menu
جستجو
ورود

ثبت آگهی رایگان

گفت مستاجر به یک بنگاهدار

گفت مستاجر به یک بنگاهـدار خواهم از دستت کشم اینک هوار یاد داری خانه ای را مــاه پیش با زبــانی گرم و وصف بی شمار بر من ای عالیجناب انداخـتی در حقیقت بـنده را کردی شـــکار خانه مرطوب است و در هرسوی آن لانه دارد قمری و خرگوش و مار دارد آنجا عقـرب و موش و رتیل عنکبـوت و سوسک هم در هر کنار هر در و دیواردارد صــد تَرَک سقف آن پـر چـکه و سـوراخ وار گفت بنگاهی که ای آقا خمـوش ! لحظه ای هم صحبت ما گوش دار خود بگفتی خانه ای با همّه چیز خواهم و ما روی آن کردیم کار

انتهای خبر/پیام ساختمان

چاپ شده در هفته نامه پیام ساختمان شماره 188

فهرست مطالب شماره 188

این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :

دیدگاه خوانندگان :


دیدگاه خود را به اشتراک بگذارید

صفحه اصلی خانه
×