یک روز یک عده
یک روز یک عده جوان که تازه از دانشکده مهندسی فارغ التحصیل شده بودند داشتند با هم در خیابان قدم میزدند و به در و دیوار نگاه میکردند که به این نتیجه رسیدند چه قدر شهرشان نیاز به ساخت وساز مسکن دارد. بعد با خودشان گفتند بیایید پول هایمان را بگذاریم روی هم و شروع کنیم به ساخت واحدهای مسکونی در تعداد زیاد. این افراد بعدها اولین تشکل های انبوه سازی را تشکیل دادند. یک روز یه عده جوان که تازه از دانشکده مهندسی بیرون آمده بودند داشتند با هم به در دو دیوار شهر نگاه میکردند و قدم میزدند که به این نتیجه رسیدند شهرشان به ساخت وساز زیادی نیاز دارد. بعد با خودشان گفتند بیایید از دولت پول بگیریم و این خرابیها را بسازیم. این گروه بعدها پایه اولین تشکل های پیمانکاری را نهادینه کردند. یک روز یک عده جوان که دو سال زودتر از دانشکده مهندسی فارغ التحصیل شده بودند داشتند همان کارهای گروه اول و دوم را انجام میدادند و میخواستند وارد ساخت وساز شوند ولی قانون جلوی آنها را گرفت و گفت: کاردان ها فقط در شهرهای زیر 20 هزار نفر میتوانند ساخت وساز کنند یا حداکثر ساختمان های تا چهار طبقه. این گروه بعدها هسته اولیه کاردان ها را تشکیل دادند. یک روز یه عده جوان که تازه درسشان در دانشکده مهندسی تمام شده بود، خوردند به پست گروه های اول و دوم و سوم. آن سه گروه اول که قصد ساخت وساز داشتند به گروه چهارم پیشنهاد همکاری دادند و به ترتیب نخستین تشکل های مهندسی مشاور در زمینه طراحی، ساخت و اجرا به وجود آمد. یک روز تعداد زیادی جوان که به دانشگاه و دانشکده راه پیدا نکرده بودند سر چهارراه و دور میدان جمع شده بودند و دنبال کار میگشتند. بعد یک عده مهندس آنها را سوار وانت کردند و بردند تا در کارگاه ساختمانی کار کنند. این گروه هسته اولیه کارگران ساده و فاقد مهارت را تشکیل دادند.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :