menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

چراغ های ضابطه تاریک اند

پرنده مردنی است گودبرداری ریختنی است «کلنگی» انداختنی است *** دلم گرفته است دلم گرفته است به ایوان می روم و انگشتانم را بر کلیدهای موبایل فشار میدهم چراغ های رابطه روشن میشوند *** آقا کلنگی متری چند؟ اوُسا سیمان کیسه ای چند؟ صاحب، غفور ماند زیر آوار! آقا کارگر دونه ای چند؟ *** چراغ های ضابطه تاریکند چراغ های ضابطه تاریکند کسی مرا به بازرسی معرفی نخواهد کرد کسی مرا به میهمانی متخلفان ساختمانی نخواهد برد فروش را به خاطر بسپار گودبرداری ریختنی است *** اگر به خانه من آمدی برای من ای مهربان «نفوذ» بیار! و یک دریچه که از آن به ازدحام «رابطه» با پول بنگرم *** یک پنجره برای خریدن یک پنجره برای فروختن یک پنجره که مثل حلقه چاهی در انتهای خود به گاوصندوق بانک میرسد *** من از نهایت شب حرف میزنم چراغ های ضابطه تاریکند چراغ رابطه را روشن کن

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 186

فهرست مطالب شماره 186

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×