menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

تئوری برای خانه های آینده

دکترسعید فلاح فر* یک فضای باز عمومی را به عنوان پارکینگ فرض کنید. یا فضای یک تکه پارکینگ یک آپارتمان کوچک را. اگر این فضا به شبکه های اختصاصی کوچک تر تقسیم شود؛ حتماً مجموع ظرفیت واقعی در آنها و یا سهولت دسترسیها کاهش پیدا میکند. یا یک دیسک فشرده رایانه را در نظر بگیرید. ظرفیت ثابت ذخیره سازی این هارد را میتوان به دو شکل تقسیم کرد؛ یکی اینکه اصطلاحاً به پارتیشن های مختلف تقسیم شود و دیگر اینکه فولدرهای مجزا در آن ایجاد کرد. در حالت اول فضای ذخیره سازیها مستقل است و در حالت دوم فضای کلی در دسترس همه فولدرها بنا به نیاز به اشتراک گذاشته میشود. در حالت اول، درحالیکه یکی از پارتیشن ها کاملاً خالی است، ممکن است پارتیشن دیگر ظرفیت ذخیره کافی نداشته باشد. اما این مشکل در شکل دوم تقسیم بندی به وجود نمیآید. یعنی داده ها به طور خودکار در یک فضای مشترک جای میگیرند و درعین حال داخل یک بسته و فولدر مجزا ذخیره و ارائه میشوند. این روشی است که در سایت های اینترنتی بزرگ (مثل ایمیل یاهو و...)، مشکل محدودیت ظرفیت کاربران را برطرف کرده است.حال سؤال این است که آیا میتوان الگویی مشابه برای فضاهای ساختمانی و شهری طراحی کرد؟ نوعی معماری با فضای شناور اما مجزا و اختصاصی؟ لازم است نگاهی بیندازیم به سوابق فضاهای اشتراکی در معماری و شهرسازی تا دوره معاصر. نمونه های موجود شاید بتواند به مسیر آینده منجر شود و یا حداقل تصور آن را ساده تر کند. به عنوان مثال؛ آب انبارها، یکی از فضاهای مشترک شهری بوده اند که شهروندان را از آب انبارهای کوچک خانگی بینیاز می کرده است. به ویژه کیفیت و امنیت خاطر بیشتری داشته است. حیاط های مرکزی خانه های بزرگ، برای چند خانواده، منظری مشترک و بزرگ تر تولید میکردند. عملکرد بوستان های بزرگ محلی را هم شاید بتوان نوعی تجمیع باغچه های کوچک خانگی دانست. میدان گاه های کوچک محلی، که بنا به مناسبت، برای انجام مراسم اختصاصی (مثلاً مهمانی عروسی و...) یکی از اهالی محل به کار میرفت، نیز نوعی کاربری مشترک شهری است. در ساختمان های امروزی شاید فضاهای مشاع، از جمله راه پله ها، نورگیرها، ورودیها و ... میتواند نمونه ای از اشتراک گذاری عناصر معماری برای صرفه جویی در محدودیت های فضایی باشد. مثلاً با تجمیع دو بنای مجاور، میتوان یکی از راه پله ها را حذف و معادل آن را به فضاهای اصلی اضافه کرد. همین طور است در مورد اندام ها و عناصری مثل؛ ضخامت ستون ها، دیوارهای جداکننده، انبارها، فضای بازی کودکان و... .حالا به مدد تخیل و در قالب پیشنهاد، کمی در امکانات اشتراک گذاری پیش تر برویم. گذشته از فضاهای مشترک و کاملاً تفکیک شده، مثل آنچه گذشت، کاربران روزانه هر یک از فضاهای معماری را چقدر و چند ساعت اشغال میکنند؟ دفترهای کار، سرویس های بهداشتی، آشپزخانه ها، سالن های پذیرایی و... چه کسری از روز اشغال هستند؟ آیا میتوان ترتیب و طرحی تدارک دید که این زمان های خالی، با حفظ استقلال کامل (مثل همان فولدرهای رایانه ای) بین چند کاربر تقسیم شوند؟ آیا فضاهای مجازی (همان طور که در تصاویر بازیهای رایانه ای و...، کاملاً برای ذهن واقعی هستند) میتوانند باعث توسعه یک فضای محدود در ذهن واقعی کاربر شوند؟ مثلاً کاربران آینده (با کمک فناوریهای امروزی و با درک بازسازیشده ای از تصویر و صدا و بو و...) میتوانند در یک آپارتمان کوچک، زندگی در خانه ای وسیع را تجربه کنند؟ یا از فضاهای مشترک، با احساس استقلال کامل استفاده کنند؟ مگر نه اینکه سال ها پیش، آینه های بزرگ، فضای خانه ها و هتل ها را دل بازتر کرده بودند و یا فیبرهای نوری، نور مستقیم آفتاب را به درون ابر ساختمان ها رسانده بودند؟ شاید این تئوری، خیال آمیز اما قابل تحقق برای خانه های آینده باشد. اشغال فضای کمتر و زندگی در فضای بزرگ تر. ساختمان های خصوصی و شخصی اما با امکانات کاملاً فرا فردی.*معمار وپژوهشگر

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 182

فهرست مطالب شماره 182

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×