نوسازی بافت فرسوده بعد از فاجعه
پس از حوادث قطعا امداد و نجات و در مرحله بعد نوسازی ها با صرف هزینه ها گزاف آغاز می شود غافل از اینکه بسیاری از هموطنان ما جان شان را به خاطر سهل انگاری برخی از دست داده اند و هیچ نوسازی نمی تواند مرهم زخم های عمیق خانواده ها باشد
حاجب آل علی
قطعا انسان حاضر
است برای سلامت جسم و روحش تمام دارایی خود را بدهد چون اعتقاد دارد هیچ چیز عزیزتر
از جان نیست . در نهایت مهم ترین هدف مسئولان و دست اندرکاران هم باید حفاظت از سلامت
انسان ها اعم از جسمی و روحی باشد . این را گفتیم که بگوییم برخی مسائل اولویت دار
که با جان میلیون ها نفر انسان سروکار دارند ، در کشور ما فراموش شده و جای شان را
به مسائل درجه دو داده اند . منظور نوسازی بافت های فرسوده ای است که همه می گویند
از نان شب واجب تر است اما در عمل به حال خود ر ها شده اند . حتی آنقدر به حال خود
ر ها شده اند که هر کس آماری متفاوت از دیگری در رابطه با میزان آنها ارائه می کند .
72 ، 76 و 68 هزار هکتار که گاه وبیگاه توسط مسئولان
امر اعلام می شود .
این روز ها زیاد
می شنویم که قرار است وام نوسازی و تراکم های تشویقی به ساکنان بافت فرسوده داده شود
و حتی قرار است انبوه سازان وارد این بافت ها شوند . آنقدر این موضوعات را در بوق و
کرنا کرده اند که آدم گاهی آرزو می کند ساکن بافت فرسوده باشد و از این همه محبت مسئولانه
و پدرانه استفاده کند اما همین که وارد بافت فرسوده شویم، می بینیم که خبری نیست جز
ساختمان های سست و لرزان و هزار و یک معضل اجتماعی . مختص این شهر و آن شهر هم نیست
و حدود 20 میلیون نفر از جمعیت کشور ما در بافت های فرسوده و سکونتگاه های غیر رسمی
زندگی می کنند .
نوسازی توسط
مردم
دولت یازدهم بار ها
شعار داده که دولت نهم و دهم به جای ساختمان سازی در بیابان (طرح مسکن مهر) باید
سرمایه گذاری ها را در بافت های فرسوده ای انجام می دادند که از زیر ساخت های لازم
ماند آب، برق، گاز و ... برخوردارند اما اینکه چرا ظرف چند سال اخیر پیشرفتی در
نوسازی این بافت ها نمی بینیم، سوالی است که باید مسئولان پاسخ بدهند. تنها اقدام
صورت گرفته از طرف دولت تعیین وام نوسازی بوده که با هزار شرط و شروط قرار است
پرداخت شود که مسلما گره ای از کار نوسازی باز نمی کند. ضمن اینکه مردم به خوبی می
دانند که نوسازی ساختمان ها در بافت فرسوده به معنای عقب نشینی است و گاهی اوقات عملا
با اعمال عقب نشینی ها، شاید زمینی برای ساخت وساز باقی نماند. علاوه بر این
بسیاری از محله ها به دلیل غیر قابل نفوذ بودن امکان ساخت و ساز را سلب می کند؛ تصور
کنید در کوچه ای به عرض یک متر بخواهید مصالح ساختمانی را به محل پروژه انتقال
دهید. اگر چه برخی شهرداری های کلانشهر ها در نوسازی این بافت ها اقداماتی مانند
تخفیف در صدور پروانه ها انجام داده اند، اما واقعیت این است که این تخفیف ها هم
آرام آرام با توجه به نپرداختن سهم شهرداری ها توسط دولت به سمت و سوی فراموشی
رفته است.
نوسازی توسط
سرمایه گذاران
سال گذشته خبر
تفاهم دولت با انبوه سازان برای ورود به بافت فرسوده منتشر شد که از این پس شاهد
حضور موثر انبوه سازن در این بافت ها باشیم اما این اتفاق نیفتاد چرا که صرفا
موضوعات مطرح شده روی کاغذ باقی ماند و عینیت پیدا نکرد و دوم اینکه باز نبودن
معابر و از طرفی مشکلاتی مانند وراثتی بودن املاک و فقدان سند خانه ها و ... ریسک
سرمایه گذاری را در این بافت ها افزایش می داد تا همچنان نسبت نوسازی به چشم انداز های
ترسیم شده در برنامه پنجم توسعه که باید 50 درصد بافت ها نوسازی می شدند، کمتر از
5 درصد باشد.
پیشگیری ارزان تر
از درمان
هر زمانی که
زلزله خسارات جانی و مالی به شهر های ما وارد کرد، دولت با هزینه چند هزار
میلیاردی اقدام به نوسازی شهر ها کرد. نمونه این موضوع را می توان در زلزله های
رودبار و همچنین بم مشاهده کرد. با این وجود تمامی دولت ها و نه فقط دولت یازدهم
نشان داده اند که حاضر نیستند 10 درصد همین هزینه را به مرحله پیشگیری اختصاص
بدهند و با تداوم این رویکرد، بافت های فرسوده ای که زمانی هسته اولیه شهر ها
بودند، با زلزله ای بالای 5 ریشتر بر سر ساکنان آوار می شوند و بر اساس تجربیات پس
از حوادث قطعا امداد و نجات و در مرحله بعد نوسازی ها با صرف هزینه ها گزاف آغاز
می شود غافل از اینکه بسیاری از هموطنان ما جان شان را به خاطر سهل انگاری برخی از
دست داده اند و هیچ نوسازی نمی تواند مرهم زخم های عمیق خانواده ها باشد.
انتهای خبر/پیام ساختمان
این مطلب را در شبکه های اجتماعی به اشتراک بگذارید :