بی خیال زلزله بم
10سال پیش، حوالی اذان صبح زلزله ای با بزرگی 6.6 ریشتر، شهر تاریخی بم را لرزاند و در زمانی کوتاه آنچنان ویرانی برجای ماند که کمتر کسی باور می کرد؛ نود درصد شهر در دوازده ثانیه با خاک یکسان شده بود
10 سال پیش، حوالی اذان صبح زلزله ای با بزرگی 6.6 ریشتر، شهر تاریخی
بم را لرزاند و در زمانی کوتاه آنچنان ویرانی برجای ماند که کمتر کسی باور می کرد؛
نود درصد شهر در دوازده ثانیه با خاک یکسان شده بود و اوضاع اینقدر وخیم بود که حتی
کمتر کسی از بازماندگان را می شد یافت که در حال گریستن و ضجه زدن نباشد چراکه آنقدر آوار برای کنار زدن وجود
داشت که فرصتی برای امور دیگر نمانده بود.
شهری که تا ساعاتی
قبل حیات در آن جریان داشت، آنچنان دگرگون شده بود که بعدها شنیده شد برخی مسئولان
پیشنهاد ساخت جایگزین در مجاورت آن را مطرح کرده و این اقدام را به صرفه تر ارزیابی
کرده بودند، چراکه شدت ویرانی به حدی بود که از مجموع ساکنان سابق چند محله، به سختی
می شد یک محله تشکیل داد. بم پس از قرن ها هیاهوی مردمان، به سکوتی تلخ و ماتم زده
رسیده بود که در اثر یک اتفاق طبیعی بروز می کرد اما برای بمی ها غیرمترقبه بود؛ هم
برای آنها و هم برای ما که به سادگی از یاد برده ایم کشورمان روی نوار جهانی زلزله
واقع شده و اگر زلزله بوئین زهرا را وحشتناک توصیف کنیم، ناگزیر باید بگوییم زلزله
رودبار و منجیل وحشتناک تر بود و در بم وحشتناک ترین زلزله کشورمان به وقوع پیوست و
هنوز وحشتناک ترینی هم می تواند در راه باشد.
اما چه می شود کرد وقتی حتی جزئیات کاربردی حادثه دردناک بم را به یاد
نمی آوریم؟ رویدادی سیاه که هرچند مربوط به ده سال قبل است، اما آنچنان گردوغبار فراموشی
آن را فراگرفته که می بایست برای یادآوری حقایق آن، کتاب فرمانده امدادی بم را به روایت
خبری بازخوانی کنیم تا شاید درس های گران قیمت زلزله بم را یادآوری کرده و برای مسئولان
یادآوری کنیم. یادآوری کنیم تا همه بدانند اول شرط ایمنی
در برابر زلزله، فارغ از پیشگیری از این رویداد طبیعی که بخشی از فرایند تکوینی کره خاکی مان
است، تدارک
مناسب برای مدیریت شرایط پس از رویداد است نه آنکه وقتی امثال زلزله ورزقان روی داد،
وقتی بوشهر لرزید و یا خبر زمین لرزه جای دیگری مخابره شد، بند دلمان بگسلد که بازماندگانِ
خانه خراب قرار است در سرما چه کنند؟ درمان مجروحان در کدام بیمارستان صحرایی تدارک
دیده شده از قبل قرار است انجام شود؟ اسکان موقت اهالی تا ساخت دوباره خانه هایشان
در کدام خانه های پیش ساخته خواهد بود و...؟
در این فاصله ده ساله آنقدر اتفاقات تلخ ریز و درشت روی داده و آنقدر
فراموش کاری ما تقویت شده که ممکن است یادمان نیاید چه بر سر بم آمد که اگر یادمان
می آمد، ساخت و سازمان متحول شده بود اما نه تنها این نشد، بلکه حتی روزی که به یادبود
زلزله بم، روز ملی «ایمنی در برابر زلزله» نام گذاری شده بود نیز حذف شد. شاید هم این کار درستی بود ؛ مگر می شود در
زمان ساخت یاد زلزله نباشیم، پس از آن به فکر ایمن سازی نیفتیم و در هیچ مرحله ای اصلاً
به روی خودمان نیاوریم که ممکن است بلایای غیرمترقبه از راه برسند و بعد روز ایمنی
در برابر زلزله، در تقویم مان گنجانده شده باشد؟
مگر می شود زلزله رودبار و منجیل و مشقت هایش یادمان بیاید و بعد بگوییم
روزهای اول پس از زلزله در بم، بی نظمی و هزار نقص دیگر حاکم بود؟ مگر کسی باور می کند
بگوییم از دانشگاه زلزله بم برای خودمان قبولی گرفتیم اما در اهر و ورزقان باز همان
آش و همان کاسه جاهای قبل حاکم شد؟ مگر می شود ستاد حوادث غیرمترقبه ، کلی نهاد امدادی
، سازمان ، بودجه و پرسنل داشت و به ظاهر تدارک دیده نشان داد ولی حتی بررسی نکرد آیا
شهرهای مختلف زیرساختی ضد زلزله دارند یا خیر؟
کافی است به یاد
بیاوریم که در زلزله رودبار و منجیل و در زلزله بم، بیمارستان شهر هم آسیب دید و تخریب
شد تا شنیدن از ترک های بزرگی که بر دیوار بیمارستان تازه ساز و افتتاح نشده (متأسفانه
درست خوانده اید!) ورزقان نشسته بود و آن را برای هرگونه استفاده ناامن جلوه می داد،
عجیب نباشد؛ عجیب که بود اما یادمان رفت می توان بر این نکات عجیب گریه سر داد.
هم آن ماجرا یادمان رفت و هم درس هایی که می بایست از این زلزله ها می گرفتیم
تا تنها واکنش علمی ما به مقوله مهم و حیاتی مانند زلزله، آن هم در کشوری که روی نوار
جهانی این رویداد قرار دارد، مانور زلزله نیم بندی باشد که در مدارس برگزار می شود
و حتی یادمان برود که حتی اگر همین مدارس را در برابر لرزش زمین ایمن کنیم، با وقوع
زلزله پایگاه امدادی در اختیار داریم که می توان با استفاده از آن، تلخی های پس از
رویداد را کاهش داد. بی شک اگر مسائلی ازاین دست یادمان بود، شرایط فرق
می کرد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :