menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

تهران یک شبه تهران نشد

محسن محمدی* تهران فقط دود و دم ندارد، تاریخ و فرهنگ هم دارد؛ فقط ترافیک و تورم ندارد، قدمت و اصالت هم دارد. کلان شهری که برخلاف آنچه پنداشته میشود، تاریخی فقط 200 ساله ندارد که دارای پیشینه تمدن دست کم 9هزارساله است. پایتخت ایران به عنوان بخشی از فلات بزرگ ایران، گستره وسیعی دارد؛ از آبادیهای ارتفاعات البرز در شمال گرفته تا دشت جنوبی ری و ورامین و از دماوند در شرق تا حومه کرج . در این پهنه گسترده، بیشمار مردمانی زیست میکنند. در تصور عامه، تهران پس از پایتخت شدنش توسط آغامحمدخان قاجار، شهر شد و رو به آبادی و آبادانی گذاشت اما اسناد و شواهد تاریخی چیز دیگری را گواه میدهند. کودکی در دامان مادر چند هزارساله پیترو دلاواله، سیاح معروف ایتالیایی در سیروسفرش در ایران به سال 1617 میلادی تهران را چنین توصیف میکند: تهران شهر بزرگی است وسیع تر از کاشان و پایتخت ایالتی است که به همین نام خوانده میشود... این شهر را باید چنارستان نامید... تاریخ میگوید؛ تهرانی که ما دویست ساله میپنداریمش دارای پیشینه ای دست کم هزار و چهارصدساله است، حومه اش اما، چندین هزار سال قدمت دارد. برای نمونه، در چشمه علی کاوش های باستان شناسان نشان میدهد که دست کم 8 هزار سال پیش مردمانی در کنار این چشمه زندگی میکرده اند و یا در تپه ازبکی واقع در 70 کیلومتری غرب تهران نیز آثاری از انسان هایی کشف شده که تخمین زده میشود 9 هزار سال قبل در حدود آن روزگار میگذرانده اند. شهرری نیز که در روزگار باستان راگا خوانده میشده، در قدمت و کسوت به بابل و نینوا در بین النهرین پهلو میزند و پیشینه ای چند هزار ساله دارد. در مقیاس تاریخی، شاید تهران را بتوان کودکی در دامان مادری چند هزار ساله تصور کرد. درهرحال، پایتخت شدن این شهر شاید گسترش و افزونیاش داد و رونق و بازارگرمیاش بخشید، اما هویت و اصالتش نداد که خود اصیل بود به گواهی تاریخ. تهران، یک شبه تهران نشد. شهری پر از جاذبه های گردشگری از 32 هزار مکان و بنای تاریخی ثبت و شناسایی شده در کشور، قریب به 300 اثر در تهران واقع شده است. همچنین تخمین زده میشود مرکز ایران دارای 2300 اثر واجد ارزش نیز باشد. تهران جاذبه گردشگری کم ندارد؛ ابنیه ها و مکان هایی که حتی خود تهرانیهای ریشه دار هم از وجود برخی از آنها بیخبرند. پایتخت ایران تنها در کاخ گلستان و سعدآباد و برج آزادی و نسخه به روز شده اش برج میلاد، خلاصه نمیشود. تهران پر است از بناهای تاریخی، کاخ ها، موزه ها، تفرج گاه ها و جاذبه هایی که این ابرشهر دودزده را جذاب میکند برای گردشگران و مسافران و البته ساکنانش. تاریخ غرق در تجارت پس از عریض و طویل شدن غیراصولی و بیقاعده پایتخت ایران در نیم قرن گذشته، بیشتر اماکن و ابنیه های قدیمی و جاذبه های تاریخی- گردشگری این شهر به مرکز آن و به عبارت بهتر به قلب کانون تجاری -اقتصادیاش رانده شده است. منطقه ای که امروزه نه تنها قطب مالی- تجاری تهران که شاید ایران باشد؛ بازار تهران و حاشیه و حوالی آن از پامنار و عودلاجان گرفته تا لاله زار و مولوی و ارگ و ناصرخسرو و ... میدان امام خمینی. محدود ه ای به شدت اقتصادی که در چند سال گذشته کارکرد نیمه مسکونیاش را نیز ازدست داده و همین، بافت های تاریخی تهران را محصور در کارگاه های تولیدی، مجتمع های تجاری، پاساژها، فروشگاه ها، پارکینگ ها و ... کرده است. لاله زار که روزی تفرج گاه تهرانیها بود، حالا بورس لوازم الکتریکی است؛ پامنار که یک برند بود برای ساکنانش تا اصالت خود را ثابت کنند، انبارها و کارگاه های کوچک زیرزمینی زیادی را در خود جا داده است. احیای گره خورده در چند سال گذشته، بحث مرمت و احیای ابنیه های تاریخی تهران از سوی افکار عمومی، رسانه ها و شاید مسئولین و متولیان امر موردتوجه جدی قرار گرفته است، خاصه آن دسته از بناهایی که در بافت مرکزی شهر واقع شده اند و هر لحظه امکان تخریب و تبدیل شان به یک مجتمع تجاری یا مسکونی میرود. مسئولین وعده داده اند که علاوه بر نجات این بناها از تخریب، آنها را به مراکزی برای جذب توریست و گردشگر نیز تبدیل خواهند کرد. عودلاجان، حصار ناصری، لاله زار، سرای دلگشا و... از جمله مکان هایی است که هر چند وقت یک بار نام شان رسانه ای میشود و صحبت از مرمت و احیای آنها و حتی بازگشت کارکردشان به گذشته های نه چندان دور است. مثلا گفته میشود لاله زار همان تفریح گاه محبوب مردم تهران خواهد شد و عودلاجان و بازارش همانی میشود که بود؛ پر رونق و پر از زندگی. در عمل اما، پیشرفتی که باید و شاید مشاهده نمیشود. امنیت را دریابید آنچه مانع موفقیت پروسه احیا و تجدید حیات اماکن تاریخی و با ارزش فرهنگی واقع در بافت های مرکزی و تجاری تهران شده، علاوه بر کمبود بودجه، ضعف تشکیلاتی، بیثباتی مدیریتی، عدم برنامه ریزی، همکاری نکردن مالکین و غیره، فقدان امنیت لازم در مناطق و محله هایی است که این ابنیه ها در آن واقع شده اند. گردشگرانی که قرار است به دیدن این اماکن احیا شده بیایند قطعا تا از تامین امنیت جسمی و روانی خود و خانواده هایشان مطمئن نشوند، عطای دیدار و گشت و گذار را به لقایش خواهند بخشید. بافت های مسکونی واقع شده در مناطق مرکزی تهران و به خصوص حول و حوش بازار بزرگ، کارکرد اصلی خود را از دست داده اند و خانه های از سکنه خالی، بدل شده اند به انبار کارگاه ها و مغازه ها و یا مامن و پاتوقی برای معتادان و ولگردان پرخطر خیابانی. امنیت، حلقه مفقوده پروسه احیای بافت های تاریخی پایتخت است که شاید از نگاه متولیان و دست اندرکاران مغفول مانده باشد. رجبعلی خسروآبادی، رئیس اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان تهران تغییر کاربری واحدهای تجاری پیرامون این اماکن تاریخی را در تامین امنیت و رفاه حال بازدیدکنندگان موثر میداند.وی در مقام رئیس میراث تهران به عنوان یکی از سه ضلع دست اندرکار در بازسازی بازار عودلاجان، تغییر کاربری مغازه های مستقر در این بازار را به سمت مشاغلی همچون صنایع دستی و سفره خانه سنتی توصیه میکند تا باعث جلب توجه هر چه بیشتر مردم و بالطبع حساسیت نیروی انتظامی به تامین امنیت آن شود.

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 187

فهرست مطالب شماره 187

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×