معماری سربازخانه ای مدارس
گروه معماری و دکوراسیون:دانشگاه او را به یکی از کارشناسان و صاحبان امر در زمینه معماری تبدیل کرده است. استاد دانشگاهی که از هویت و فرهنگ فراموش شده ایرانی سخن می گوید، هویتی که ملت ها با دستان خود ناآگاهانه آن را به فراموشی سپرده و فرزندان خود را در آغوش ساختمان های بی روح و بی هویتی که برگرفته از فضاهای غربی بود، رها کردند. سال ها فعالیت تحقیقاتی در زمینه معماری و فضاهای آموزشی او را به نکات قابل توجهی در این زمینه سوق داد. نکاتی که اگر تمام دلسوزان هویت ایرانی آن را آویزه گوش کنند، شاهد احیای هویتی خواهیم بود که هرگز در طی زمان مشمول فراموشی نخواهد شد. "غلامرضا اکرمی" استاد دانشگاه پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران است که سال ها تجربه تدریس در این دانشگاه در زمینه های آموزشی، مسکن و روستایی را در پرونده کاری اش به ثبت رسانده است، علاوه بر این فعالیت های تحقیقاتی مختلفی در زمینه های آموزشی و روستایی انجام داده است. یکی دیگر از افتخارات کاری او تحقیق در زمینه معماری فضاهای باز مدارس ابتدایی است. اظهارات وی در زمینه هویت، معماری فضاهای آموزشی کنونی، مشکلات و راه حل آنها خواندنی است.
معماری مدارس در گذشته به چه شکلی بود که اکنون دیگر شاهد آن مدارس نیستیم و چه عواملی سبب شد از معیارهای معماری مدارس گذشته فاصله بگیریم؟معماری مدارس در گذشته شامل مدارس سنتی و علمیه بود. مدارس گذشته ما از معماری ایرانی و هویت ایرانی دور نبوده است. در واقع در جایی بخشی از معماری و در جایی دیگر کل معماری ایران محسوب می شد. همان گونه که خانه، مسجد و دیگر فضاهای شهری این هویت را داشتند، مدرسه نیز از این هویت برخوردار بود. از آن زمانی که روش یا نظام آموزشی کشور تغییر کرد، این معماری نیز به تبع آن دستخوش تغییر شد چرا که نظام جدید برگرفته از نظام آموزشی غرب بود، بدیهی است که کالبد مدارس بر اساس کالبدهای تعریف شده نظام آموزشی غرب تغییر کند. مدارسی که اکنون وجود دارد و سال های زیادی است که در سطح کشور ساخته می شوند، همان مدارس راهرویی است که دو طرف راهرو را کلاس های درس فرا گرفته است. این مدارس به سربازخانه ها شباهت دارد. سربازخانه ها چنین معماری دارند و اطراف راهروها برای استراحت سربازان اختصاص یافته است. در واقع می توان گفت که نظام آموزشی ما برگرفته از نظام آموزشی غیرفعال و یک طرفه کشورهای غربی است، نظامی که معلم فعال و دانش آموز منفعل است. در این نظام اطلاعات به صورت یک جانبه و یک طرفه به دانش آموز ارائه می شود و ذهن او از اطلاعاتی انباشته می شود که هیچ گونه کاربردی در عمل برای او نخواهد داشت. در چنین نظامی وقتی که دانش آموز از مدرسه خارج می شود، می بیند که اطلاعات یک سویه، کاربردی برایش ندارد. از طرفی در مدارس امروزی بخصوص در مدارس ابتدایی، به فضای باز اهمیتی داده نمی شود، چون نظام آموزشی به گونه ای تعریف شده که کودک از سال اول ابتدایی باید سرکلاس پشت یک نیمکت بنشیند، به صحبت های معلم گوش کند، بدون اینکه از فضای باز برخوردار باشد در حالی که در گذشته این چنین نبود.تغییر در نظام آموزشی کشور از چه زمانی آغاز شد و برای مقابله با این تغییرات چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟اواخر دوران قاجار و اوایل دوره پهلوی نظام آموزشی کشور به تقلید از کشورهای غربی دستخوش تغییر شد. شیوه آموزش، کالبد مدارس را نیز تغییر داد. این کالبد سربازخانه ای، سوغات غرب است، غربیان یک زمانی این شیوه و کالبد را در مدارسشان اجرا کردند اما اکنون این شیوه و کالبد را تغییر داده اند و ما همچنان از همان شیوه و کالبد تقلید می کنیم. این صحبت به این معنا نیست که برویم و ببینیم آنها اکنون چه شیوه و کالبدی را در پیش گرفته و ما نیز همان اقدامات را انجام دهیم. نظام آموزشی ما باید شیوه خود را پیدا کند، نظام آموزش و پرورش باید مبانی خود را تدوین کرده و بر اساس آن، معماری و کالبد مدارس را پایه گذاری کند. شیوه کنونی یک فضای تحکمی، خشک و بی روح است، درحالی که مدرسه جایی است که انسان را تربیت می کند بنابراین، این فضا باید فضایی باز باشد در چنین فضایی انسان باید با طبیعت انس بگیرد. در شهرهای بزرگ ممکن است محدودیت زمین وجود داشته باشد اما در بسیاری از روستاها چنین مشکلی وجود ندارد، در شهرها و روستاها هم اگر محدودیت زمین وجود داشته باشد، چنانچه بها و ارزش را به انسان، مسائل هویتی و فرهنگی بدهیم، آن وقت برای مدرسه ارزش قائل خواهیم بود و بهترین زمین و مکان را به آن اختصاص خواهیم داد، همان اقدامی که کشور ژاپن انجام داد، کشوری که جمعیت آن نسبت به خاکش بسیار زیاد است اما بهترین زمین ها را به مدرسه اختصاص داده و پیشرفت کرده است. اگر به انسان و تربیت او اهمیت دهیم در تمام بخش ها پیشرفت خواهیم کرد امروزه انسان در دنیا، مبنا است، چنانچه می خواهیم در اقتصاد پیشرفت کنیم، معنویت در کشور حاکم شود، باید به آموزش وپرورش اهمیت دهیم، به خصوص در مدارس ابتدایی، تمام معضلات اجتماعی از آن جایی رشد می کند که آموزش وپرورش را فراموش کنیم، فرزندان ما در کالبدهای خشک و بی روح ساختمان های فعلی تربیت نخواهند شد و رشد فکری و اجتماعی نخواهند کرد. یک دانش آموز به صورت ذاتی انسان بدی نیست، اما وقتی در فضای بسته و خشک مدرسه قرار می گیرد، راهی برای آزادی جستجو می کند اما وقتی فضا ندارد شروع به آزار و اذیت می کند چون جلوی تحرک و آزادی عمل او در مدرسه گرفته شده است، به خصوص در عصر کنونی که نقش خانواده در تربیت فرزندان کم رنگ تر و نقش مدارس در این زمینه پررنگ تر شده است.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :