معماری تهران آشفته است
تهران شهری با نزدیک به 15 میلیون نفر جمعیت است. بدون شک فراهم کردن و ساماندهی مسکن برای چنین جمعیتی کاری بسیار دشوار است. این اقدام نیازمند سیاست گذاری و برنامه ریزی دقیق است و ضروری است که همه نهادهای اجرایی ذیربط در هرچه بهتر اجراشدن آن همفکری و همکاری کنند.ولی متأسفانه هدف اصلی معماری در تهران تنها به فراهم کردن مسکن برای ساکنان این کلانشهر آن هم به هر قیمت مبدل شده است. نگاهی به معماری دهه های گذشته به خوبی بیانگر این است که گذار فرهنگی در حوزه معماری در این شهر نه تنها وارد دوران جدید (مدرنیته) نشده است بلکه درک نادرست آن چهره شهر را به شدت مخدوش نموده و تصویری ناموزون ارائه کرده است.معماری هر شهری را میتوان لباس آن شهر دانست. لباسی که نشان دهنده شخصیت، فرهنگ، اقتصاد، هویت و حتی رشد اجتماعی و فرهنگی آن شهر است؛ لباسی که امروز بر تن تهران پوشانده شده نیز از این قاعده جدا نیست. به گفته کارشناسان این حوزه، معماری و ساخت وساز در تهران به خصوص در سه دهه گذشته به گونه ای بوده که زیباییشناسی جایگاه خود را تا حد زیادی از دست داده و نظارت نکردن بر ساخت وساز در این شهر در کنار اِعمال سلیقه شخصی، چهره ای ناهمگون و نازیبا به تهران داده است.این معضل بدون شک دارای جنبه های مختلفی است و سازمان ها و نهادهای مختلفی نظیر شهرداری، شورای شهر، سازمان میراث فرهنگی، وزارت راه و شهرسازی و حتی نهادهای آموزشی در آن نقش دارند. اکبر حاج ابراهیم زرگر، رئیس دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی در خصوص معماری امروز شهر تهران به خبرنگار ما گفت: متأسفانه معماری امروز ما بیش از هر چیز دچار بیهویتی و آشفتگی است و قاعده یا ضابطه ثابتی بر آن حاکم نیست. این معماری آیینه تمام نمای فرهنگ و سبک زندگی مردم ساکن در شهر تهران است.شرایط آشفته معماری در پایتخت در حالی است که برخلاف بسیاری از کشورها، ما پشتوانه بزرگی از معماری گذشته را در اختیار داریم که میتوان به خوبی از آن بهره برد. زرگر افزود: این اسناد تاریخی معماری به خوبی نشان دهنده این واقعیت هستند که در دورانی نه چندان دور ما معمارانی فهیم و شهروندانی فهیم تر داشتیم که با درک درست از لزوم توجه به معماری شهری، کارهای خوبی سفارش میدادند و تمایل به زندگی در بناهایی داشتند که اصول معماری در آنها رعایت شده باشد. متأسفانه در حال حاضر این درک تا حد زیادی از بین رفته است. برخی از ساختمان ها و خانه های قدیمی گرچه از نظر متراژ چندان بزرگ نیستند اما قواعد معماری به شکل بینقص و دقیق در آنها رعایت شده است. وی ادامه داد: رعایت نشدن این دقت در زمان حاضر را میتوان حاصل نقص های مدیریتی، نظارتی، آموزشی و البته ناهماهنگیهایی که در همه این حوزه ها مصداق پیدا میکند، دانست. در این میان نقش مردم را نیز نمی توان نادیده گرفت و تغییر عادت ها و الگوهای وابسته به معماری که جنبه ای به شدت سرمایه محور پیدا کرده اند نیز یکی از بزرگ ترین عوامل شرایط کنونی است.افزون بر این نکته دیگری که بسیاری از صاحب نظران و کارشناسان معماری و شهرسازی بر آن تاکید دارند، کمبود نگاه کارشناسی و بیتوجهی نهادهای اجرایی به هشدارها و دغدغه های کارشناسی در رفع مشکلات این حوزه است. زرگر ادامه داد: وقتی تنها چیزی که در معماری امروز به آن توجه میشود سود حاصل از ساخت و فروش واحدهای یک مجتمع است، چگونه میتوان انتظار داشت که معماری و معماران ما این بیهویتی فرهنگی را پشت سر گذاشته و وارد دوره ای جدید از ظهور معماری ایرانی شوند؟ مشکلات اقتصادی، نبود برنامه ریزی کلی و ضوابط در سطح شهرسازی و اقدام هایی نظیر دادن تراکم بالا به قسمتی از شهر، نظم آن را به هم ریخته و زیبایی را به اولویتی بیاهمیت مبدل کرده است.البته این نکته را نیز نمیتوان نادیده گرفت که در برخی از مناطق تهران، ترکیب سرمایه با هنر و معماری جدید، ساختمان های چشم نوازی را خلق کرده است. خیابان های وسیع و ساختمان های بلندی که در مناطق جنوبی به دلایلی نظیر شلوغی، فقر سرمایه، ازدحام، تمرکز نهادها و ادارات دولتی و ... امکان ساخت آنها وجود ندارد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :