چرا معماری اسلامی اجرا نمی شود؟
* حسین سروشدر طول سی و شش سال بعد از انقلاب علیرغم تدوین قانون اساسی بر اساس تعالیم قرآن کریم و احادیث ائمه اطهار(ع) و تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب درخصوص ضرورت استفاده از معماری اسلامی و ایرانی درصنعت ساختمان شاهدظهور و بروز سبک های معماری قارچ گونه غربی و شرقی در کشور هستیم. در چند سال گذشته طبق آمار حداقل 140 همایش در مورد معماری اسلامی برگزار و ده ها سند تدوین شده ولی هم اکنون همه آنها در قفسه کتابخانه ها به انتظار اجرا نشسته است. در این راستا عده ای حتی دلسوزان نظام با دلسردی امکان ادامه دادن معماری ایرانی و اسلامی را منتفی دانسته و برخی حتی می گویند خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو و به کاروان معماری دهکده جهانی پیوسته اند و به جای تحمل پیامدهای تغییر و تحول در دوران گذار از معماری کنونی به سمت معماری اسلامی ایرانی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند.و عده ای نیز تنها در حرف تأکید بر اجرای آن دارند و حتی ساختمان های شاخص مانند سفارتخانه ها و یا مراکز فرهنگی مثل دانشگاه ها و کتابخانه ها را هم هماهنگ با معماری غرب طراحی می کنند و اسم معماری ایرانی روی آن میگذارند.باورهای عمومی مخصوصا در قشر بساز و بفروش ها و آنها که مسکن و ساخت و ساز را فقط و فقط برای سود تجاری میخواهند و رویکرد اقتصادی را بر استراتژی آرامش و راحتی و امنیت ترجیح داده اند در ارائه سبک ها و نمادهای غربی از سروکول هم بالا میروند و با هم مسابقه گذاشته اند.و هیچ نهاد و دستگاهی نیز متولی ممیزی این کارها نیست .آنچه مسلم است باورها ، عقاید و رویکرد در حال تغییر است و اگر کسانی نیز به سبک معماری اسلامی معتقد باشند مشکلات اجرائی آنچنان پای آنان را بسته که فریاد برمی آورند که ما می خواستیم ولی نتوانستیم و نگذاشتند به راستی چه باید کرد از کجا باید آغاز کرد نقش نخبگان و مدیران بالا دستی این صنعت و هنر چیست؟دانشگاه ها در تولید فکر معماری اسلامی قابل تحقق چه نقشی را دارند؟چگونه می شود اعتقاد به فواید معماری اسلامی را به باور عمومی تبدیل کرد و مزیت رقابتی برای آن تولید کرد. برای شفافیت موضوع و ورود به بحث های کارشناسی تعدادی از سوالات بنیادی باید بررسی و جواب داده شود اینکه آیا معماری اسلامی امری درون زاست یا برون زاست آیا با تکنولوژی روز مخالف است؟یا میتواند موافق هم باشد.آیا اتاق فکر با ویژگیهای خاصی می طلبد آیا اسیر فرمهای خاصی می باشد و آن فرم ها گران قیمت تمام می شود و آیا مزیت رقابتی با دیگر سبک های معماری ندارد؟آیا آثار گسستگی زنجیره تکامل معماری در زمان قاجار باعث این پدیده شده است ؟ آیا رابطه ای با معماری پایدار (متوجه محیط زیست) ندارد؟ آیا قوانین حمایتی نارسا است ؟آیا باور مدیران عالی نسبت به موضوع جهل دارد یا حساسیت لازم را ندارد و در ترجیحات آنها نمی گنجد.آیا الزامات قانونی به متصدیان امر وجود ندارد؟ آیا بیانیه چشم انداز و ماموریت و سند بالا دستی آن نیاز به ده ها سال کار کارشناسی دارد و هنوز تدوین نشده است؟ آیا اهداف و استراتژی ها منطبق بر شرایط زمان و مکان نیست؟ آیا کارشناس معماری اسلامی به اندازه کافی وجود ندارد؟آیا نقشه راه در این رابطه وجود ندارد ؟ آیا مفاهیم و معیارها حاکم بر آن نامفهوم و یا دشوار است؟ آیا یک بعدی است یا یک تصمیم چندمعیاری است؟ آیا ترس از اجرای پایلوت مسئولان را محافظه کار کرده است.آیا چون با باورها و اعتقادات فعلی صنعت ساختمان مغایرت دارد( منفعت طلبی مد روز بودن ) نمی تواند سازندگان و مردم را متقاعد کند و لذا با آن مخالفت یا حداقل حمایت معنی شود.آیا کهنگی و غیر اجرائی بودن و غیر اقتصادی بودن به آن می چسبد. این ها سوالاتی است که اگر جواب داده شود راه ورود به بحث های معماری و شهرسازی ایرانی و اسلامی باز می شود و راه برون رفت از بحران کنونی پیدا می گردد.* معمار و عضو سازمان نظام مهندسی
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :