مواضع موافقان و مخالفان معماری مسجد ولیعصر (عج)
ساخت مسجد ولیعصر در سال 1383 مصوب شد و در دوره شهرداری محمود احمدینژاد، طراحی آن، به معماری به نام عبدالحمید نقره کار (که پیش از این مسجد قبا، مسجدالرسول(ص) و ده ها مسجد دیگر در تهران و شهرستان ها را طراحی و نظارت بر اجرا نموده است) سپرده شد. این طرح به مذاق هنرمندانی که تئاتر شهر خانه شان بود، خوش نیامد و لب به اعتراض گشودند که؛ ارتفاع مسجد، ساحت تئاتر شهر را درهم میشکند و نبایست این میراث ماندگار، کوچک شمرده شود. این اعتراض، سه سال مسجد را به دردسر کشاند و دست آخر توسط محمدباقر قالیباف شهردار تهران و شهرداری منطقه 11، کار از عبدالحمید نقره کار گرفته شد و برای گره گشایی از آن، به مهندس رضا دانشمیر و همسر او کاترین اسپریدونف سپرده شد.هم اکنون مسجد ولیعصر در خیابان ولیعصر چهارراه ولیعصر(عج) – جنب تئاتر شهر در زمینی به مساحت 5 هزارمتر مربع و با زیربنای 27 هزارمترمربع توسط شهرداری منطقه 11 ساخته میشود. در چند ماه اخیر رسانه ها و سایت های تخصصی معماری و شهرسازی بحث های داغ و چالش برانگیزی در مورد پروژه مسجد ولیعصر (عج) تهران مطرح و به نقد و بررسی آن پرداخته اند و به دلیل جایگاه ویژه طراحی مسجد به عنوان نماد و فضای ارتباط بین انسان و خدا به نقد و بررسی این پروژه میپردازیم. اهمیت این طراحی میتواند سرآغازی برای بحث های کارشناسی برای شفاف سازی حقایق و اتخاذ بهترین شیوه ها و معیارها برای قضاوت در مورد پروژه های معماری و شهرسازی ایران اسلامی باشد.برای قضاوت در مورد این بنا به سراغ حسین سروش، عضو نظام مهندسی استان قم رفتیم : پیام ساختمان:طرح مسجد ولی عصر(عج) موافقان و مخالفان متعددی دارد ، دیدگاه موافقان در مورد این اثر چیست ؟ موافقین طرح مسجد ولی عصر(عج) به چند دسته تقسیم می شوند.الف: عده ای آن را خلاقیت نوآورانه و بیان جدیدی از معماری مساجد می دانند. البته استدلال طراح پروژه این است که ساختمان تئاتر شهر باید محترم شمرده می شد و هر بنای نورسیده ای در مقابل آن تواضع می کرد و در حد landscape (لنداسکیپ) دیده می شد. یعنی در وزن کشی و بارم بندی و ترجیح دادن اولویت با حفظ ساختمان تئاتر شهر است. گروه دوم موافقین طرح سعی دارند که آن را مسجدی افقی بدانند که از خاک تا افلاک می رود. سردمدار این گروه دکتر مهدی حجت است و ایشان صرفا بیان جدیدی از طرح را مد نظر قرار می دهند و واکنش با تئاتر شهر را کم رنگ مطرح می کنند یا نمی بینند. امام جماعت مسجد نیز جزو موافقین اصل طرح می باشد ایشان وجود زمین مناسب و زحمات 30 ساله برای حفظ و نگهداری آن و قرار گیری در یکی از نقاط کلیدی شهر تهران و تقاضای نماز گزاران را دلیل ضروت اجرای طرح می داند ولی به جای بررسی طرح در چندین مصاحبه ابراز کرده که گنبد و گلدسته برای مسجد ضروری است . گروه چهارم از موافقین طرح داده شده طرفداران نظریه منقطع از تاریخ هستند و می گویند ؛ قرار نیست همه مساجد در ردیف شیخ لطف ا... طراحی شود . این گروه تعریف خاصی از معماری هویت و تاثیر مکان و زمان در طراحی دارند و می گویند: الان زمان دیگری است و در جوار تئاتر شهر باید اینچنین برنامه ریزی و طراحی کرد. پیام ساختمان: در این بین مخالفان نیز صحبت هایی برای گفتن دارند ،نظر شما در این مورد چیست؟ مخالفین نیز چند گروه هستند:1-گروه اول موضعی ملایم دارند و علیرغم مخالفت می گویند کار از کار گذشته و طرفدار نظریه مدارا هستند و پیشنهادات آنها این است که با چسباندن چند المان از معماری اسلامی حال و هوای پروژه را عوض کنند و روحیه اسلامی به آن بدمند.این ها عمدتا فرمالیسم هستند و تا حدودی به معماری پست مدرن نزدیک شده اند. گروه دوم مخالفین رابطه مسجد ولی عصر و تئاتر شهر را رابطه پدر و پسر می دانند و می گویند اکنون پدر به جایگاه خود برگشته و باید حرمت شایسته و بایسته او رعایت شود . اگر چه این تئوری تا حدودی به مذاق مخالیفن خوش نمی آید ولی دارای چنان بار معنایی است که قابل انکار کردن نیست این گروه قبول دارند که عناصر محیطی نیز روی فرم و نمای ظاهری تاثیراتی دارد ولی باید تفوق و برتری فضای ملکوتی برفضای بشری رعایت شود.لذا طرح دکتر نقره کار که بر اساس معماری کلاسیک اسلامی و با رعایت شئونات محیطی طراحی شده را می پذیرند. یکی از مثال های این گروه رابطه بنای عالی قاپو و شیخ لطف ا... است که شیخ لطف ا... به هیچ وجه در مقابل عالی قاپو تواضع نکرده که هیچ بلکه با ورودی بسیار جذاب و شکیل و مرتفع خود که مورد تائید «لوئی کان» استاد بزرگ معماری نیز بوده، جلوه نمائی می کند و شایستگی و بایستگی خود را به اثبات می رساند.گروه سوم مخالفین،کسانی هستند که به موضوع ریشه ای تر نگاه می کنند و می گویند چرا پس از سی و پنج سال بعد از انقلاب اسلامی این تئوریها در مورد مقدس ترین بنای معنوی باید بتواند پیاده شود و ریشه کار را در اهمال و کوتاهی و عدم همکاری یا عدم فهم مفهوم و جایگاه ویژه معماری اسلامی ایرانی مدیران و مسئولان و تئوری پردازان دانشگاهی می دانند و خلاء ناشی از عدم ارائه معیارهای کاربردی معماری اسلامی به هر دلیل فرصتی به دست دگر اندیشانی داده که دل در گرو معماری غرب نهاده تا هر سازی می خواهند کوک کنند و مخصوصا مسجد را به پای یک بنای رده پایین تر از مسجد قربانی کنند. اینان در مبانی نظری طرح اشکال وارد می کنند و می گویند طراح پروژه کنجشک رنگ کرده و به جای قناری میفروشد تا محلی برای کار غیر اصولی خود پیدا کند.اینان معتقدند اسلام مبانی بسیار شفاف و روشنی برای نقد و بررسی و طراحی معماری مخصوصا برای بناهای شاخص و یادمانی دارد ولی متاسفانه شرایط اجتماعی، عدم حمایت قانونی و همکار ی نکردن برخی مدیران باعث عدم اجرای آن شده است. متاسفانه ریشه خود باختگی و الیناسیون از زمان قاجار اوج می گیرد زمانی که شاهان قاجار بیشتر به فروختن مملکت و عیش و نوش مشغول بودند دولت های استعمار گر راه ورود به ممالک شرق را تجربه می کردند و با تحقیر زندگی شرقی و بزرگ نمایی سبک زندگی غربی یکی بعد از دیگری ممالک اسلامی و شرقی را در می نوردیدند و زنجیره به هم پیوسته معماری اسلامی و ایرانی که از قبل از اسلام آغاز شده و با دولتهای اسلامی مانند سلجوقیان و صفویان اعتلا پیدا کرده بود از هم گسست پدیده غربزدگی به معنای فراموش کردن پشتوانه تاریخی و اعتماد به نفس ملی تحقق پیدا کرد باور و عقیده خانمان برانداز این تفکر را القاء کرد که خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو و هم اکنون با سونامی فرهنگی که بعد از مرحله تهاجم فرهنگی اتفاق افتاده را در پیروان کاروان دهکده جهانی افزایش یافته و عده ای بر تمدن و هویت تاخته و تاریخ 8 هزار سال چغازنبیل و شهر سوخته جمشید و بعد از اسلام نقش جهان و مجموعه ای فاخر و نفیس معماری ملی را زیر پا می گذارند.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :