای آزمایش فرضیه و ساختار مشارکت ، تضمین مالی پروژه آزمایشی و درگیر نمودن تمامی ذینفعان کلیدی از ابتدای پروژه، ارتباط خوب مابین شرکا و هماهنگی و تعیین محدودیت های بودجه ای در هر فاز پروژه میباشد .*کارشناس ارشد مدیریت شهری

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 182

فهرست مطالب شماره 182

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×