ما افغانستان نیستیم
در خبرها آمده بود که بر اثر رانش زمین در ولایت بدخشان افغانستان حدود 300 ساختمان تخریب و نزدیک به 2500 نفر زیر گل و لای مدفون شد ه اند. صدها خانوار ساکن این ولایت نیز که از سانحه جان به در برده اند نیازمند مواد غذایی و دارویی هستند. البته هر کشوری باید برای وقوع چنین حوادثی آمادگی داشته و از قبل همه کاره ای پیشگیرانه را انجام داده باشد ولی به اعتقاد ما خطر رانش زمین نظیر آنچه در افغانستان رخ داد در ایران ما به وقوع نخواهد پیوست چرا که: • افغانستان روی خط زلزله است ولی ایران نیست. حالا نه اینکه اصلاً نباشد، کمی هست ولی بیشتر از کمی، یعنی بله، تقریباً صد درصد روی خط زلزله است ولی قبول بفرمایید خط زلزله ما با خط زلزله آنها فرق میکند. یعنی شما ما را با آنها مقایسه میکنید؟ • افغان ها بلد نیستند خانه هایشان را محکم بسازند در صورتی که ما بلدیم. خانه های ما را هم همین افغان ها ساخته اند؟ بله البته، ولی یک افغانی کارش در افغانستان با ایران خیلی فرق دارد، اصلاً میخواهم بدانم افغان ها متراژ سهمیه مهندس ناظر، عوارض و مالیات شهرداری، طرح مسکن مهر و پاک و امید و اجتماعی و ... دارند؟ ندارند که! • افغانستان نقاط پرخطر و زلزله خیز و رانش پذیر زیاد دارد ولی اینجا ایران است و از این خبرها نیست. بله، البته در سال 1288 در منطقه سیلاخور خودمان 8 هزار نفر بر اثر زلزله کشته شدند و در سال 1309 در سلماس 2514 نفر و ... ولی خُب که چی؟ اینها یک مشت اعداد و ارقامند و چیزی را ثابت نمیکنند. • ما یک وزارت راه و شهرسازی داریم که بیا و ببین! از این سرتا آن سر همه اش همینطور مهندس و کارشناس است که نشسته و دارد محاسبات مهندسی میکند. کمیسیون عمران مجلس و سازمان نظام مهندسی و شهرداری و شورای شهر و سازمان آموزش فنی و حرفه ای و تا دلتان بخواهد تشکل ها و گروه های ریز و درشت فنی و مهندسی. حالا من از شما میپرسم: افغانستان از این چیزها دارد؟ دیدی حالا؟ • سرتان را درد نیاورم: در ایران خطر زمین لرزه و زمین لغزه وجود ندارد چرا که اگر وجود داشت لابد مسئولان و مدیران کاری میکردند و تذکری، هشداری، برنامه ریزی، چیزی ما از این بزرگوارمان مشاهده میکردیم.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :