جایگاه مدیریت بحران در زلزله
علی اکبر عندلیب* زلزله و مدیریت بحران نیازمند یک نگاه برنامه ای و توسعه ای است و باید برای اصلاح ساختار مدیریت بحران، این گام اساسی برداشته شود .مدیریت بحران تاکنون با رویکرد انفعالی و بر مبنای حوادث و سوانح رویداده، صورت پذیرفته است. در این سبک مدیریت بلافاصله بعد از بروز زلزله، همه دستگاه ها و بخش ها برای امداد و نجات حادثه دیدگان و بازسازی مناطق آسیب دیده بسیج میشوند و عموماً هماهنگی لازم نیز بین این مجموعه ها وجود ندارد. پس از چند ماه نیز موضوع به فراموشی سپرده میشود. از این رو برای مدیریت بحران به صورت مطلوب، ضرورت دارد یک برنامه استراتژیک و کلان نگر تهیه شود و بر مبنای آن شرح وظایف تمامی دستگاه های مسئول، زیر نظر فرماندهی واحد تبیین گردد. مدیریت بحران در ایران باید به طور جامع و پیوسته تمام سیاست ها، برنامه ریزیها، سازماندهی ها و عملیات را در برگیرد. چرخه این مدیریت باید شامل پیشگیری، کاهش عواقب، آماده سازی، پاسخ و بازیابی باشد. اما به نظر میرسد در کشورمان ایران بیشتر به امداد و نجات توجه شده، در نتیجه کاهش خطرپذیری مورد توجه جدی قرار نگرفته است.برای کاهش خسارت زلزله، اقدامات کاهش خطرپذیری بسیار موثر است. در این زمینه دو سیاست مهم میتواند مد نظر باشد، یکی ساختن ساختمان های جدید مقاوم و دیگری مقاوم سازی ساختمان های موجود. برای ساختمان های جدید قوانین و نظارت سطحی باعث وجود ساختمان های غیر مقاوم زیادی شده است و لذا سیستم نظارت بر طراحی و اجرا باید به کلی احیا و بازسازی شود. مقاوم سازی ساختمان های موجود هم اثر مستقیم بر سطح خطرپذیری دارد اگر چه ساختمان های دولتی با بودجه عمومی میتواند مقاوم سازی شود ولی در مورد ساختمان های خصوصی وظیفه اصلی بر عهده مالکین است. بدون دخالت دولت در این زمینه این مسئله سرعت لازم را نخواهد داشت و دولت باید انگیزه کافی برای مردم در این زمینه ایجاد نماید و به سیستم هایی مثل بیمه، سرمایه گذاری و وام توجه شود. در حال حاضر مهم ترین مسئله پذیرفتن ضرورت تدوین و اجرای برنامه ای کلان و بلندمدت و تدریجی برای مقاوم سازی تأسیسات و ابنیه کشور در برابر زمین لرزه است. با تغییر دولت ها این گونه برنامه ها نباید دچار وقفه شود و باید متناسب با توان اقتصادی بخش خصوصی و دولتی در جامعه ادامه یابد.تا کنون نه تنها در رابطه با مدیریت اطلاعات و هشدار قبل از بحران های طبیعی و به ویژه زلزله، کار قابل ملاحظه ای صورت نگرفته است، بلکه در اطلاع رسانی بعد از وقوع زلزله نیز مشکلات و نارساییهای زیادی به چشم میخورد. اعلام دیرهنگام واقعه و تأخیر در عملیات نجات از دیگر مشکلات مدیریت بحران کشور است. با توجه به اینکه در زلزله های گذشته حدود نیمی از زیرآوارماندگان جان خود را در 2 ساعت اول بعد از وقوع زلزله در اثر خفگی یا خونریزی از دست میدهند، ثانیه ها میتوانند در نجات جان انسان ها بسیار موثر باشد. لذا تأخیرهای چند ساعته و یا حتی یک روزه در عملیات نجات، عملاً به معنای بیاثر بودن این عملیات برای نجات زیرآوارماندگان میباشد، زیرا بعد از گذشت یک روز، درصد بسیار کمی از زیرآوارماندگان شانس زنده بودن دارند.بازسازی مناطق آسیب دیده از جمله دیگر مشکلات طاقت فرسای مدیریت بحران زلزله در ایران میباشد. عوامل متعدد و مختلفی در این مقوله موثر بوده و لذا برنامه ریزی جامع و کارآمد برای این امر را بسیار مشکل، زمان بر، هزینه بر و نفربر میسازد. مراحل بازسازی در ایران معمولاً طولانی بوده و به چندین سال نیز میانجامد. اقدامات گسترده ای از چند سال قبل در کشور در امر سازماندهی و ایجاد آمادگی برای مدیریت بحران صورت پذیرفته است. برخی از این اقدامات در مراحل آغازین بوده و هنوز عملیاتی و اجرایی نشده و مواردی هم به صورت کامل و جامع تهیه طرح شده و برنامه عملیاتی آن نیز تهیه شده است.*کارشناس ساختمان دادگستری
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :