از زلزله رودبار تا تهران
چند سال قبل و در ایامی که بهار بساط مهربانی اش را جمع می کرد ، زلزله خط آخر زندگی بسیاری از مردم رودبار و منجیل را در شبی تاریک نوشت .
گروه ساخت وساز : چند سال قبل و در ایامی که بهار بساط مهربانی اش را
جمع می کرد ، زلزله خط آخر زندگی بسیاری از مردم رودبار و منجیل را در شبی تاریک نوشت .
ناگهان زمین نعره برآورد و تمام آمال و آرزو های 50 هزار نفر را در زیرخاک مدفون کرد
تا سرود صلح و دوستی درختان زیتون ، تبدیل به سکوتی سنگین برای منجیل و رودبار شود .
از کودکان گرفته تا نوعروسان و تازه دامادان و پیرمرد ها و پیرزن ها ظرف چند دقیقه
زیر آوار ها مدفون شدند . کابوس هولناکی که البته ایران زمین بار ها به خود دیده بود .
چند روز بعد ماشین های سنگین و بی روح شروع به حرکت کردند و همه چیز را
کنار زدند؛ انگار که هیچ زمانی ، هیچ جنبنده ای اینجا زندگی نکرده است . برخلاف ساختمان ها
که بعد از تخریب جای شان را به ساختمان های جدید دادند ، قلوب ویران شده بازماندگان
هنوز هم به یاد آن روز ها و عزیزان شان داغدار است . نوسازی ساختمان ها نه کودکی را
در آغوش مادرش قرار می دهد و نه مأوای آرامش گیله مرد خواهد بود . اینجا نه خبری از
لالایی مادربزرگ است و نه نوازش های پدر . زیتون ها هم هرگز چنین جنگ نابرابری را تجربه
نکرده بودند .
شرح زلزله
از 31 خرداد سال 1369 تا امروز 25 سال می گذرد و هنوز هم اگر پای صحبت
اهالی منجیل و رودبار بنشینید ، به گونه ای زلزله را حکایت می کنند که گویی همین چند
روز پیش اتفاق افتاده است . زلزله ای که البته در خصوص بزرگای آن ارقام متفاوتی بیان
می شود . ارقامی از 9/5 تا حتی 5/7 ریشتر توسط مراکز زلزله نگاری داخلی و خارجی گزارش
شده است . بر مبناى گزارش های تلفات و خسارت های زمین لرزه گیلان بیش از 50 هزار نفر کشته
و 60 هزار نفر بوده است .
در اثر این زلزله 31576 واحد
مسکونى روستایى و هزاران خانه و مغازه در شهرهاى گیلان به طور کامل تخریب شد و مساجد ،
حسینیه ها ، بقاع متبرکه و اماکن عمومى بسیارى نیز در این استان منهدم گردید و یا شکاف
هاى غیرقابل ترمیم برداشت . همچنین در این زلزله دهشتناک نزدیک به یک میلیون رأس احشام
نیز در روستاهاى گیلان و طارم زنجان در زیر آوار تلف شدند .
شانسی که از دست رفت
این زلزله می توانست کشته های بیشتری داشته باشد اما خوشبختانه زلزله
در ساعت 24 شب و زمان پخش مسابقات جام جهانی فوتبال به وقوع پیوست که همین موضوع فرصت
فرار را تا حدودی به مردم داد اما متأسفانه عدم اطلاع رسانی به موقع از سوی صداوسیما
و همچنین اشتباه محرز در تعیین کانون زلزله امدادرسانی را مشکل تر کرد . وقتی خبر زمین
لرزه آن هم پس از تأخیر از تلویزیون ایران پخش شد نشانی مرکز زلزله به غلط رشت و دیلمان
اعلام شد که گمراه کننده بود و هنوز مشخص نشده بود که در رودبار چه شده که پس از چند
روز عمق فاجعه معلوم گردید . دلیل خطا در اعلام مرکز زمین لرزه ، محدود بودن ایستگاه
های لرزه نگاری در آن زمان اعلام شد . 4 روز
پس از زلزله که زمان طلایی کمک عملا ازدست رفته بود ، عملیات امدادرسانی به این مناطق
آغاز شد .
نظریه های علت زلزله
آمریکایی ها معتقد بودند که چون سد سفیدرود پس از لایروبى ، سریع تر از
حد معمول پرشده است میلیون ها تن آب باعث شده که ناگهان فشار مایعات درون درزهاى سنگ ها
افزایش یابد و چنین حادثه ای پدید آید . چینی ها که در مورد تأثیر سد روى زلزله تحقیقات
زیادى کرده بودند و تجربیات مفیدى داشتند ، معتقد بودند با وجودى که عامل فوق می تواند
در وقوع زمین لرزه مؤثر باشد اما عامل اصلى نیست . کارشناسان دیگر زلزله شناسی می گفتند
نیرویى که در طى زمان طولانى از طریق صفحه عربستان به پوسته ایران انتقال یافته است ،
در محل حاشیه این پوسته با صفحه آسیا _ اروپا ، ذخیره شده و سرانجام در گسل های منطقه
آزادشده و درنتیجه این زلزله رخ داده است . البته جدا از اینکه عامل اصلی وقوع زلزله
چه بوده است ، می توان گفت ما ، یعنی مسئولان و مردم مهم ترین و قوی ترین عامل خرابی ها
و مرگ ومیر ناشی از زلزله هستیم زیرا کیفیت ساختمان های ماست که از یک پدیده طبیعی
فاجعه می سازد .
تحول در بخش تئوریک و حوادث آتی
زلزله ویرانگر رودبار با همه پیامدهای فاجعه باری که داشت ، منشأ اتفاقات
مهمی در کشور گردید . زلزله رودبار بی تردید تأثیرگذارترین زلزله در زمینه ساخت وساز
اصولی و مقاوم سازی در برابر زلزله و حوادث طبیعی بود و نقطه عطفی در مطالعات زلزله
شناسی و مهندسی زلزله در ایران شد ، طوری که مطالعه آن زمین لرزه بخشی از سرفصل های
دروس زلزله شناسی مهندسی و همچنین پهنه بندی خطر زلزله را به خود اختصاص داده و هرساله
دانشجویانی برای بازدید از مرکز زلزله رودبار و درس هایی که باید از این زلزله آموخت
به منطقه رودبار و منجیل می روند . این زلزله چنان تأثیرگذار بود که می توان گفت ،
بعدازآن رویداد بود که ستاد مدیریت بحران وزارت کشور شکل گرفت ، سازمان نظام مهندسی
تأسیس شد ، آیین نامه های ساخت وساز مقاوم در کشور تدوین و مراکز پژوهشی مرتبط با زلزله
بسط و توسعه یافتند اما با عرض تأسف فقط می توان گفت نهاد های مربوطه بسط و توسعه یافتند
یا تأسیس شدند که شکل ظاهری و بخش تئوری کار انجام شده باشد اگر نه که در سال های بعد
با وجود این همه نهاد مربوطه ، باز هم زلزله های مناطق آذربایجان شرقی ، لرستان ، زرند ،
بیرجند و به ویژه زلزله بم حوادث تأسف باری را رقم زدند و هنوز از این همه زلزله درس
نگرفته ایم .
ساختمان ها با بدترین شکل ساخته و به بهترین شکل از طرف مسئولان صنعت
ساختمان تأیید می شوند . در پایان باز هم به احتمال وقوع زلزله در تهران اشاره می کنیم
که بار ها کارشناسان نسبت به وقوع آن هشدار داده اند . زلزله در شهر های کم جمعیتی
همچون رودبار و منجیل 50 هزار نفر کشته می دهد ، خدایی ناکرده اگر همین زلزله در تهران
به وقوع بپیوندد چه سرنوشتی در انتظار پایتخت مشکلات است ؟ !
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :